«اعتماد» بررسي ميكند
انتخابات وكنشگري فعالان و تشكلهاي معلمي
گروه مدرسه «اعتماد»| انتخابات اسفندماه براي معلمان و فعالان تشكلها از چند ماه قبل مورد توجه جدي قرار گرفت. پس از گذشت يك سال از آخرين اعتراضات صنفي در اسفند 93 كه تا چند ماه ادامه يافت و منجر به بازداشت و اجراي احكام چند تن از فعالان تشكلها شد، در يك رويكرد صبورانه و تعاملمحور ساير فعالان از تندروي و تقابل پرهيز كردند و ضمن تشكيل جلسات هماهنگ در ارتباط با مديران و مسوولان پيگير مطالبات خود بودند. دو رويكرد ميان فعالان وجود داشت كه يكي فشار و تهديد و تقابل را توصيه ميكرد و ديگري به آرامش، گفتوگو و تعامل تاكيد ميورزيد، حاميان رويكرد اول حتي در تابستان 94 هم بر تجمع و اعتراضات ميداني اصرار ميورزيدند كه نتيجه آن بازداشت تعداد ديگري از فعالان بود، اما حاميان رويكرد تعاملي كه در مواجهه با خشم و اعتراض بدنه معلمان پاسخ كوتاهمدتي نداشتند به تعامل با يكديگر و ارتباط با مقامهاي مسوول ادامه دادند. در اين هياهوها گروهي ازمجلس نهم خواستند از آب گلآلود ماهي بگيرند و در يك اقدامي غيرصادقانه به استيضاح وزير آموزش و پرورش پرداختند، به اين اميد كه نمايندگان استيضاحكننده محبوبيتي ميان معلمان به دست آورند و انتخاب خود براي مجلس دهم را تضمين كنند. اما معلمان هوشيارتر از اين حرفها بودند، فعالان معلمي هرچند از عملكرد فاني ناراضي بودند اما به خوبي ميدانستند كه نخست راه چاره در تغيير وزير نيست و دوم اينكه برخي از استيضاحكنندگان اهداف شخصي و سياسي دارند. هرچه به انتخابات نزديكتر شديم بهرغم اختلاف نظرها ميان فعالان معلمي، بيشتر آنها به اين اشتراك رسيدند كه بايد از فرصت انتخابات براي حضور منسجمتر و موثر و هدفمند بهره برد؛ اشتراك نظري كه در نهايت منجر به تشكيل ستاد فراگير فرهنگيان ائتلاف اصلاحطلبان شد. تجربه حضور و كنشگري متشكل و منسجم براي معلمان يك تجربه جديد بود، هرچند معلمان به صورت فردي در عرصه سياسي و اجتماعي فعال هستند و در اكثر احزاب و تشكلها حضور پررنگ و موثري دارند و هرچند هر دوره بيش از يكسوم نمايندگان مجلس فرهنگي هستند اما به دليل اينكه با صفت صنفي و متشكل وارد عرصه نميشدند چندان نقش موثري در حوزه آموزش و پرورش ايفا نميكردند. براي جبران اين موضوع و پر كردن اين خلأ اين بار فعالان تشكلها تصميم گرفتند همراستا با حمايت از جريان اصلاحطلبي به طور ويژه و با امضاي ميثاقنامه چند چهره فرهنگي را به عنوان كانديداهاي ملي صنف معلمان معرفي كنند و مورد حمايت قرار دهند تا به صورت ويژه در مجلس پيگير مطالبات فرهنگيان و مسائل آموزش و پرورش باشند. راهيابي چند نفر از اين افراد به مجلس در دور نخست و موفقيت چند تن ديگر براي ورود به مرحله دوم رقابتها، دستاورد خوبي براي كنشگران صنفي و سياسي معلمان است، دستاوردي كه ميتواند آغازي باشد براي يك دوره جديد در حيات فعاليتهاي صنفي و سياسي تشكلهاي معلمي و زمينهساز توسعه و تعميق رفتارهاي مدني در جامعه معلمان شود.به همين منظور در گروه صفحه مدرسه «اعتماد» به بررسي اين الگوي كنشگري پرداختيم تا پس از شور و حال انتخابات، زواياي اين نوع از حضور و مشاركت مورد توجه بيشتر قرار گيرد.
