دولت چه كرد؟
حسين راغفر٭
مهمترين دستاورد دولت تدبير و اميد، بعد از گذشت يكسال از سكانداري قوه مجريه، در حوزه سياسي بوده است و از قضا سر ريز همين دستاوردها توانست به برخي شاخصهاي اقتصادي ياري برساند. هر چند نبايد فراموش كرد كه دولت ميراث خوبي از گذشته به ارث نبرده است وليكن هنوز آنچنان كه شايسته و بايسته است، كار مهمي در اقتصاد صورت نگرفته است. در تحليل كارنامه اقتصادي دولت يازدهم در سال جاري، قبل از هر چيز بايد به اين نكته توجه داشت كه دولت ميراثدار اقتصادي است كه در دولتهاي نهم و دهم منحرف شده بود و آسيبهاي زيادي را هم به كشور وارد كرد. به همين روي بسياري از بياعتماديهاي كنوني نسبت به دولت ناشي از عملكرد دولتهاي سابق است. زدودن اين بياعتمادي در بين فعالان اقتصادي كار سهلي نيست و در همه كشورهاي جهان، جلب اعتماد دوباره كاري بس زمانبر محسوب ميشود و حتي از دوره هشتساله يازدهم و دوازدهم همزمان بيشتري ميطلبد. مهمترين معضلاتي كه از دولت دهم براي دولت يازدهم باقي مانده است، مساله بدهيهاي بسيار بزرگ دولت است. دولت از پرداختن تعهدات خود به بخشهاي مختلف خودداري كرد و همين موجبات بياعتمادي گسترده را فراهم كرد. اين بياعتمادي در ميان پيمانكاران بهمراتب بيش از بخشهاي ديگر است زيرا دولت در اثر نپرداختن بدهيهاي خود به پيمانكاراني كه طرحهايش را اجرا كردند، مشكلات عديده بسياري را براي پيمانكاران پديد آورد و همين بر اعتماد فعالان اقتصادي به دولت خدشه بزرگي وارد ساخت. دولت يازدهم با چنين ميراث شومي، با تحريمهاي سفت و سخت غرب هم رو به رو بود و اين عوامل دست به دست يكديگر داد تا اين پيامدهاي چندجانبه در دولت يازدهم به اوج خود برسد. در كنار اين مسائل كاهش شديد درآمدهاي نفتي را شاهديم كه درواقع دست دولت را بسته است. كابينه آقاي روحاني در ظرف دو سال و نيم گذشته كه سكان امور را به دست گرفته، تلاشهايي كرد و بيشترين حجم تلاشهاي خود را معطوف به حل بحران بينالمللي قرار داد تا تحريمها برطرف شوند. بدون هيچ تعارفي مهمترين كاري كه در اين مدت انجام شد، همين رفع تنشها و قرارداد برجام است و بدون شك بايد آن را بزرگترين دستاورد قوه مجريه دانست. رفع تنش با كشورهاي جهان ميتواند آثار خوبي در اقتصاد داشته باشد و يكي از دلايل كاهش تورم دراقتصاد كشور، ايجاد خوشبيني در جامعه نسبت به تلاشهاي دولت بوده است. بنابراين بزرگترين دستاورد دولت، در جنبههاي سياسي بوده كه سرريزهاي آن در اقتصاد خود را نشان داده و تاثيراتي نيز در اين حوزه داشت. علاوه بر اين، دولت در مدت تصديگري خود با كارشكنيهاي بسيار روبه رو بوده و هيچ دولتي از ابتداي انقلاب تاكنون با اين همه فشار از طرف مخالفان خود رو بهرو نبوده است. اما با وجود همه اين مشكلات كاستيهاي زيادي در سياستهاي اقتصادي دولت وجود دارد كه اگر وجود نداشتند، مشكلات كنوني به مراتب كمتر از امروز بود. ولي متاسفانه آن طور از دولت كه انتظار ميرود به اين سياستها پرداخته نشد. شايد مهمترين چالشي كه در نگاه دولت به اقتصاد وجود دارد، كم بها دادن به مردم به ويژه طبقه كارگر، نيروي كار و جوانان و پر بها دادن به نقش سرمايه و آن هم سرمايههاي بزرگ است. به همين خاطر بنگاههاي بزرگ و بانكها بهشدت مورد توجه دولت قرار دارند و دولت در اقتصاد تمام هم و غم خود را در اين بخش معطوف كرده است. در حالي كه دولت با استفاده از ظرفيتهاي بزرگي كه كشور در اختيار دارد، با جهتگيري معطوف به ايجاد شغل، ميتوانست دستاوردهاي بزرگتري نسبت به امروز داشته باشد و جامعه را نيز به مراتب بيشتر با خود همراه كند. اگر جامعه همسويي بيشتري با دولت نشان ميداد، كارشكني و تبليغات سوء از طرف مخالفان نيز كنترل ميشد. بنابراين در سال جاري، نميتوانيم از موفقيت مهمي در سياستهاي اقتصادي دولت حرف بزنيم. بهواقع تاكنون دستاورد چشمگير و قابل بياني در سياستهاي اقتصادي دولت وجود ندارد و حتي قراردادهاي اخير با شركتهاي فرانسوي و ايتاليايي، آنطور كه در نشريات خارجي آمده، هم نميتواند گامهاي موثري در راه كاهش بيكاري و توسعه صنعتي در كشور به بار بياورد.
٭كارشناس اقتصادي