• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3500 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۳ فروردين

گفت‌وگو با پريناز ايزديار، بازيگر سيمرغ گرفته «ابد و يك روز»

به جايزه و سيمرغ فكر نمي‌كردم

سعيد روستايي بارها فيلمنامه «ابد و يك روز» را بازنويسي كرده بود

    فرناز ميري/ «ابد و يك روز» نخستين فيلم بلند سينمايي سعيد روستايي، كارگردان جوان در آخرين دوره جشنواره فيلم فجر توانست نظر هيات داوران اين دوره از جشنواره را به خود جلب كند و 9 سيمرغ بهترين كارگرداني و بهترين فيلم بخش نگاه نو، چهره‌پردازي، تدوين، نقش مكمل مرد، نقش اول زن، بهترين فيلمنامه، بهترين كارگرداني بخش سوداي سيمرغ و بهترين فيلم از نگاه مردم را به خود اختصاص دهد. اين فيلم در گروه نخست اكران نوروزي امسال نيز قرار داشت و تاكنون بيش از دو
و نيم ميليارد تومان فروخته و با استقبال مخاطبان نوروزي سينماها روبه‌رو شده است. داستان فيلم درباره زندگي خانواده‌اي پرجمعيت و فقير در يكي از محله‌هاي پايين شهر است كه علاوه بر فقر با اعتياد نيز دست‌و پنجه نرم مي‌كنند. يكي از پسرهاي خانواده مدام از كمپ ترك اعتياد فرار مي‌كند و پسر بزرگ خانواده نيز پيش‌تر اعتياد را ترك كرده است. سميه دختري درون‌گرا كه به نوعي سنگ‌صبور و دلسوز همه اعضاي خانواده است و سعي مي‌كند با فدا كردن خودش زندگي خانواده را نجات دهد؛ دختري كه قرار است با پسري افغان اما از نظر مالي موجه ازدواج كند. اما درون‌گرايي اين شخصيت تا پايان داستان هم نمي‌گذارد مخاطب از نيت واقعي او خبردار شود. فيلم با يك روايت اصلي
پيش مي‌رود و پربازيگر است. برخي از اين بازيگران مانند پيمان معادي يا پريناز ايزديار براي نخستين‌بار نقش متفاوتي را ايفا مي‌كنند. اغلب سكانس‌هاي فيلم بيانگر تنش دروني و بحران خانواده است. از همين روي سكانس‌ها، شلوغ و پربازيگر هستند. باتوجه به عنوان فيلم و پايان‌بندي آن مي‌توان حدس زد مشكلات خانواده همچنان ادامه مي‌يابد و اميد تغييري نيست. اما رويكرد منتقدان نسبت به «ابد و يك روز» متفاوت است. برخي از آن به عنوان فيلمي خوش‌ساخت و بي‌نقص ياد مي‌كنند كه بيانگر حقايق جامعه است و برخي از سياه‌نمايي فيلم و سوژه تكراري آن سخن مي‌گويند. از نگاه‌هاي متفاوت به فيلم كه بگذريم شايد مهم‌ترين ويژگي «ابد و يك روز» بازي‌هاي همسان و درخور توجه بازيگران فيلم بود كه به روايت فيلم كمك مي‌كرد. از همين روي گفت‌وگويي داشتيم با پريناز ايزديار، بازيگر نقش سميه در فيلم «ابد و يك روز» كه با بازي متفاوت خود در اين فيلم توانست سيمرغ بهترين بازيگر زن جشنواره فجر امسال را به خود اختصاص دهد. ايزديار متولد ۱۳۶۴ و بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون و فارغ‌التحصيل كارشناسي گرافيك است. در سال ۱۳۸۵ براي بازي در فيلم سينمايي «يك مرد، يك شهر» تست بازيگري داد و قبول شد. او با ايفاي نقش در تله‌فيلم «ماه در سايه» در سال ۱۳۸۸ به كارگرداني سعيد ابراهيمي‌فر، قدم به عرصه‌ تلويزيون گذاشت. او تجربه همكاري با كارگردان‌هايي چون فرزاد موتمن، مسعود آب‌پرور و عليرضا اميني را دارد. «پنج كيلومتر تا بهشت» نخستين سريال او بود كه در ماه رمضان پخش شد. بازي در فيلم‌هاي سينمايي «360 درجه»، «اين سيب هم براي تو»، «خط ويژه» و «ورود آقايان ممنوع» و مجموعه‌هاي تلويزيوني «شهرزاد» (نمايش خانگي)، «زمانه»، «مثل يك كابوس» و «روبيك» (نمايش خانگي) و تئاتر «يه كليك كوچولو» و تعدادي تله فيلم در كارنامه كاري او به چشم مي‌خورد.