معلمان از گام اول تا گام دوم
حضور پررنگ و منسجم معلمان و تشكلهاي معلمي در انتخابات اين پرسش را در افكار عمومي ايجاد كرد كه چه شد تا معلمان اينبار فعالتر و منسجم وارد عرصه انتخابات شدند و اين انسجام آيا يكباره و در آستانه انتخابات صورت گرفته يا اينكه از قبل و با برنامه قبلي بوده است؟
علي محمدمصلحي از اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي معلمان و مسوول ستادفراگير فرهنگيان ائتلاف اصلاحطلبان در اين زمينه به «اعتماد» گفت: در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۲ برخي تشكلهاي اصلاحطلب معلمان در حمايت از دكتر روحاني انسجام يافتند و در ادامه در بحث معرفي گزينههاي وزارت و پسازآن ايجاد ارتباط حمايتي- انتقادي با مديران ارشد وزارتي و پيگيري مسائل آموزشوپرورش از ساير نهادهاي ذيربط اين هماهنگي ادامه يافت و تشكلهاي ديگري هم به اين جمع اضافه شدند. طاهره نقييي قائممقام سابق سازمان معلمان ايران و مسوول كميته فرهنگيان ستاد ائتلاف فراگير اصلاحطلبان تهران هم در اين زمينه به «اعتماد» گفت: سابقه همكاري اين تشكلها به قبل از انتخابات رياستجمهوري در سال 92 بر ميگردد. در انتخابات رياستجمهوري سال 92 سازمان معلمان ايران، انجمن اسلامي معلمان، مجمع فرهنگيان ايران اسلامي و تعدادي از فعالين صنفي اين تشكلها با هم از كانديداتوري جناب روحاني در قالب بيانيه مشترك حمايت كردند و در تبليغات انتخاباتي براي جذب آرا تلاش زيادي كردند.
از آن به بعد نشستهاي منظمي داشتند و در زمينههاي مشكلات آموزش و پرورش همفكري و تبادل نظر داشتند.
بعد از ثبت نام كانديداهاي نمايندگي و رد صلاحيتهاي گسترده، تشكلهاي معلمان بعد از مشورتهاي فراوان به اين نتيجه رسيدند كه منسجم از ليست اصلاحطلبان حمايت كنند و از كانديداهاي فرهنگي ليست حمايت ويژه داشته باشند. در واقع فعالان صنفي و تشكلهاي معلمي از گام اول تا گام دوم با هم هماهنگ بودند و ارتباط و تعامل خود را حفظ كردند.
معلمان و رويكرد اصلاحطلبي
شايد اين پرسش به ذهن متبادر شود چرا فعالان معلمي مطالبات خود و حل مسائل آموزش و پرورش را در ذيل رويكرد اصلاحطلبي جستوجو ميكنند؟ مصلحي به اين پرسش اين گونه پاسخ داده است كه: واضح است كه جناحهاي سياسي در هر جامعهاي پايگاههاي اجتماعي مخصوص به خود را دارند. در ايران مهمترين پايگاههاي اجتماعي اصلاحطلبان، معلمان و دانشگاهيان هستند و روي كار آمدن هر جناح سياسي تاثير مهمي در جايگاه اجتماعي آنان دارد. براي مثال با روي كار آمدن اصولگرايان در دورههاي گذشته تمركز برنامهها و بودجههاي فرهنگي در نهادهايي مانند حوزههاي علميه و سازمان تبليغات و بسيج و امثال آنهاست اما با پيروزي اصلاحطلبان اين انتظار در جامعه شكل ميگيرد كه نقش معلمان و آموزشوپرورش در عرصههاي فرهنگي پررنگتر شود و معلمان جايگاه شايسته خود را بيابند.
نقياي نيز در اين زمينه بر اين باور است كه: اصلاحطلبان معمولا با اهل دانش و فرهنگ ارتباط معقولتري برقرار ميكنند. از برخورد آمرانه با انسانها پرهيز ميكنند و قايل به تساوي حقوق انسانها هستند. اصلاحطلبها مشاركتمحور هستند و به جلب مشاركت انسانها در تغيير و تحول وضعيت آنها باور دارند. اصلاحطلبها به دموكراسي باور دارندوبرداشتي انسانيتر از فرهنگ و دين ارايه ميدهند. اينها همه طبيعتا قرابت و هماهنگي بيشتري با تفكر فرهنگيان به عنوان يك قشر آگاه و آشنا بادانش و فرهنگ ايجاد ميكند.
