ارتش روزنامهنگاران در پي يك داستان مشترك
سلام. من جان دوئه هستم
زهرا چوپانكاره / «سلام! من جان دوئه هستم. علاقهاي به اطلاعات داريد؟» همين يك جمله ساده، آغاز همهچيز بود، نخستين تلنگر، تلنگري كه يك سال بعد چنان لرزهاي در دنياي سياست به راه انداخت كه ختم شد به استعفاي نخستوزير ايسلند، پاسخگويي نخستوزير انگلستان در برابر رسانهها، خشم كرملين و هياهويي بينالمللي كه با انتشار «اسناد پاناما» به راه افتاد. باستين اوبرماير و فردريك اوبرماير دو همكار در روزنامه زوددويچه سايتونگ آلمان هستند، روزنامهنگاران تحقيقي كه پيش از ورود به ماجراي اسناد پاناما هم روي گزارشهاي مشابهي در خصوص فرار مالياتي شركتهاي بزرگ با كمك بانكها و موسسات حسابرسي در سوييس و لوكزامبورگ كار كرده بودند و هر يك هم كارنامه درخشاني در نامزدي و دريافت جوازي معتبر روزنامهنگاري دارند. تماسي كه از سوي منبع ناشناس با آنها و روزنامهشان گرفته شد از ابتدا نشانههاي روشني از بزرگي خبر در خود داشت. منبعي كه اين روزنامهنگاران ميگويند كه هرگز ملاقاتش نكردهاند از ابتدا گفته بود كه «چند تا شرط را بايد رعايت كنيد. زندگي من در خطر است و براي همين فقط از طريق فايلهاي رمزگذاري شده با هم چت ميكنيم.» سباستين اوبرماير به شبكه ايبيسي گفته است كه «منبع ما معتقد است كه شركت حقوقي موساك فونسكا در پاناما در حال وارد كردن آسيبهاي جدي به دنيا است و ميخواهد كه اين قضيه پايان گيرد. اين يكي از انگيزههاي اوست. به نظر ما منبعمان در معرض خطر بزرگي است چرا كه خيلي از آدمهاي درگير اين پرونده، نهتنها قدرتمند هستند بلكه از به كار بردن اين قدرت ابايي ندارند.» منبعي كه به قول آنها نه خواستهاي داشت و نه هيچ چشمداشت ديگري به جز رعايت موارد امنيتي، خيلي زود آغاز به ارسال مدارك كرد. آنچه حيرت روزنامهنگاران زوددويچه را برانگيخت همان ارقامي بود كه چند روز پيش چشم مخاطبان رسانهها را در سراسر دنيا خيره كرد: 5/11 ميليون سند از شركت حقوقي موساك فونسكا به حجم 6/2 ترابايت كه امكان رديابي ميلياردها دلار را در طول 40 سال گذشته دراختيار ميگذاشت. اسناد از عكس گرفته تا فايلهاي پيدياف و ايميل به سوي روزنامه آلماني سرازير شد، گنجينهاي از اطلاعات كه بررسي و تحقيق در مورد آمار و ارقام و سرنخهايش از توان تنها يك روزنامه خارج بود. دو روزنامهنگاري كه خود از اعضاي كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران تحقيقي هستند، پيشنهاد دادند كه موضوع با اين نهاد در ميان گذاشته شود و از اينجا بود كه يكي از بينظيرترين پروژههايي گزارش تحقيقي مشترك در تاريخ ژورناليسم جهان شكل گرفت. 400 روزنامهنگار و 100 رسانه از 80 كشور جهان تبديل شدند به تيمي و تحريريهاي واحد براي تحقيق در مورد اطلاعاتي كه امروز نتيجه آن را با عنوان «بزرگترين افشاي مالي تاريخ» ميشناسيم.