  مهم‌ترين مولفه فيلم سينمايي
« ابد و يك روز» جنبه اجتماعي آن است. فيلمي كه رويكرد اجتماعي دارد و به سراغ دغدغه‌هاي اجتماعي مانند فقر و اعتياد رفته است. براي شروع بحث مي‌خواهم بدانم به عنوان بازيگري كه نقش اول اين فيلم را بازي مي‌كرديد چه اندازه خودتان دغدغه‌هاي اجتماعي داريد و دغدغه‌هاي فيلم همسو با دغدغه‌هاي شما بود؟
 واقعيت اين است كه اين موضوعات و مسائل اجتماعي خيلي براي من مهم است و هميشه به چنين شرايط و خانواده‌هايي كه با اين مشكلات دست و پنجه نرم مي‌كنند،
 فكر مي‌كنم. از همين روي معتقدم بازي كردن در چنين فيلم‌هايي و بازتاب دادن اين مسائل و نشان دادن آن به مخاطب مي‌تواند موثر باشد؛ چراكه در واقعيت هم،‌چنين زندگي‌ها و شرايطي وجود دارد و زياد است.
 در فيلم «ابد و يك روز» نقش سميه با ويژگي‌هاي شخصيتي خاص خودش را بازي مي‌كرديد؟ دختري درون‌گرا كه نقش محوري در خانواده دارد و به نوعي رابط خواهرها و برادرها است. اما به سختي مي‌توان احساس واقعي او را كشف كرد و... براي نزديك شدن به اين شخصيت با چه چالش‌هايي روبه‌رو  بوديد؟
سعيد روستايي خيلي خوب در فيلمنامه تمامي شخصيت‌ها و از جمله شخصيت سميه را پرداخته بود. به نوعي همه شخصيت‌ها و پايه نقش‌ها آماده بودند. من به شخصه به عنوان بازيگر اين نقش چيزهايي را به آن اضافه كردم. روستايي كاملا مي‌دانست چه مي‌خواهد و با مشورت‌هايي كه با او داشتم در نهايت نقش سميه را ساخته و همان چيزي شد كه در فيلم مي‌بينيد. البته به‌طوركلي معتقدم يك بازيگر هرچه بيشتر بتواند شخصيتي كه قرار است نقش آن را بازي كند، درك كند، آن شخصيت در فيزيك بازيگر هم اتفاق مي‌افتد. من در ابتدا خيلي سعي كردم تا سميه را بفهمم تا بتوانم نقش او را بازي كنم. برخي خصوصيات و ويژگي‌هاي سميه و نوع زندگي او خيلي با پريناز متفاوت بود. براي مثال من هميشه خيلي صاف مي‌ايستم، چيزي كه در شخصيت سميه نمي‌بينيم. يا غذايي كه سميه مي‌خورد معمولا كم است و انرژي لازم او براي زندگي را تامين نمي‌كند. همان‌طور كه در فيلم هم مي‌بينيم كنسروهاي تاريخ مصرف گذشته مغازه را مي‌برند خانه تا خودشان مصرف كنند. همه اينها نشان مي‌دهد سميه زندگي نرمالي ندارد و من در نهايت سعي كردم اين ويژگي‌ها را در گفتار، لحن و رفتار سميه عملي كنم. البته بايد تاكيد كنم همه اينها نتيجه يك كار گروهي بود.