مشاركت منسجم و پرهيز از تودهگرايي
اينكه اين نوع از كنشگري به چه منظوري صورت گرفته و هدف فعالان چه بوده است در اين توضيح علي محمدمصلحي پاسخ داده ميشود: هدف مشاركت فعال، هدفمند و آگاهانه و منسجم در انتخابات بوده است تا
نقش آفريني معلمان از توده گرايي و پراكندگي به سمت مشاركت مدني جهت يابد تا به ارتقاي جايگاه آموزش وپرورش و تحقق مطالبات معلمان كمك كند.
نقياي نيز ميگويد: حاميان اين گفتمان يعني اصلاحات بايد براي پيشبرد اهداف كلي منسجم عمل كنند. ما معتقديم تفكر جزيرهاي به منافع ملي لطمه ميزند. علاوه بر اين هدف ملي و كلان، ما در مرحله نخست تلاش كرديم تا در ليست ائتلاف اصلاحطلب در تهران و شهرستانها چند نامزد فرهنگي و صنفي داشته باشيم و از سويي تلاش كرديم تا چند مطالبه اصلي معلمان را در برنامههاي نامزدها بگنجانيم.
نتايج رضايتبخش حضور منسجم و فعال معلمان
مصلحي در مورد اينكه آيا نتايج
به دست آمده، رضايتبخش است يا نه؟ گفت: انتظار ما آن بود كه با استقبال فرهنگيان و اعتمادي كه جامعه به اين گروه دارد شاهد حضور نمايندگاني از جرگه معلمان در مجلس باشيم و فراكسيون از معلمان با اهداف از پيش تعيينشده و باانگيزه و اراده قوي تشكيل شود كه بتواند برنامهريزيهاي كلان و آموزش بنيان را مبناي توسعه پايدار كشور قرار دهد و خواستههاي صنفي معلمان را پيگيري كند و اهل دانش قدر بينند و در صدرنشينند كه خوشبختانه سه تن از معلمان كه با ما ميثاقنامه امضا كردند از ليست تهران به مجلس راه يافتند و از چهار نفري هم كه در شهرستانها ميثاقنامه امضا كرده بودند دو نفر به مرحله دوم راه پيدا كردند كه اميدواريم اين عزيزان هم وارد مجلس شوند در نتيجه دستاوردهاي اين حضور بيش از حد انتظار ما بوده است و ما خيلي خوشحال و سپاسگزاريم.
طاهره نقياي هم گفت: انتظار كوتاهمدت ما كسب بيشترين كرسيهاي مجلس بوده براي آنكه بتوانيم با تصويب قوانين مناسب از دولتي كه ميراثدار ويرانههاي زيادي است حمايت جدي داشته باشيم. هدف ميان مدت ما ارتقاي سطح جايگاه آموزش و پرورش است. هدف درازمدت ما استقرار نظام آموزشي است كه انسانهاي شايسته و متفكر و دانا به اوضاع زمانه با يك بازي قاعدهمند و عقلايي بتوانند در موقعيتهايي قرار بگيرند كه توان درك و حل مسائل پيچيده امروز جامعه ما را داشته باشند لذا به نظر ميرسد تعداد قابل توجهي از كانديداهاي اصلاحطلب وارد مجلس شدند و اين مارا به هدف نخست نزديكتر ميكند و با توجه به ورود كانديداهاي صنفي انتظار داريم توجه به آموزش و پرورش در مجلس دهم بيشتر باشد و از سويي اين انسجام تشكلها و فعالان معلمي استمرار يابد.
نگاه ا
متاسفانه در ساليان متمادي به دليل نگاه سياسي و غير علمي به مقوله آموزش و وظيفه آموزش وپرورش اين نهاد مهم در انجام رسالت خود و رسيدن به اهداف خود دچار مشكلات و نارساييهايي بوده است؛ نگاه
نه چندان تخصصي به مسائل و محتواي موارد آموزشي و نگاه جهتدار در مسائل پرورشي را آقاي روحاني هم در يكي از سخنرانيهايش به عنوان رييسجمهور چنين بيان كرد؛ خيليها دوست دارند كاستيها وناكارآمديها در بقيه عرصهها را با تغيير ذهنيت فرزندان مردم در مدارس جبران كنند. برخي فكر ميكنند نظام آموزشي كاركرد اولش در خدمت دستگاه سياسي بودن است، ولي اينطور نيست. دولت ودستگاه سياسي اگر در عرصههاي ديگر ناكارآمد باشند قادر نيستند از طريق آموزش تصور مردم را تغيير دهند و در سالهاي گذشته هم نتوانستهايم اين كاررا انجام دهيم.