تحريريهاي به وسعت دنيا
كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران تحقيقي (ICIJ) سال 1997 و از سوي روزنامهنگار امريكايي، چارلز لوئيس تاسيس شد و به عنوان پروژهاي در زيرمجموعه «مركز صداقت براي مردم» (CPI) فعاليتش را آغاز كرد، مركزي كه هدف خود را اينگونه اعلام كرده است: افشاي سوءاستفاده از قدرت، فساد و قصور در انجام وظيفه توسط قدرتمندان و موسسات خصوصي در جهت ملزم ساختن آنها به عمل بر اساس صداقت، درستي و در اولويت قرار دادن منافع عمومي. در سايت كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران، لزوم وجود چنين نهادي اينگونه اعلام شده: «جهانيشدن و توسعه، فشار بسياري بر جوامع انساني وارد آورده است و تهديدهاي جدي از سوي صنايع آلوده، شبكههاي بينالمللي تبهكاري، سركشي دولتها و اقدامات چهرههاي قدرتمند تجاري و دولتي را در پي دارد. محدوديت پوشش و منابع رسانهها ياراي برابري با قدرتي كه ممكن است به منابع عمومي وارد شوند را ندارند. شبكههاي خبري و روزنامههاي بزرگ دفاتر خارجيشان را ميبندند، بودجههاي سفر و گزارشهاي تحقيقيشان را كاستهاند. ما داريم چشم و گوشهايمان را در سراسر جهان از دستميدهيم آن هم در زماني كه بيشترين نياز را به آنها داريم.» پروژههاي اين كنسرسيوم به صورت معمول براساس كارهاي تحقيقاتي تيمهاي روزنامهنگار «از سه تا 100 نفر» تعريف ميشود. در طول ساليان گذشته تيمهايي كه از طريق اين پروژه تشكيل شدهاند گزارشهايي افشاگرانه و تحقيقي درباره قاچاق به دست شركتهاي چندمليتي تنباكو، سنديكاهاي سازمانيافته جرمو جنايت، كارتلهاي نظامي خصوصي، قراردادهاي مربوط به جنگهاي عراق و افغانستان و... منتشر كردهاند. سايت، ايميل و شبكههاي اجتماعي روزنامهنگاران تحقيقي هميشه آماده است تا ايدهها و اطلاعات را از سرتاسر دنيا دريافت كند، چه از طريق مردم عادي كه سرنخي براي داستاني تازه دارند و چه از طريق روزنامهنگاراني كه فكر ميكنند از طريق اين پروژه گزارشي بهتر و معتبرتر را ميتوانند روايت كنند. عضويت در اين شبكه از روزنامهنگاران تنها از طريق دعوت به كار آنها از سوي كنسرسيوم امكانپذير است هرچند در سايت اين مركز اعلام شده كه روزنامهنگاراني كه تمايل به عضويت دارند، ميتوانند رزومه و نمونه گزارشهاي تحقيقي خود را براي آنان ارسال كنند تا شايد چهره تاكنون ناشناختهاي از ميان آنان پيدا شود و به تيم بپيوندد، ورود اعضاي تازه به صورت عمومي در سايت اعلام ميشود تا همه نام و چهره و سوابق عضو جديد را بشناسند. سال 2013 ميلادي وقتي كه اين مركز اسناد و گزارشهاي خود را در خصوص فرارهاي مالياتي از طريق بيش از 100 هزار حساب در جزاير مختلف در سراسر دنيا منتشر كرد، توضيح داد كه دولتهاي زيادي براي دسترسي به تمامي اسناد با آنها تماس گرفتهاند اما اين نهاد ميگويد كه هرگز بجز گزارشهايي كه از طريق رسانههاي همكار و داوطلب منتشر ميكند، هيچ سندي را به دست دولتها نميسپارد.
