چرا از راي به ليست كامل دفاع ميكنم؟
احمد پورنجاتي
در مواجهه با مقوله انتخابات به نظر ميرسد ابتدا بايد هر شهروند تكليف خود را با اين پرسش روشن كند كه «اصولا چرا بايد در انتخابات شركت كند و راي دهد؟» به نظر من پاسخهاي گوناگوني به اين پرسش ميتوان داد كه بسته به خاستگاه انديشگي يا اعتقادي يا حتي سنجش محاسبهگرانه سود و زيان متفاوت است. بر اين نكته تاكيد ميكنم كه راي دادن يا ندادن به لحاظ بنيادين يكي از جلوههاي حقوق شخصي شهروندان جامعه است. البته پيامدهاي اجتماعي خواهد داشت و از منظر پيامدهاي اجتماعي جنبه عمومي هم پيدا ميكند و به بيان ديگر نوعي تجلي مسووليت اجتماعي يا آنچه از آن به تكليف در برابر حق ياد ميشود به حساب ميآيد. اما به طور اساسي حضور در انتخابات و راي دادن يك امر اختياري و از جنس بهرهگيري از يك حق است. رفتار شهروندان در برهه انتخابات بر اساس آن خاستگاههايي كه اشاره شد ميتواند متفاوت باشد اما به اعتقاد من يك شاخص يا معيار مشترك براي عقلاني بودن يا خردمندانه بودن رفتار متفاوت شهروندان در انتخابات وجود دارد و آن شاخص مشترك «اثربخشي» تصميمي است كه ميگيرند. همه سخن اين است شهرونداني كه براي برهه انتخابات تصميم ميگيرند خواه اين تصميم حضور يا عدم حضور، راي دادن به اين يا ديگري، به كل يك ليست يا به برخي اعضاي يك ليست باشد از ويژگي يا شاخص خردمندانه اثربخشي نبايد بيبهره باشد. به همين دليل من به عنوان يك شهروند و با تاكيد بر اين مهمترين شاخص عقلاني كه همان اثربخش بودن كنش انتخاباتي است باورم اين است كه در انتخابات پيش رو با همه چون و چراها و اما و اگرها واي كاشهاي حسرتانگيز و افسوسها و دلخوريها و ناخرسنديهايي كه براي تحقق يك فضاي مطلوب انتخابات به مفهوم واقعي كلمه وجود دارد اگر شهروندي تصميم به حضور در انتخابات دارد شايسته است كه كنش انتخاباتي خود را تلف نكند و بنابراين رفتاري را مورد توجه قرار دهد كه به هر اندازه ممكن بهرهاي از اثرگذاري داشته باشد. با چنين رويكردي نخستين نتيجهاي كه ميتوان گرفت تاكيد بر راي دادن به ليست كامل جريان سياسي مورد حمايت ما است. چه بسا در سنجش انطباق تكتك كانديداهاي يك ليست با معيارها و ارزشهاي اصلاحطلبانه رتبههاي متفاوتي به آنها تعلق گيرد. بالاتر از اين، چه بسا گاه تك و توك يا برخي نامهاي موجود در يك ليست كه يا برگزيده يا مورد حمايت مجموعه تصميمگيرندگان و انتخابكنندگان كانديداها بودهاند به اتكاي برخي پيشينههاي سياسي در بدايت امر و داوري اوليه بسيار شگفتآور و حتي غيرقابل قبول جلوه كند اما دو نكته را نبايد از نظر دور داشت: يكي ضرورت سنجش افراد در مختصات موقعيت يا در شرايط زماني – مكاني و پرهيز از برخورد ثباتگرايانه يا فيكسيستي با شخصيت و رفتار آدمها كه گويي همواره در عرصه كنش سياسي و تحولات گوناگون اجتماعي همچون يك واقعيت غير قابل تغيير در نظر گرفته شوند بلكه درست آن است كه حتي به كمترين يا به اندك همسويي در برهههاي خاص توجه كرد و نكته دوم برخورد برآيندي با يك ليست حتي اگر در يك شرايط كاملا با دست باز انتخاب شده باشند لازم است. توجه به اين دو نكته كه يكي نسبيگرايي فرآيندي در داوري درباره آدمها و دومي سنجش برآيندي و به گونهاي جمع جبري از يك ليست به كساني كه قصد حضور موثر در انتخابات دارند و به راي تاثيرگذار ميانديشند اين آرامش را ميدهد كه اگر همه آنچه را ميخواستهاند به دست نميآورند با چنين رويكردي – راي به ليست كامل- همه آنچه را ميتوانند به دست بياورند از كف نخواهند داد.
به نظرمن اگر كسي از موضع اصلاحطلبانه در انتخابات حضور پيدا ميكند و راي ميدهد پيشاپيش بايد به اين نكته توجه كند كه دچار نوعي وسوسههاي فارغ از درك موقعيت نشود وگرنه با برخورد گزينشي با ليست انتخاباتي چه بسا حضور خود در انتخابات و راي خويش را تلف كرده باشد. يادمان نرود كه اصلاحطلبان ليستهاي انتخاباتي خود را در چه چارچوب محدودكننده و با دستهاي بسته فراهم كردهاند و البته بر پايه چه سنجش عقلاني و واقعگرايانهاي از يك الگوي موفق در انتخابات سال 92 بهره گرفتهاند. يادمان باشد كه كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان در سال 92 با چنين رويكردي بر كانديداي اختصاصي آنان ترجيح داده شد كه چه بسا در همان زمان نيز فاصله كانديدايي كه سرانجام رييسجمهوري كنوني جمهوري اسلامي شده است به لحاظ ارزشهاي اصلاحطلبانه با كانديداي اختصاصي اصلاحطلبان از نظر بسياري از رايدهندگان پوشيده نبود اما به گواهي واقعيت، پشتيباني بدنه اجتماعي اصلاحطلبان سرانجام رخداد مهمي را رقم زد كه دست كم به مثابه برون رفت مهم از يك تنگناي بسيار خطرناك تاريخي در ايران معاصر ميتوان از آن نام برد. يادمان باشد كه راي ندادن به هر تعداد از ليست اصلاحطلبان به مفهوم فرصت دادن به همان تعداد كانديداي جناح رقيب است و نه محدود به انتخاب گزينشي ما. در واقع كسي كه به هر تعداد كانديدا راي نميدهد به گونهاي غيرمستقيم به تعدادي از ليست جناح رقيب راي داده است. پس من به عنوان يك شهروند به تمام كانديداهاي ليستهاي انتخاباتي اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و خبرگان راي ميدهم تا تاثيرگذار باشم و نهتنها راي داده باشم.