بادامچيان در پاسخ به «اعتماد»:
احتمالا در بين همين افرادي كه توسط شوراي نگهبان تاييد شدهاند نفوذي هم باشد
چند بار به اين مساله اشاره كرديد كه مردم به كساني كه بيبيسي ميگويد راي نميدهند. به اين مساله هم اشاره كرديد كه نفوذيها ميخواهند در خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي نفوذ كنند. اين نفوذيها چگونه ميخواهند نفوذ كنند وقتي شوراي نگهبان وجود دارد و صلاحيتها را بررسي ميكند؟ به اين مساله هم اشاره كرديد كه مردم به ليست مورد حمايت بيبيسي راي نميدهند حالا فرض كنيد اگر راي بدهند چه بايد گفت؟ با توجه به رابطهاي كه با آقاي هاشمي داريد چقدر علاقه داريد ايشان بيشترين راي را در تهران براي انتخابات خبرگان بياورند؟ آخرين باري كه شما را ديدم اين گلايه را به شما داشتم كه چرا موتلفه اينقدر روي پايداريها سرمايهگذاري ميكند و نشست و برخاست دارد؟ كه شما در پاسخ فرموديد من بادامچيان با 50 سال سابقه سياسي كار سياسي را بهتر بلدم يا آقاي محصولي و آقاتهراني و ما اينها را مديريت ميكنيم. سوالم اين است كه آيا شما اينها را مديريت كرديد؟
درباره آقاي محصولي و آقا تهراني ما يك جايي با هم حرفي زديم چرا اينجا اين بحث را مطرح ميكنيد؟ من براي آقاي محصولي و آقاتهراني احترام قايلم اما ممكن است يك جاهايي عقل من و يك جاهايي عقل اين برادران از من بيشتر برسد. اصلا چرا ما بايد بحثهاي تضادي را مطرح كنيم؟
به اين علت كه اين تضاد وجود دارد.
خب اين تضاد باشد. ممكن است هزاران تضاد در عالم وجود داشته باشد بايد همه آنها را مطرح كرد؟ من واقعا نميخواستم اين دوستان را به عنوان موتلفه مديريت كنم. اين دوستان چهرههاي سياسياي در كشور هستند كه ما به دنبال مديريت آنها نيستيم. ما به دنبال انجام وظيفه مان در مديريت كلان كشور در حد موتلفه اسلامي هستيم. در پاسخ به اين بخش از سوالتان كه پرسيديد چقدر علاقه داريد فلاني (آيتالله هاشميرفسنجاني) راي بياورد يا نياورد بنده نه دنبال اين هستم كه كسي راي نياورد و نه دنبال اينكه كسي راي بياورد. انتخاب، پاي مردم است. من مسوول دو تا ستادم و طبعا با توجه به مسووليتم علاقه دارم هم فهرست جامعه مدرسين حوزه علميه قم و هم فهرست جامعه روحانيت مبارز در انتخابات خبرگان راي بياورد.
اينگونه كه نميشود. شفاف اعلام كنيد علاقه داريد آيتالله هاشمي راي بياورد يا نه؟
انتخاب، پاي مردم است. موتلفه نميگويد كه كسي راي نياورد، خوشحال ميشويم.
موتلفه بين فهرست جامعه مدرسين و جامعه روحانيت علاقه دارد كدام ليست راي بياورد؟
در موتلفه هر كسي اختيار دارد به يكي از اين دوليست راي بدهد.
اين يك بام و دوهواي موتلفه نيست؟
نه، اين نظر شماست. از دو ليست 15 نفر مشترك و چهار نفري متفاوت است. اين هم به اختيار است كه مردم به چه كسي راي بدهند. من دنبال اينكه آيتالله هاشمي راي بياورد يا نياورد نيستم. اصلا از اين نوع درگيريها كه اين راي نياورد و آن يكي بماند نيستم. اينكه آقاي حسيني ميگويد من دربسته و سربسته حرف ميزنم نيست. خيلي شفاف و صريح اما با ادب و احترام حرفهايم را ميزنم. البته جداي از آيتالله مصباح من با همه آقاياني كه براي انتخابات خبرگان آمدهاند رابطه طولانياي دارم از جمله آقاي روحاني. اينكه من ميگويم كشور براي 80 ميليون نفر است و همه بايد باهم راه بريم همين است كه اگر هر روز بخواهيم با هم دعوا كنيم كه نميشود كاري براي مردم و كشور كرد. بله اختلاف سليقه هست. اگر دولت و كابينه در اختيار حزب موتلفه اسلامي باشد 170 درجه با دولت آقاي روحاني متفاوت خواهد بود. همچنان كه با دولت آقاي احمدينژاد اختلاف داشتيم. ما در اين زمينه با كسي شوخي نداريم اما دعوا نميكنيم. درباره اينكه فرموديد شوراي نگهبان اصلاحطلب زيادي و تعدادي اصولگرا را رد صلاحيت كرده هم بله ،رد صلاحيت كردهاند و از آن طرف هم اصلاحطلب و اصولگرا را باهم تاييد ميكند.