روزنامهنگاران اين مركز موضوعات را از طريق پيشنهادهايي كه اعضا مطرح ميكنند، مورد بررسي قرار ميدهند و برميگزينند. ماجراي رسيدگي به پروندههاي مربوط به فرارهاي مالياتي موضوعي بود كه نخستينبار در نشست كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران تحقيقي در آخرين ماههاي سال 2011 در كييف اوكراين مطرح شد، يك تيم 10 نفره هستهاي از اعضاي حاضر و علاقهمند به موضوع تشكيل شد و بعد دامنه كار از طريق اعلام موضوع به تمامي اعضاي كنسرسيوم گسترش پيدا كرد، بعد با كمك برخي از همين اعضا برخي خبرنگاران تحقيقي آزاد هم به تيم پيوستند. اين مركز در قضيه بررسي پرونده فرارهاي مالياتي همان سال تصميم گرفت تا به سراغ مراكز روزنامهنگاري تحقيقي هم برود و تنها به افراد بسنده نكند، همين شد كه به عنوان نمونه مركز روزنامهنگاري تحقيقي روماني هم به اين پروژه پيوست و به عنوان هاب روزنامهنگاري تحقيقي در اروپاي شرقي مشغول پيگيري و بررسي اين موضوع شد. چنين سابقهاي بود كه بعدتر ختم شد به افشاگري درباره شركتها و بانكها در سوييس و لوكزامبورگ و بعد هم منبع ناشناسي پيدا شد كه چند سال بعدتر با زوددويچه و روزنامهنگارانش كه در تحقيقات و نشر گزارشهاي پيشين اين مركز همكاري داشتند تماس گرفت تا ركورد جنجاليترين گزارش مالي تاريخ را بشكند.
پيمان سكوت رسانهاي
مقدمات كار از سال 2013 فراهم شده بود، همان زماني كه براي تحقيق و انتشار پرونده فرارهاي مالياتي چانهزني و گفتوگو با رسانههاي همكار بر سر حفظ سكوت و خويشتنداري آغاز شد تا هيچ كدام پيش از زمان و موعد مقرر دست به انتشار گزارشها و اسناد نزنند. معاون دبير كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران تحقيقي در گفتوگو با شبكه يورونيوز گفته است كه تنها راه بررسي اين ميزان اطلاعات گسترده استفاده و همكاري با همكاران محلي از سراسر دنيا بود تا واقعيبودن اطلاعات و ارتباط ميان آنها مورد بررسي قرار گيرد و به همين دليل: «ما ريسك و استرس به اشتراك گذاشتن اطلاعات را با روزنامهنگاراني از سراسر دنيا پذيرفتيم.» با اين حال مارينا واكر هم توضيح ميدهد كه تجربه قبلي در چنين كاري كمك بزرگي به شكلكيري كار كرده است: «مزيت كنسرسيوم ما اين است كه يك شبكه از پيش شكلگرفته از روزنامهنگاران داريم. همه آنها را ميشناسيم و قبلا با آنها در «سويس ليكس» و بسياري از پروژههاي ديگر همكاريهايي داشتهايم. بنابراين همه آنها را به خوبي ميشناسيم و اگر كسي بخواهد پيش از ديگران اقدامي انجام دهد متوجه ميشويم. در صورت شكستن تعهد صورت گرفته آن فرد ديگر هرگز براي هيچ پروژهاي به كار گرفته نخواهد شد. در صورتي كه كنسرسيوم يا زيتونگ در آلمان نيز بخواهد به تنهايي دست به انتشار بزند نيز ارزش پروژه يكدهم يا كمتر از زماني خواهد بود كه تمامي اطلاعات و اسناد به شكلي همزمان در سراسر دنيا از چين تا شيلي منتشر ميشوند.» ايجاد هماهنگي ميان گروههاي روزنامهنگاران از فرهنگهاي متفاوت، چككردن سابقه كاري آنها و هماهنگي زماني ميان همه اين موارد از جمله مسووليتهايي بود كه خانم واكر در اين پروژه بر عهده داشت. ابزاري براي گفتوگوهاي محافظتشده در فضاي اينترنت در اختيار اعضاي تيم قرار گرفت تا از طريق آن با هم به مبادله اطلاعات بپردازند. جرارد رايل، مدير كنسرسيوم روزنامهنگاران تحقيقي به مجله «وايرد» گفته است كه: «اگر كسي ميخواست نگاهي به اسناد برزيلي بيندازد، ميتوانست يكي از خبرنگاران برزيلي را پيدا كند و از او كمك بخواهد. ميتوانستيد در اين سيستم ببينيد كه چه كسي بيدار و مشغول كار است و به راحتي با او ارتباط بگيريد. ما همه را تشويق ميكرديم كه به بقيه بگويند مشغول انجام چه كاري هستند.» و همه اينها از ابتدا تا انتها در سكوت برگزار شد، شايد همين باشد كه نامي از رسانههاي بزرگ امريكايي در ميان اين همكاران رسانهاي نبود، تا جايي كه نشريه معروف نيويروكتايمز پس از انتشار گزارش اسناد پاناما مجبور شد به خوانندگان خود توضيح دهد كه نه اطلاعي از وجود چنين پروندهاي داشته و نه سندي براي بررسي. و اگر هم پس از انتشار گزارش درخصوص غيبت رسانههاي بزرگ امريكايي گفت: «مدل كار ما بر اساس به اشتراكگذاشتن تمامي اطلاعات است، نه اينكه موردي را براي انتشار اختصاصي نگه داريم. بخش ديگري از كار هم توافق بر سر مساله زمان انتشار همزمان است.» به همين دلايل است كه او با اشاره به اينكه رسانههاي بزرگ هميشه گزينههاي مناسبي براي همكاري نيستند در واقع اشارهاي دارد به اين واقعيت كه نامهاي بزرگ رسانهاي در امريكا شايد كمتر به دنبال شريك باشند.
