تبليغات انتخاباتي درايران همچنان سنتي است
اكبر رستمي نيا ٭
اين روزها فضاي شهرهاي كشورمان، با آغاز مهلت تبليغاتي انتخابات حال و هوايي انتخاباتي به خود گرفته است. به بياني كانديداهاي مجلس و مجلس خبرگان تنها چند روز فرصت دارند تا با استفاده از انواع روشهاي تبليغاتي، جزو ليست پيروز نهايي انتخابات باشند. اما نگاهي به شيوههاي تبليغات انتخاباتي، به عنوان يكي از شاخههاي تبليغاتي روز دنيا نشان ميدهد كه شيوههاي تبليغاتي انتخاباتي در ايران، به هيچ عنوان مطابق اصول تبليغات در دنيا نيست. امروزه تبليغات انتخاباتي تنها محدود به بنر و پوستر نيست بلكه از انواع روشهاي تبليغاتي براي داغ كردن فضاي تبليغاتي استفاده ميشود. روشهايي چون تشكيل كمپينهاي تبليغاتي، استفاده ازبهترين مشاورهاي تبليغاتي و استفاده از يك رسانه خاص براي تبليغات، از جمله روشهايي است كه درزمان انتخابات درساير كشورها استفاده ميشود ولي در ايران اصولا كمتر نمايندهاي را ميتوانيد پيدا كنيد كه از اين شيوهها براي تبليغات خود استفاده كند. درايران، شيوههاي تبليغات انتخاباتي به يكسري روشهاي تبليغاتي سنتي محدود ميشود كه امروز در دنيا منسوخ شده و ديگر نميتواند تضميني باشد براي موفقيت يك كانديدا. در كشور ما رسانهها اهرم اصلي تبليغات انتخابات هستند و بقيه ابزارها عملا از دور خارج شدهاند. يكي از دلايلي كه در اين خصوص مطرح ميشود، اين است كه ميگويند: بايد فرصت تبلغات براي كانديداها يكسان باشد، درحالي كه عملا اين اتفاق رخ نميدهد و بازهم شاهديم كه هر كانديدايي كه توان مالي بيشتري دارد، با هزينه سنگيني كه ميكند، به نحو چشمگيري بيشتر از بقيه كانديداها تبليغ ميكند. شايد مهمترين دليل اين بيساماني، نداشتن برنامهاي درازمدت براي تبليغات سياسي در ايران باشد. در كشور ما تبليغات سياسي مقطعي است و به همين دليل برنامهريزي وبسترسازي خوبي براي آن انجام نميشود. مشكل اصلي ديگر، بحث مخاطبشناسي است. در اكثر موارد كانديداهاي ما درك درستي از مخاطبين خود ندارند و مشاورين خوبي هم در اين زمينه دركنارشان نيست تا به اين مساله بپردازد. در حالي كه كانديداها تبليغ ميكنند تا «مخاطبين» خود را قانع كنند كه به آنها راي بدهند. درحالي كه نميدانند آنها چه ميخواهند و چگونه بايد نظرشان را تامين كرد. موضوع بعدي در تبليغات انتخاباتي كه ميتوان از آن به عنوان پاشنه آشيل اين گونه تبليغات ياد كرد، كمبود زمان است. شرايط برگزاري انتخابات در ايران و تاييد صلاحيت كانديداها به گونهاي است كه اكثر كانديداها يكي، دو هفته بيشتر فرصت ندارند تا براي تبليغات خود برنامهريزي كنند. چرا كه اصلا معلوم نيست آيا اصولا تاييد شدهاند يا خير؟ اين مساله نيز عامل ديگري است كه باعث ميشود تا تبليغات انتخاباتي در ايران نتواند آن گونه كه بايد و شايد رشد پيدا كند. اين مسائل دركنار هم از چنان اهميتي برخوردار است كه باعث شده تا در اكثر كشورها رشته مديريت تبليغات حرفهاي در دانشگاهها تدريس شود. اما در ايران اين رشته تازه يكي، دوسالي است كه جزو رشتههاي تبليغاتي قرار گرفته و هنوز به بلوغ كامل نرسيده است. بدينترتيب به نظر ميرسد به جاي صرف هزينههاي كلاني كه هيچ كس اطلاع دقيقي از آن ندارد، يكبار براي هميشه، برنامهريزي جامع و علمي براي اين مقوله تبيين شود و دركنار آن نيز قوانين بهروزتر و تازهتري براي شيوههاي تبليغات انتخاباتي وضع شود. ٭كارشناس تبليغات