 فيلم «ابد و يك روز» فيلم پربازيگري است و برخي از چهره‌هاي مطرح سينما در آن حضور دارند. از طرفي باتوجه به نوع نقش شما تقريبا همه بازيگران ديگر نقش‌ها نيز به نوعي نقش مقابل شما
به حساب مي‌آمدند. در طول كار و ضبط فيلم آيا ديگر شخصيت‌ها يا بازيگران در رسيدن به نقش سميه شما را ياري كردند؟ اگر چنين بود، كدام‌يك از بازيگران نقش موثرتري     داشتند؟
خيلي زياد. نخست از اين نظر كه من چه اندازه به مسير نزديك‌تر بشوم و بعد در
بده بستان‌ها و لحظاتي كه بايد درست خلق مي‌شد من از همبازي‌هايم انرژي مي‌گرفتم. نقش سميه نقش كم‌ديالوگي بود و بيشتر با واكنش‌هايش به ديالوگ‌هاي ديگر شخصيت‌ها بازي مي‌كرد. نمي‌توانم بگويم كدام بازيگر يا شخصيت در رسيدن من به نقشم كمك كرد؛ چراكه همگي اين تاثير را داشتند. اما نويد محمدزاده به دليل ارتباط ويژه نقش سميه و محسن و نوع خواهر و برادري آنها در خيلي از بخش‌هاي قصه آن انرژي را به من مي‌داد. اما همه گروه حتي در سكانس‌ها و پلان‌هايي هم كه بازي نداشتيم پشت دوربين براي همديگر مي‌ايستاديم و سر تمرين‌ها حاضر مي‌شديم. البته نقش من به‌گونه‌اي بود كه در طول فيلمبرداري هر روز بايد در صحنه حاضر مي‌شدم و تعطيلي نداشتم. اما ديگر افراد گروه اگر كاري نداشتند باز هم مي‌آمدند تا ارتباط سرصحنه قطع نشود. همه مثل يك خانواده بوديم و هنوز هم همين‌طور است. حتي اگر ديگر آنها را نمي‌بينم اما حس من به پيمان و نويد همان حسي است كه نسبت به محسن و مرتضي در فيلم   داشتم.
  بازيگر جواني هستيد كه در نخستين فيلم بلند سينمايي يك كارگردان جوان حضور داشتيد. چه شد كه پذيرفتيد در اين فيلم حضور داشته باشيد و به سعيد روستايي اعتماد كرديد؟
پيش از همه فكر مي‌كنم سعيد روستايي خيلي به من اعتماد كرد و من از ابتدا، همين‌گونه به ماجرا نگاه مي‌كردم. طبق روال همه فيلم‌ها دستيار كارگردان به من زنگ زد و گفت‌وگويي با سعيد روستايي داشتم. روستايي نگراني‌هايي داشت و از نظر من اين مساله خيلي خوب بود. چون مي‌دانستم وسواسي نسبت به كار دارد و مي‌داند مي‌خواهد چه‌كاري انجام بدهد. نوع برخورد او با كارش حس خوبي به من مي‌داد وقتي مي‌ديدم كارش چه اندازه برايش مهم است. ابتدا سعيد روستايي فكر مي‌كرد شايد من براي اين نقش خيلي مناسب نباشم. اما من فيلمنامه را كه خواندم، خيلي مطمئن شدم مي‌خواهم در اين نقش بازي كنم؛ چراكه همه‌چيز با دقت و جزييات مشخص بود. معلوم بود روستايي بارها و بارها فيلمنامه را نوشته و بازنويسي كرده و از كنار هيچ چيز ساده نگذشته است. در نهايت با تست گريم بازي من براي اين نقش قطعي شد.
  بسياري از سكانس‌هاي فيلم خيلي شلوغ و پربازيگر است. به بيان ديگر سكانس‌هاي پرتنشي است كه در حقيقت تنش ميان اعضاي خانواده و مشكلات آنها را تصوير مي‌كرد. بازي  در اين سكانس‌ها چه چالش‌هايي را پيش روي شما مي‌گذاشت؟
فكر مي‌كنم در چنين كارهايي و سكانس‌هاي پربازيگر اگر هر كسي كارش را درست انجام بدهد كار تمام است. ما قبل از هر سكانس خيلي تمرين مي‌كرديم. اغلب ديالوگ‌ها زياد و ميزانسن‌ها شلوغ و پرحركت بود. در سكانسي كه محسن از مرتضي كتك مي‌خورد ضبط آن سكانس چهار روز زمان برد. تمرين‌هاي پيش از ضبط كه لحظه به لحظه سكانس را شامل مي‌شد به همه ما كمك كرد هر كدام كجا قرار بگيريم. همچنين هر روز كه ضبط تمام مي‌شد سكانس‌هاي روز بعد را دوباره تمرين مي‌كرديم تا هنگام ضبط مشكلي پيش نيايد.