پرسش من درباره نفوذ بود آقاي بادامچيان؛ اينكه مگر ميشود كانديداهايي، چه در خبرگان و چه در مجلس، تاييد صلاحيت شوند و اينها نفوذي باشند؟
بله، ممكن است از همين افرادي كه شوراي نگهبان هم صلاحيتشان را تاييد ميكند نفوذي درونشان باشد.
چه در خبرگان رهبري و چه در مجلس؟
بله، شوراي نگهبان كه وزارت اطلاعات نيست. شوراي نگهبان مكانيزمي دارد كه ميبينيد ابتدا يك نفر را رد ميكند، بعد در اعتراضات همان كانديداي رد صلاحيت شده را تاييد ميكند.
معيار نفوذي چيست؟
خيلي روشن است. معيار اين است كه هر كسي در نوشتهاش، گفتارش، در قيافهاش و... به گونهاي عمل كند كه غربيها ميپسندند. همين اعتدال كه شما ميگوييد. اعتدال حرف خوبي است. اصلا اسلام دين اعتدال است. اما كدام اعتدال؟
آقاي بادامچيان نفوذي فقط كسي است كه شبيه غربيها بشود اگر شبيه شرقيها بشود چطور؟
من هر دويش را ميگويم.
نه، شما فقط گفتيد شبيه غربيها بشود
اعتدال در دين ما امير مومنان است كه يك دستش نهجالبلاغه است و دست ديگرش ذوالفقار. اعتدال غربپسند مال فرهنگ غرب است و براي خودشان هم خوب است و اعتدال شرق پسند مال آنهاست و به ما چه ربطي دارد. ما اعتدال الهي- اسلامي و ايراني را داريم. من عدالت انوشيروان را هم به ظلم خسروپرويز ترجيح ميدهم.
اين بخش از سوالم را پاسخ نداديد كه چرا رسانهاي همچون بيبيسي مردم را به مشاركت حداكثري در انتخابات دعوت ميكند؟
ميگويند از يكي پرسيدند اين مار تخم ميگذارد يا بچه؟ در پاسخش گفتند از اين عليهم عليه هر چه بگوييد برميآيد. بيبيسي اگر دعوت به مشاركت حداكثري هم ميكند يك شيطنتي را دنبال ميكند.
الان بايد برخلاف خواست بيبيسي عمل كنيم؟
نه، (خنده) آنها حرف خودشان را ميزنند. مگر ما گوش به حرف بيبيسي ميدهيم؟ ميگويند شيطان به يكي از انبياي بنياسراييل گفت بگو: قولوا لا الله الي الله كه آن نبي خدا گفت نميگويم. شيطان گفت چرا؟ كه او در پاسخش گفت: چون از تو لا الله الا الله بر نميآيد. حكايت دعوت بيبيسي براي مشاركت حداكثري مردم كلمه الحق يراد به الباطل است. اينكه بيبيسي مردم را به حضور در انتخابات دعوت ميكند به دليل عصبانيت آنهاست. يك زماني 43 درصد نفت اين كشور را انگليسيها ميدزديدند. انقلاب اسلامي جلوي دزديده شدن بيش از 60 ميليارد بشكه نفت را گرفت.