روزنامهنگاران تحقيقي تقديم ميكنند
بعد از يك سال دستهبندي و مطالعه و بررسي و تحقيق در مورد خط و ربطهاي موجود در اسناد پاناما زمان انتشار فرا رسيد. سوم آوريل 2016 تبديل شد به تاريخ انتشار خبر به همراه 149 سند مربوط به پرونده پاناما. رسانهها و روزنامهنگاراني كه ماهها دندان روي جگر گذاشته بودند تا كار تكميل شود سرانجام سكوت خود را همزمان شكستند تا با يك خبر و غوغايي كه در پي انتشار آن به پا شد سكوت يكساله خود را جبران كنند. بجز خبر و اسناد منتشرشده، ميز كاملي براي مخاطبان چيده شده بود تا به هر نحوي كه ميخواهند از اين خوراك آماده خبري استفاده كنند؛ تبليغ تاريخ انتشار كتاب «اسناد پاناما» روي سايتهاي فروش اينترنتي كتاب قرار گرفت، روزنامهنگاران روزنامه زوددويچه حسابهاي توييتر خود را فعال كردند، صفحه ويكيپدياي اسناد پاناما به سرعت تشكيل و به چندين زبان به روز شد، سايت كنسرسيوم بينالمللي روزنامهنگاران بخشي مخصوص به اخبار و مقالات و موارد مربوط به پروژه جنجالي خود باز كرد، نام رسانههاي همكار خود را در اين صفحه قرار داد، تاريخچه شكلگيري و نحوه انجام كار را به اشتراك گذاشت و علاوه بر همه اينها مراجعان سايت ميتوانستند براي درك بهتر آنچه در پاناما گذشته است با يك بازي اينترنتي خود را سرگرم كنند. بازي «پلكاني به سوي پناهگاه مالياتي» به مراجعان سايت اين امكان را ميدهد تا با انتخاب يكي از شخصيتهاي فرضي تعريفشده در بازي (يك بازيكن فوتبال، يك سياستمدار و يك تاجر) به كمك مديران مالي و بانكداران، ثروت فرضي خود را در يكي از حسابهاي مخفي و به دور از خطر پرداخت ماليات پنهان كنند. آنچه طي چند دهه اخير بازي پنهان قدرتهاي سياسي و تجاري و ورزشي و حتي سينمايي براي فرار از پرداخت ماليات بود حالا به صورت بازي آنلاين در اختيار عموم قرار گرفته است. نام و چهره تمامي رهبران سياسي دنيا كه به نحوي با اين پرونده در ارتباط هستند در اين سايت قرار داده شد و بسياري از رسانهها از اين طرح براي توضيح بهتر داستان به مخاطبان خود بهره بردند، تصاويري كه نشان ميدهد كدام چهرهها به صورت مستقيم و كدام براساس رابطه و نزديكانشان در زمره متهمان قرار ميگيرند. روزنامهنگاراني كه روي اسناد و مدارك كار كردند و سرنخها را به هم متصل كردند و رسانههاي همكار در اين پروژه مشخص هستند و در ميان آنها نامهاي آشنايي از جمله بيبيسي و گاردين از انگلستان و لوموند فرانسه نيز به چشم ميخورد و نامهاي آمده در ليست بلندبالاي پاناما نيز نامهاي كوچكي نيستند، قدرتهاي بزرگي به شمار ميروند كه ايستادگي در برابر آنها حتي با كمك