افراطيوني كه هر روز تنهاتر ميشوند!
علي شكوهي
اعتدال صرفا يك انديشه نيست بلكه قانون خلقت است و به همين دليل، مطلوب عقلاست. افراط در مقابل اعتدال، تنها از منظر اخلاقي يك رذيله محسوب نميشود بلكه چون در تعارض با ناموس و قوانين خلقت قرار دارد، در كليتش مورد قبول عقل آدمي نيست و با فطرت انساني سازگار نميافتد. گاهي در فضاي هيجاني، كساني رفتار افراطي و خشن را بر منش آرام و معتدل ترجيح ميدهند اما همين افراد وقتي در موضع ارزيابي و قضاوت قرار ميگيرند، خودشان به ناقدان اينگونه رفتارها تبديل ميشوند و دستكم ارتكاب همان رفتار با خودشان را تاييد نميكنند. افراطگرايان البته با پاي گذاشتن بر اين قانون الهي، منافعي را براي خود جستوجو ميكنند و در فضاي ناآرام سياسي در پي رسيدن به اهدافي خاص و منافعي مشخص هستند اما اينگونه نيست كه هميشه بازارشان پررونق باشد و طرفدارانشان افزون گردند. وقتي زيان برخوردهاي تند و افراطي براي همگان آشكار شود، طبيعي است كه عرصه بر افراطيون تنگ ميشود و كسادي بازارشان را شاهد خواهيم بود.
انتخابات اخير خبرگان و مجلس شوراي اسلامي يكي از مقاطع مهم سياسي كشور در تعارض عقلانيت با افراطگرايي است. همانگونه كه مقام معظم رهبري يكي دو بار تاكيد كردند، تعبير افراطيگري را نبايد به نيروهايي تعميم داد كه پايبندي به ارزشها و آرمانهاي امام خميني را مدنظر دارند و اساسا منظور ما از افراطگرايي، آرمانگرايي نيست. جريان افراطگرا در برخي رفتارهاي خاص قابل شناسايي است و بايد با ذكر اين موارد، به درك بهتر اين شاخصهها و شناسايي دقيقتر اين افراد كمك كرد. تعدادي از اين رفتارها و شاخصهها را بر ميشمرم تا جريان افراطي و تندرو براي همه ما شناخته شود. جريان افراطي مورد نقد ما كساني هستند كه:
روحيه انحصارگرايي دارند و جز خودشان و باند مورد تاييد خود، فرصت حضور سياسي به رقبا و منتقدان خود را نميدهند.
به نقش مردم به صورت جدي باور ندارند و در نظريات سياسي خود گونهاي از «حكومت اسلامي» را جايگزين جمهوري اسلامي كردهاند و اگر از انتخابات و جمهوريت نظام هم سخني بر زبان آنان جاري ميشود، مصلحتانديشانه است و نه از سر اعتقاد.
به كليت قانون اساسي باور ندارند و به خصوص مباحث مربوط به حقوق ملت را كماهميت و حتي بعضا در تعارض با اسلام تصور ميكنند.
روش برخورد فيزيكي و خشن با بسياري از معضلات اجتماعي، فرهنگي، سياسي و حتي اقتصادي را در پيش ميگيرند و اينگونه روشها را مجاز ميدانند.
تاب تحمل انديشه مخالف و انديشمندان دگرانديش را ندارند و در حوزه فكر و فرهنگ هم به روشهاي حذفي و تنگنظرانه پايبندند در حالي كه تنها با ارايه يك انديشه برتر ميتوان يك انديشه غلط را از كرسي حقانيت به زير كشيد.
فضاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي را بسته ميپسندند و با ارزشهايي مثل آزادي بيان، تجمعات، راهپيمايي و... اصلا ميانه خوبي ندارند.
استفاده ابزاري از نهادهاي قانوني و عمومي براي اهداف حزبي و جناحي را به يك امر عادي تبديل كرده و انتقادها در اين زمينه را ناديده ميگيرند.
برخورد تند و حذفي حتي با دولت قانوني را مورد حمايت قرار ميدهند و در حالي كه در دولت قبل از كنار بزرگترين قانونگريزي رييسجمهوري به راحتي ميگذشتند امروز با هر بهانهاي درصدد تضعيف دولت هستند و حتي بحث عدم كفايت سياسي رييسجمهوري را در همين روزها بر زبان ميآورند.
سعي در ايجاد انحصار خبري و تحليلي دارند و از سانسور خبري و محدوديت نشر براي ديگران دفاع ميكنند و در صورت نياز، با توسل به خشونت و به هم زدن تجمعات و سخنرانيها و. . . اين هدف را پي ميگيرند.
با تحليل انحرافي و غلط، بسياري از دلسوزان و ياران نظام و انقلاب و رهبري را در رده دشمنان دستهبندي كرده و حذف آنان از گردونه قدرت سياسي را در دستور كار دارند.
در حوزه سياست خارجي با اتخاذ رويه عزتمندانه، هزينه نظام را كاهش ميدهد .
برخورد شعاري و ظاهرگرايانه در مناسبات خارجي را جايگزين مواجهه عزتمحور، عقلاني و مصلحتانديشانه ميكنند.
با نفي هر گونه مذاكره با دشمن، فرصتسوزي و هزينه دشمني با جمهوري اسلامي را براي ديگر كشورها كم ميكنند و در نتيجه منافع ملي كشور را فداي بيتدبيري خود ميخواهند.
خادماني را كه در مذاكرات هستهاي به كسب دستاوردهاي بزرگي براي كشور موفق شدند و خطر بسياري از تهديدها را از سر ملت و كشور برداشتند، خائن جلوه ميدهند.
تفاوت احتمالي مواضع برخي نيروهاي برجسته درون جبهه انقلاب را دشمني و تقابل معنا ميكنند و به نفي و طرد ياران امام از گردونه سياسي نظام اصرار ميورزند.
اينها برخي محورهايي است كه براي شناسايي جريان افراطي در كشورمان ميشود مدنظر قرار داد. به گمان من در اين وضعيت و در انتخابات پيشرو، فرصتي استثنايي براي مردم ما فراهم شده است كه تكليف خود را با اين جريان روشن كند و دستكم در اين مرحله، خطر اين جريان افراطي را كاهش دهد. همه قرائن نشان ميدهد كه اين جريان افراطي، روزبهروز تنهاتر ميشود و كافي است مردم يك همت مضاعف از خود نشان دهند و در انتخابات پيشرو، حضوري آگاهانه داشته باشند.