درآخرين ائتلافي كه اصولگرايان براي انتخابات مجلس داشتند با عنوان 7+8، متواتر از مرحوم عسگراولادي شنيديم كه ايشان نسبت به آقاي حدادعادل معترض بودند كه ايشان چقدر تحت تاثير و مشورت آقاي زاكاني عمل ميكنند و اين عبارت مشهور از ايشان به يادگار باقي مانده كه گفتند: «بنده گمان ميكردم آقاي حداد عادل جزوي از جبهه پايداري است و الان ميبينم كه ايشان در راس جبهه پايداري نشستهاند.» مرحوم عسگراولادي با اين عبارت به صراحت دغدغه و حساسيت خودشان را به جبهه پايداري نشان دادند و با فقدان مرحوم عسگراولادي، حزب موتلفه اسلامي حتي در ائتلافي كه با جبهه پايداري انجام ميدهد، اعضا و بزرگان خودش همچون جنابعالي را نميتواند در ليست انتخاباتي ائتلافي نگه دارد و اين اتفاق در حالي است كه اعضاي درجه دو و سه جبهه پايداري در ليست هستند.
اين تحليل غلط است.
خب شما غلطش را اصلاح بفرماييد.
اگر موتلفه اسلامي به عنوان يك حزب رفت با پايداريها نشست، تحت تاثير آنها قرار گرفته، اگر رفت يك روز با ايثارگران نشست گذاشت، ميگوييد تحت تاثير ايثارگرانيها قرار گفته است؛ نه اينگونه نيست. ما در موتلفه بر مبناي خودمان عمل ميكنيم. درباره آن حرف مرحوم عسگراولادي هم مربوط به ايشان است و از ايشان بايد ميپرسيديد و به الان مربوط نيست. در اين انتخابات، موتلفه مگر فقط در كنار پايداريها نشسته است؟ محوريت ما جامعتين بوده است. وقتي موتلفه ميگويد محوريت در همه امور جامعه روحانيت است، ديگر محوريت پايداري و غير پايداري، با حفظ همه احترام، معني ندارد. وقتي روحانيت هست چرا شما نميگوييد پايداريها به نظر موتلفه عمل نكردند؟
به اين دليل كه بيشترين سهم در ليست انتخاباتي ازآن پايداريهاست.
خب باشد. چه ايرادي دارد اگر ما در يك انتخاباتي از اين تيپ (پايداري) در ليست انتخاباتي مان بگذاريم؟ البته صبر كنيد تا انتخابات برگزار شود، بعد ببينيم چه خبر است. هنوز مشخص نيست پس از ورود به مجلس چه اتفاقي خواهد افتاد. ما در بعضي دورهها اعضاي موتلفه را كه كارت عضويت حزب داشتند به مجلس فرستاديم و آنها به محض ورود، خطشان را از موتلفه جدا كردند و به فراكسيون ديگري پيوستند. ما مانند اصلاحطلبان نيستيم كه با يك راي مخالف راستگو آنچنان قيل و قالي راه بيندازيم. ما در موتلفه آزادي داريم. ما موضعمان خشونت نيست.
به هر حال ممكن است مردم دل خوشي از خيلي آقايان نداشته باشند. بر فرض اگر نظام راي مردم به بعضي از آقايان را همرايي مردم با بيبيسي تلقي كند و در نتيجه راي مردم در انتخابات خبرگان به اين افراد نباشد، آيا اين تلقي پيش نميآيد كه مرجع فكري مردم ايران از كشور خارج شده و حاكميت و رسانهها نتوانستهاند براي مردم اقناع فكري ايجاد كنند؟
خيلي سوال سياسياي بود. از نظر تحليل سياسي خيلي مشكل داشت. شما كتاب مباني علم سياست من را بخوانيد. .
شما جواب سوال من را بدهيد، من بعدا كتاب شما را هم ميخوانم.
شما ميگوييد اگر؛ خب من هم ميگويم اگر خدا نبود چه ميشود؟
آقاي بادامچيان بحث را به سمت كليات مطلق مجهول نبريد.
ببخشيد، شما مساله شرطيه ميگذاريد. با اگر نميشود جواب سوال شما را داد. شما شفاف سوال كنيد من هم شفاف جوابتان را ميدهم.
پيام سياسي اين اتفاق چه ميشود؟
يك هفته صبر كنيد تا ببينيد چه ميشود.
عيار سياستمداران به پيشبينيهايشان از چنين رخدادهايي است.
عيار من مشخص است.
اگر چنين اتفاقي افتاد، آيا اصولگرايان كركره سياستورزيشان را پايين ميكشند؟
اين سوال نيست كه من جواب بدهم. با اما و اگر نميتوانم جواب شما را بدهم.