متاسفانه در دورههاي گذشته باوجود نمايندگان و كميسيون آموزش غير متخصص در مجالس گذشته نه تنها اين مشكل بهبود نيافته بلكه در موارد متعددي به آن دامن زده است. دخالتهاي نمايندگان مجلس در عزل ونصب مديران آموزش و پرورش و تحميل استخدامهاي غيركارشناسي و مشكلزا بر نهاد آموزش و پرورش كه در بيشتر موارد با استفاده از اهرم استيضاح وزير و تحت فشار قرار دادن او و مديرانش انجام ميشود موجب نارضايتي كارشناسان و فعالان حوزه آموزش و پرورش شده است و مشكلات بزرگي بر مشكلات انبوه آموزش و پرورش افزوده است.
اميد است كه نمايندگان مجلس كه پيروز ماراتن انتخابات شدهاند و بر صندليهاي سبز بهارستان تكيه خواهند داد با نگاه كلي به جنبههاي مختلف توسعه و مصالح كشور و نگاه سرمايهگذارانه و علمي به بخش آموزش، روزهاي بهتري را در سپهر اجتماعي، اقتصادي، سياسي و آموزشي رقم بزنند.
٭جواد بابازاده، عضو شوراي نويسندگان سخن معلم
نگاه 2
ميدانيم كه در آستانه انتخابات مجلس دهم در تاريخ هفتم اسفندماه جامعه ايران در شرايط يك انتخاب مهم و استراتژيك قرار داشت. به اين معنا كه از يك سو با توجه به رد صلاحيتهاي گسترده اصلاحطلبان توسط شوراي نگهبان فضاي شور و نشاط و اشتياق عمومي سياسي فروكش كرده و فضاي يأس و نوميدي حاكم شده كه اين منجر به كم انگيزگي يا بيانگيزگي مردم براي حضور در انتخابات شده بود و از سوي ديگر در صورت عدم مشاركت مردم در انتخابات افرادي تندرو وارد مجلس ميشدند كه برآيند افكار عمومي نيستند و نميتوانند همه جامعه را نمايندگي كنند. پس مشخص بود كه سرنوشت و موفقيت جريان اصلاحطلب با مشاركت عمومي جامعه پيوند خورده است. اما نكته مهم آن بود كه بايد جريان اصلاحطلب و مردم درك مشتركي از اين وضعيت حساس و خطير به دست ميآوردند. به اين منظور افكار عمومي بايد سه پارامتر مهم: اعتماد به ليست، منفعت ليست و مصلحت ليست را مدنظر قرار ميدادند، به اين معنا كه به تركيب افراد وارد شده در ليست اصلاحطلبان اعتماد پيدا كنند و راي دادن به اين ليست را به عنوان منفعت خود تلقي كنند و موفقيت اين ليست را به مصلحت خود و كشور بدانند. اما قشر فرهنگيان و معلمان به عنوان طيف وسيع و موثري از جامعه فعال ايراني از اين قاعده مستثني نبوده و آنها نيز علاوه بر حضور هدفمند حداكثري در انتخابات و كمك به راي آوري ليست اصلاحطلبان به طور عام، به نمايندگان صنفي فرهنگيان وارد شده در ليست، راي اختصاصي دادند و براي راي آوري اين نمايندگان معلمان كه سه تن از آنها در ليست تهران حضور دارند كاري ويژه و بزرگ انجام دادند. بيگمان ورود نمايندگان صنفي معلمان كه در ليست حضور دارند ميتواند با اعتماد به نفس مناسب و با داشتن پايگاه اجتماعي مطلوب در بين آحاد معلمان و فرهنگيان و اهالي آموزش و پرورش زمينه و بستر پيگيري و محقق ساختن مطالبات فرهنگيان از طريق تشكيل و ساماندهي فراكسيون معلمان در مجلس دهم را فراهم سازند.