اسناد و مدارك هم كار چندان راحتي نيست تا آنجا كه حتي روزنامه گاردين هم در صفحه اول خود براي انتشار خبر اسناد پاناما از عكس بزرگ رييسجمهور روسيه استفاده كرد. حال آنكه نخستوزير انگلستان كه بخشي از داراييهاي پدرش در ليست پاناما آمده يكي از بزرگترين چهرههاي موجود در اسناد است. با اين حال شبكه بودن خبرنگاران و انتشار و پيگيري همزمان گزارش توسط رسانههاي همكار و بعد ورود مردم از طريق شبكههاي اجتماعي به اين موضوع سبب شد تا چهرههاي موجود در پرونده نتوانند از زير نورافكن افكار عمومي بگريزند. نخستوزير ايسلند پس از به خيابان آمدن و اعتراض مردم از سمت خود استعفا داد، از جمعيت 330 هزار نفري اين كشور بيش از 60 هزار نفر به خيابان آمدند تا نشان دهند فساد مالي در دولتشان را تحمل نميكنند. حالا پيگيري اخبار مربوط به اسناد پاناما همچنان ادامه دارد و البته انتظار اخبار تكميلي پرونده ميرود همانگونه كه در اخبار مركز رونامهنگاران تحقيقي بيان شده، يك ماه آينده منتشر شود.
نامها، كشورها
بمب خبري اسناد پاناما با انتشار اسامي مربوط به پرونده منفجر شد. ردپاي ۱۲ رهبر فعلي و پيشين كشورهاي مختلف و ۶۰ نفر از نزديكان آنان در اين اسناد ديده ميشود، چهرههايي از سرتاسر جهان.
گروه رهبران: پادشاه عربستان سعودي، امير ابوظبي و رييس كشور امارات عربي متحده، امير سابق قطر، نخستوزير سابق قطر، نخستوزير سابق اردن، رييسجمهور سابق سودان، نخستوزير سابق اوكراين، رييس جمهور اوكراين، رييسجمهور آرژانتين، نخستوزير سابق گرجستان، نخستوزير ايسلند، نخستوزير سابق عراق
گروه اقوام و خويشاوندان رهبران: پدر نخستوزير انگليس، پسر حسني مبارك رييسجمهور سابق مصر، منشي شخصي شاه مراكش، فرزندان نخستوزير پاكستان، پسر رييسجمهور سابق غنا، پسر نخستوزير مالزي، دستيار دو رييسجمهور سابق آرژانتين، پيمانكار محبوب رييسجمهور مكزيك، خواهر پادشاه سابق اسپانيا، اعضاي درجه اول خانواده رييسجمهور آذربايجان، دختر نخستوزير سابق چين، برخي دوستان رييسجمهور روسيه، برخي اقوام رييسجمهور سوريه، برخي اقوام رييسجمهور آفريقاي جنوبي، بيوه ديكتاتور سابق غنا
ديگران: محمد بن نايف بن عبدالعزيز وليعهد و وزير كشور عربستان سعودي، مايكل ميتس عضو پارلمان انگليس، محمد مصطفي يكي از چهرههاي كليدي تشكيلات خودگردان فلسطين
ستارهها: ليونل مسي (فوتباليست)، آميتا پاچان و جكي چان (بازيگر)، استنلي كوبريك و پدرو آلمادوار (كارگردان)
همه ماجرا با يك سلام شروع شد و يك پرسش: «آيا علاقهاي به اطلاعات داريد؟» پاسخ «بله» به اين سوال آغاز ماجرايي بود كه هنوز ادامه دارد.