ابهام بزرگ درباره سياست خارجي ايالات متحده
استفان كينزر /
در رقابتهاي رياستجمهوري امريكا رايدهندگان بحثها در مورد مسائل جهاني يا سياست خارجي را دنبال نميكنند. نامزدهاي رقيب با يكديگر قول ميدهند كه آنها امريكا را امنترين ميكنند، قدرت نظامي اين كشور را بيشتر ميكنند و دشمنان را از بين ميبرند. در ديدارهاي انتخاباتي نامزدها، نيز رايدهندگان به ندرت سوالي درباره مسائل متداول جهان ميپرسند و اگر هم بپرسند، تنها شامل دونكته است؛ اول اينكه: شما چطور داعش را شكست ميدهيد؟ و به ناچار اغلب نامزدها پاسخ ميدهند: «آنها وحشي هستند و من آنها را از بين خواهم برد.» دومي هم سوالي است كه بطور منظم پرسيده ميشود؛ چيزي شبيه به اينكه: «دشمنان ما چه كساني هستند، و شما با آنها چگونه مبارزه ميكنيد؟» اين مورد هم فرصت را براي
بيهودهگويي نامزدها عليه روسيه، ايران، چين و اينكه هر كدام از اين كشورها دشمن ما هستند، مهيا ميكند. تقريبا هرگز از نامزدها خواسته نميشود كه بگويند آنها چگونه تنشهاي جهاني را برطرف ميكنند.
وقتي نامزدهاي جمهوريخواه از ديپلماسي صحبت ميكنند، آنها معمولا از اين فرصت براي محكوم ساختن رييسجمهور اوباما استفاده ميكنند. برخي وعده ميدهند كه سفارت تازه افتتاح شده امريكا در كوبا را ميبندند. اغلب ميگويند توافق هستهاي با ايران را كه سال گذشته منعقد شد، پاره ميكنند. اين اجازه ميدهد كه بقيه جهان به روند عاديسازي رابطه با ايران بدون ما ادامه دهند و ميلياردها دلار در اين فرآيند به دست آورند. با اين حال، اين نكته نشان ميدهد كه ايالات متحده نميتواند جهان را كنترل كند، يك حقيقت بيش از حد ناراحتكننده براي بسياري از نامزدها است.
پيچيدگي سياست خارجي خودش جايي براي اينكه يك خط را پيروي كني، نميگذارد. با اين وجود نامزدهاي كنوني فقط يك خط را دنبال ميكنند. آنها بر روي توجه ما متمركز ميشوند و پاسخ ميدهند. نخستين پاسخ به ياد ماندني درباره سياست خارجي در مبارزات انتخاباتي را تد كروز ارايه داد. به جاي اينكه او به سادگي وعده بدهد كه شورشيان در خاورميانه را ميكشد، او گفت: «من نميدانم وقتي شن و ماسهها در تاريكي ميدرخشند، ما بايد برويم آنها را پيدا كنيم.» يك زن در رقه يا فلوجه احتمالا فكر ميكند منظور كروز اين است كه او براي پايان اين بدبختي، آنجا فرشي از بمب ميگستراند. دونالد ترامپ كه به نسبت ديگر نامزدها داراي تجربه بيشتري در هنر پاسخ مختصر و مفيد است، در يك برنامه تلويزيوني، ضمن اينكه جمهوريخواهي ارتدكسي را نميپذيرفت، وقتي از او پرسيده شد كه آيا او تحمل غرق مصنوعي را دارد، با فوران خشم، پاسخ داد: «يك جهنم بسيار بزرگتر» و سپس افزود: «اين موجب زحمت من نميشود؛ حتي يك ذره.»
در طول اين مناظره اخير در كاروليناي جنوبي، ترامپ نشان داد برخي كارهاي جمهوريخواهان را انجام نميدهد. او از حمله به عراق- چيزي كه جمهوريخواهان ابتكار عمل بزرگ خود در امور جهان در طول اين قرن ميدانند – به عنوان يك اشتباه بزرگ ياد كرد. سپس، با اشاره به جورج دبليو بوش رييسجمهور سابق و مشاوران او، ترامپ گفت: «آنها دروغ گفتند! آنها گفته بودند آنجا سلاحهاي كشتار جمعي وجود دارد. اما آنجا نبود و آنها ميدانستند آنجا چيزي وجود ندارد.»
جب برادر بوش كه طرف ديگر صحنه ايستاده بود، با خشم به ترامپ گفت: «از پشت خانواده من برو!» ( احتمالا يعني دست از سر خانواده من بردار) و سپس يك توجيه عجيب و غريب براي نامزدي خود به كار برد و گفت: «مادر من قويترين زني است كه من ميشناسم.» ترامپ هم بلافاصله به او پاسخ مناسبي داد: «مادرت بايد در رقابتها شركت ميكرد.»
ليندسي گراهام كه نژادپرستتر است، در سخني شبه شرم آور در آيووا گفت: «من دلم براي جورج دبليو بوش تنگ شده، اي كاش او هنوز رييسجمهور بود.»
دموكراتها در سياست خارجي آرامتر هستند، اما اين دو نامزد باقي مانده در رقابتها در مناظره اخير سخنان فوقالعادهاي تبادل كردند. برني ساندرز در يك سخنراني دراز وشديداللحن عليه هنري كيسينجر، او را يكي از عوامل تخريب تاريخ اين كشور دانست. و كلينتون پاسخ داد كه ميراث كيسينجر فوقالعاده مفيد بود و بعد افزود كه او نميداند چه كسي مشاور ساندرز در سياست خارجي است. ساندرز هم داد زد: «خب، او هنري كيسينجر نيست، مطمئن باشيد.»
در اين رقابتها، سياست خارجي فقط به يك موضوع سرگرمكننده تبديل شده است. جان كسيج حق داشت زماني كه با تعجب گفت: « اين فقط ديوانهكننده است. خداي من! اوه، مرد!» ٭ منبع: بستون گلوب