٭سهراب قنبري، مسوول شاخه فرهنگيان حزب نداي ايرانيان
نگاه 3
بدون شك آموزش و پرورش، تاثيرگذارترين نهاد اجتماعي در رشد و بالندگي جامعه در حال توسعه است و معلم به عنوان يكي از اركان مهم اين نهاد نقش بيبديلي در توسعه انساني، اجتماعي دارد، رضايت شغلي معلم از پيش نيازهاي اجتناب ناپذيردر ايفاي اين نقش است. سالهاست كه معلمان فرهيخته اين سرزمين در قالب تشكلهاي سازمان يافته و بعضا خودجوش درخواستهاي صنفي خود را به سياستگذاران منتقل كردهاند و هر دولتي با توجه به ديدگاه سياسي و اقتصادي خود با اين خواستهها پاسخهاي متفاوت دادهاند. طيف پاسخهاي دولتمردان در دامنهاي از مذاكرات محترمانه تا برخوردهاي امنيتي و زنداني كردن فعالان و محروم ساختن آنان از حقوق مدني قرار داشت.
انتخابات مجلس شوراي اسلامي، موقعيتي بيبديل براي معلمان بود تا با استفاده از فضاي ايجادشده، اهداف صنفي و سياسي خود را طرح كرده و با انتخاب نمايندگان دلسوز و برخاسته از اين قشر فرهيخته صداي خود را رساتر از هميشه به گوش مسوولان برسانند.
بديهي است در ضرورت شركت گسترده معلمان گرامي در انتخابات دلايل عديدهاي وجود داشت كه مهمترين آن استدلال است كه حضور در پاي صندوقهاي راي كم هزينهترين رفتار مدني در تحقق اهداف صنفي و سياسي است. اعلام صريح و روشن مطالبات بهصورت راي دادن كه همه ميتوانند خواسته معقول و منطقي خود را بدون لكنت بيان كنند، امري كه در اين انتخابات به خوبي مورد توجه فعالان معلمي قرار گرفت و به نظر ميرسد تاكنون دستاوردهاي خوبي هم داشته است و اميد ميرود اين حركتها و فعاليتها ادامه داشته باشد.
٭ابراهيم اصابت طبري ، عضو كانون صنفي مدرسان دانشگاه فرهنگيان
نگاه 4
بالا بودن ميزان سرمايه اجتماعي و آگاهي يك ملت به واسطه اعتماد متقابل و انسجام اجتماعي، مشاركت فعال و اثربخش در سرنوشت سياسي و همياري مردم در عرصههاي اجتماعي است و اين مولفهها در عرصه انتخابات آگاهانه و هوشمندانه با تعمق به گذشته تاريخي به منصه ظهور ميرسند. اهميت انتخابات به عنوان برجستهترين نماد مردمسالاري و توسعهيافتگي سياسي در هر جامعه به ميزاني است كه از آن به عنوان بزرگترين سرمايه ملي و ثروت نامرئي ياد ميكنند؛ سرمايهاي كه زير بناي توسعه فرهنگي، اقتصادي، سياسي يك كشور است و زير بناي سيستمسازي اصولي در كشور را جهت حركت به سوي رشد و توسعه ملي و ايجاد يك جامعه مدني قدرتمند همراه با وحدت و يكپارچگي ملي فراهم ميسازد.
با وجود چالشهاي فراروي كشور ناشي از عملكرد مجلس نهم چون وضعيت ناسالم اقتصادي كشور، وضعيت نابسامان آموزش و پرورش، آسيبهاي اجتماعي و چالشهاي زيستمحيطي كه كشور را در آستانه نابودي منابع انساني و سرمايههاي طبيعي و اقتصادي قرار داده است، پس از حضور هوشمندانه و آگاهانه مردم در گام اول در ۲۴ خرداد ۹۲ و حل مساله هستهاي، اينبار نيز در گام دوم و راي به اصلاحطلبان و حاميان دولت و افراد معتدل، در برون رفت از وضعيت نابسامان موجود و تشكيل مجلسي توانمند و كارآمد نقش آفريني ماندگاري صورت گرفت.
بدون شك حضور آگاهانه و قدرتمندانه ملت بزرگ ايران تاثيرگذار و نتيجهبخش خواهد بود و فرهنگيان در اين راستا مسووليت و رسالت سنگيني را در فرآيند آگاهي بخشي و ترغيب مردم براي حضور در پاي صندوقهاي راي داشتند كه به خوبي اين نقش را ايفا كردند.
٭محسن گلپايگاني، فعال سياسي و صنفي معلمي و كانديداي رد صلاحيت شده