  بازي در نقش‌هاي سخت را دوست داريد؟
دقيقا. بخش عمده جذابيت بازي در
« ابد و يك روز» براي من همين بود.
 در سريال «شهرزاد» نقش شيرين را بازي مي‌كنيد كه بر خلاف نقش‌تان در «ابد و يك روز» شخصيتي برون‌گرا و جنجالي و البته نقش سختي است. اما سميه «ابد و يك روز» درون‌گرا و آرام است و تا آخرين لحظه نمي‌توان از تصميم او و برنامه‌اش باخبر شد. تفاوت بازي در اين نقش‌ها و دشواري‌هاي هر كدام از آنها براي شما چگونه   بود؟
هميشه دوست داشتم نقش اول فيلمي را بازي كنم. اما معمولا اين اتفاق نمي‌افتد؛ چراكه هميشه تعداد محدودي بازيگر اين فرصت را پيدا مي‌كردند تا در چنين نقش‌هايي حضور داشته باشند. البته من خودم از طرفداران آن بازيگران هستم. اما اين اتفاق كه نقشي چالش‌برانگيز را بازي كنم، رخ نمي‌داد. نقشي كه كمتر حرف مي‌زند. غيرقابل پيش‌بيني است و خيلي نمي‌توان احساس واقعي‌اش را دانست. در نهايت با بازي كردن در اين نقش (سميه) همان چيزي كه دوست داشتم اتفاق افتاد و از هر لحاظ از بازي در اين نقش لذت بردم. براي هرچه بيشتر نزديك شدن به نقش سميه سعي كردم ارتباطم با سميه قطع نشود. البته اين ارتباط قطع نمي‌شد چون همه روزها سركار بودم و حتي اغراق نكرده‌ام اگر بگويم هر شب تا صبح هم خواب سميه و ديگر شخصيت‌ها را مي‌ديدم و در حقيقت اين ارتباط در طول مدت ضبط كار نه با سميه و نه با بقيه نقش‌ها قطع نمي‌شد.
  شما براي بازي در اين نقش توانستيد سيمرغ بهترين بازيگر نقش اول زن را در سي‌و‌چهارمين دوره جشنواره فيلم فجر به خود اختصاص دهيد. وقتي كه نقش را پذيرفتيد يا در طول كار فكر مي‌كرديد بازي شما در اين فيلم بتواند نظر داوران جشنواره را به خود جلب كند؟ يا ساده‌تر بگويم سيمرغ گرفتن را براي خودتان پيش‌بيني   مي‌كرديد؟
نه هرگز. واقعيت اين است كه برخي دوستان سركار مي‌گفتند احتمالا كانديداي سيمرغ براي نقش اول زن مي‌شوم يا بعضي‌ها مي‌گفتند كه حدس مي‌زنند يا حس‌شان اين است كه امسال سيمرغ را بگيرم. اما واقعيت اين است كه سعي كردم اصلا به اين موضوع فكر نكنم و تلاش كردم ذهنم آن سمت نرود چون معتقد بودم به من آسيب مي‌زند و مانع پيشرفتم مي‌شود. اگر به جايزه فكر مي‌كردم و دغدغه جايزه را داشتم نمي‌توانستم روي نقشم تمركز كنم. از همين روي بحث آن را گذاشتم كنار و تا لحظه آخر هم فكرش را نمي‌كردم و حتي وقتي اسم من به عنوان برگزيده اعلام شد بازهم باورم نمي‌شد. فكر مي‌كنم از نحوه روي سن رفتن من هم معلوم بود!
 فكر مي‌كنيد گرفتن سيمرغ جشنواره فيلم فجر در روند بازيگري شما چه تاثيري دارد؟
بدون شك مي‌توان بگويم بازي در فيلم
« ابد و يك روز» روي روند بازيگري من تاثير دارد. اگر سيمرغي هم در كار نبود باز هم همان تاثير را داشت. به هرحال هر جايزه گرفتني با خودش مسووليت‌هايي به دنبال دارد. در حال حاضر با گرفتن سيمرغ احساس مسووليت بيشتري نسبت به خودم و مخاطبان مي‌كنم و سعي مي‌كنم در انتخاب نقش‌هايم عجله نكنم. سعي مي‌كنم نقش‌هايي كه انتخاب مي‌كنم متفاوت باشند. حالا در هر ژانري كه باشد به دقت سراغ نقش‌هاي چالش‌برانگيز مي‌روم.
