كتابخانه
هويت در مناقشه
بحث از هويت از موضوعات مناقشهبرانگيز روزگار ما است، نه فقط در حوزههاي گوناگون علوم انساني اعم از فلسفه و سياست و جامعهشناسي و روانشناسي كه در زندگي روزمره نيز شاهد درگيريهايي بر سر مساله هويت هستيم. هويت بشر امروز از جانب رويدادها و پديدههاي گوناگوني به چالش كشيده شده است. در سطح سياسي نزاعهاي بينالمللي و بحثهاي جاري درباره مسائلي چون مرزهاي ملي، وابستگيهاي قومي و قبيلهاي، باورهاي فكري و فرهنگي و تعلقات سياسي حول محور هويت به گردش ميآيند. در سطح فلسفي بحث از هويتهاي واقعي و مجازي به ويژه با گسترش تكنولوژيهاي جديد موضوعي جدي و مورد بحث است. در جامعهشناسي اينكه فرد به كدام طبقه، جنسيت، گروه و... تعلق دارد يا اينكه شهري است يا روستايي در تعيين هويت او دخيل است. در روانشناسي نيز بحث از اين ميشود كه كدام عناصر در شكلدهي به هويت بشر نقش دارند، عوامل اكتسابي يا ژنتيك و اينكه اين عوامل تا چه ميزان تحولپذيرند. روشن است كه اتخاذ موضع درباره هويت در هر يك از اين حوزهها تاثير مستقيم در زندگي روزمره بشر دارد. كتاب هويت و سبك زندگي كه به تازگي توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي منتشر شده به همين موضوع يعني رابطه مساله هويت و سبك زندگي اختصاص دارد. كتاب چهار نويسنده دارد: مرتضي طلايي، بدري شاهطالبي، علي رشيدپور و سعيد شريفي. ناصر فكوهي، استاد انسانشناسي دانشگاه تهران نيز بر كتاب يك مقدمه نوشته است. در بخشهاي مختلف اين كتاب مساله هويت به عنوان يكي از مهمترين عرصههاي فرهنگ در جامعه در مقابل گزارههاي مطرح شده مورد واكاوي قرار ميگيرد تا نشان داده شود هويت در نگاه دولت و جامعه و در مقابل عرصههاي مختلف زندگي در عصر جديد با چه چالشهايي مواجه است. در بخش نخست اين كتاب، مساله مصرف به عنوان عامل اساسي در شكلدهي به هويت مورد بحث قرار ميگيرد و در پارههاي مختلفي كه در پي خواهد آمد عرصههايي كه مصرف در سبك زندگي روزمره در آن نمودار ميشود، طرح خواهد شد. از رسانهها به ويژه تلويزيون و تاثيرات هويتي كه محتواي برنامههاي آن دارد تا موضوعاتي چون مد، تعليم و تربيت، گردشگري، جنسيت، تفريح و اوقات فراغت، جهاني شدن و مباحث جديدي همچون پزشكي شدن و بهداشت موضوعاتي هستند كه با محور قرار دادن بحث هويت مورد بحث قرار ميگيرند.
پرسش از تكنولوژي
تكنولوژي يا چنان كه رايج شده است، فناوري چيست؟ آيا ابزاري صرف كه در نتيجه گسترش و رشد دانش نظري و عملي بشر براي پيشبرد كارها حاصل آمده يا پديدهاي كه با خود فهم بشر از جهان و زندگي او را نيز دگرگون كرده است؟ بحث درباره اين پرسشها به ويژه از ميانه سده بيستم در كانون مباحث فلسفي قرار گرفت و برخي بزرگترين فيلسوفان در اين زمينه به بحث پرداختند، براي نمونه مارتين هايدگر فيلسوف برجسته آلماني در گفتارهايي به پرسش از تكنولوژي پرداخت و كوشيد آن را از بحث صرف درباره ابزارها فراتر ببرد. كتاب سرشت فناوري نوشته ويليام برايان آرتور كه به تازگي با ترجمه محمدابراهيم محجوب توسط نشر ني منتشر شده است، به اين پرسش ميپردازد: فناوري چيست و چگونه تكامل مييابد؟ نويسنده كتاب برايان آرتور، استاد سابق اقتصاد و مطالعه جمعيتشناسي دانشگاه استنفورد و از متفكران پيشگام نظريه پيچيدگي، بر اين باور است كه فناوري بيش از هر عامل ديگري بر زندگي ما تاثير ميگذارد؛ با وجود اين، بسياري از پرسشهاي مربوط به اين پديده هنوز بيپاسخ ماندهاند: نوآوري چيست؟ فناوريهاي نو از كجا سرچشمه ميگيرند؟ چگونه تكامل مييابند؟ آيا تكامل فناوري شبيه تكامل موجودات جاندار است؟ آرتور در كتابش ميكوشد به اين پرسشها پاسخ دهد. كتاب او را در حوزه فناوري با كتاب بسيار مهم تامس كوهن يعني ساختار انقلابهاي علمي مقايسه كردهاند. از نظر آرتور فناوري مدرن مجموعهاي از وسايل كمابيش مستقل توليد نيست بلكه در حال تبديل به يك زبان باز است براي خلق ساختارها و كاركردهاي مورد نياز اقتصاد. ما به آهستگي، با گامهايي كه بر حسب دهه شمارش ميشوند، از فناوريهايي كه محصولات ثابت فيزيك داشتهاند دور، و به فناوريهايي نزديك ميشويم كه ويژگي اصلي آنها اين است كه ميتوانيم براي رسيدن به خواستههاي جديد و جديدتر، آنها را بينهايت شكل با هم در آميزيم. آرتور در اين كتاب با نثري روان و قابل فهم، ضمن شرح نمونههاي فراوان و متنوعي از فناوري در رشتههاي گوناگون، از اختراعات تاريخي گرفته تا فناوريهاي پيشرفته امروزي، ما را به سفري چشمگشا ميبرد؛ سفري كه در پايان آن حس ميكنيم تصورمان از فناوري و تاثيرات عميق آن بر زندگي دگرگون شده است. سرشت فناوري به تعبير ناشر اثر كلاسيك زمانه ما است.
علل دگرگوني نثر فارسي
مجموع كتبي كه در ايران پس از اسلام نوشته شده، به دو زبان فارسي و عربي است. متون منثور فارسي داراي اقسام متفاوتي است و نويسندگان آنها هم داراي مراتب مختلف اجتماعي و فرهنگي و سياسي و... بودهاند؛ يعني نويسندگان كه از دولتمردان زمانه بودهاند، با قلمي توانا و دانشي گسترده كه درباره ادب و بلاغت داشتهاند، متوني آفريدهاند كه بتواند آيينه ميراث فرهنگي و سياسي و اجتماعي جامعه ايراني پس از اسلام باشد؛ يعني نويسنده در تاليف يك متن عوامل و مباني مختلفي را در نظر داشته و با توجه به آنها متون خود را تاليف كرده است؛ بنابراين بررسي رويكردهاي برونمتني و درونمتني و بينامتني به معناي بررسي تمام عوامل فكري و لفظي تاثيرگذار بر نثر فارسي پس از اسلام است. اين متون به معناي بررسي جامعه ايراني در زمينههاي گوناگون است كه در دو محور اساسي و مهم نقش خود را ايفا كردهاند: محور ادبي و بلاغي و محور فكري. مبناي بررسي متون در دورههاي گوناگون در اين پژوهش تقريبا مبنايي جامع و تلفيقي از دستهبنديهايي است كه نويسندگان پيشتر انجام دادهاند؛ بنابراين در اين كتاب مبناي بررسي زمينههاي دگرگوني متون منثور دوره زماني و نيز ويژگي سبكي با اندكي تفاوت است؛ پس تقسيمبندي ديگري براي متون منثور درنظر گرفته شده است. در اين كتاب آثار منثور فارسي تا قرن دوازدهم به دو دليل عمده بررسي شدهاند: اول اينكه عمده تغييرات سياسي و اجتماعي و زباني نثرها عمدتا تا همين دوران رخ داده و اگر نثرها تا اين دوران بررسي شوند، تمام ابعاد دگرگونيهاي سياسي و اجتماعي نثرها كه در طول 12 قرن در ايران رخ داده بررسي شدهاند. ديگر آنكه در دوره قاجار كمكم آن روال و ساختار پيشين جامعه ايراني برهم ميخورد و ديگر آن مباني گذشته در نثر تاثير چندان آشكاري ندارد و درباره مشروطه و تبعات آن بر ادبيات فارسي، آثار زيادي منتشر شده كه اين حوزه را كفايت ميكند. با توجه به مطالب اين كتاب در پاسخ به يك سوال اساسي نوشته شده است: مهمترين مباني و محورهاي سياسي و ديني (اجتماعي) كه موجب دگرگوني نثر فارسي به ويژه نثرهاي تاريخ و عرفاني و نيز كليله و دمنه شده چيست؟ بررسي مباني سياسي و اجتماعي نثرهاي فارسي، بررسي ويژگيهاي سبكي آثار منثور فارسي، مباني فكري و سبكي آثار منثور عرفاني، مباني و ابعاد سياسي و ديني كليله و دمنه از جمله مباحث اين فصل هستند.