 اگر به عقب باز گرديد چه چيزي به نقش‌تان اضافه يا كم مي‌كرديد؟ فكر مي‌كنيد همين بازي‌اي كه از شما ديديم بازهم به نمايش مي‌گذاشتيد يا تغييراتي اعمال مي‌كرديد؟ حتي در ارتباط با كليت فيلم چطور؟
در ارتباط با كليت فيلم من نمي‌توانم چيزي بگويم و نظري ندارم؛ چراكه نتيجه كار يك اتفاق گروهي بود. سعيد روستايي بهتر مي‌تواند بگويد اگر به عقب بازگردد چه چيزي را به فيلم اضافه يا كم مي‌كرد. البته فكر مي‌كنم بگويد باز هم نتيجه همين است كه اكنون مي‌بينيم. اما در ارتباط با خودم به‌طوركلي هر كاري كه از خودم مي‌بينيم و حتي در اين كار ايرادهايي در بازي مي‌بينيم، هميشه سعي مي‌كنم در كارهاي بعدي آن را جبران كنم.
  هميشه در ارتباط با هر فيلمي با دو گروه روبه‌رو هستيم عده‌اي كه فيلم را مي‌پسندند و عده‌اي كه نسبت به آن نقدهايي دارند. شما بازخوردها نسبت به اين فيلم را چطور ارزيابي مي‌كنيد و خودتان از مخاطبان فيلم چه واكنش‌هايي دريافت كرديد؟
خوشبختانه اتفاق خوب براي فيلم
« ابد و يك روز» اين بود كه هم نظر منتقدان و هم نظر تماشاگران عادي را به خود جلب كرد. البته نظر مردم به عنوان مخاطب فيلم هميشه خيلي مهم‌تر است. نظرهاي خوب و مثبتي از مخاطبان چه در فضاي مجازي و چه در اكران‌هاي عمومي جشنواره كه با حضور مخاطبان بود دريافت كردم. واكنش‌هاي زيادي از تماشاگران مي‌ديدم كه گاهي نمايش فيلم با تشويق‌هاي پياپي آنها همراه مي‌شد يا گاهي تحت تاثير فيلم قرار مي‌گرفتند و گريه مي‌كردند. به هر روي
هر كدام از اين واكنش‌ها بود به نوعي نشان مي‌داد مخاطب با فيلم   ارتباط برقرار كرده است.
  صحبتي درباره «ابد و يك روز» باقي مانده است كه بخواهيد بگوييد؟
هيچ‌وقت نمي‌دانم چنين تجربه‌اي دوباره تكرار مي‌شود يا خير. اما از صميم قلب آرزو مي‌كنم دوباره چنين موقعيتي پيش بيايد و با گروهي مانند عوامل توليد «ابد و يك روز» همكاري  داشته   باشم.
  و در آخر آيا در حال حاضر كار جديدي در دست انجام داريد؟
خير. در حال حاضر فقط براي چند فيلم سينمايي صحبت‌هايي داشته‌ام. اما هنوز هيچ‌كدام قطعي نشده است.

 

برش

  بدون شك بازي در فيلم «ابد و يك روز» روي روند بازيگري من تاثير دارداگر سيمرغي هم در كار نبود باز هم همان تاثير را داشت
  به هرحال هر جايزه گرفتني با خودش مسووليت‌هايي به دنبال دارد. در حال حاضر با گرفتن سيمرغ احساس مسووليت بيشتري نسبت به خودم و مخاطبان مي‌كنم
  در ارتباط با خودم به‌طوركلي هر كاري كه از خودم مي‌بينيم و حتي در اين كار ايرادهايي در بازي مي‌بينيم، هميشه سعي مي‌كنم در كارهاي بعدي آن را جبران كنم
  معتقدم بازي كردن در فيلم‌هاي اجتماعي و بازتاب دادن مشكلات اجتماعي به مخاطب مي‌تواند موثر باشد؛ چراكه در واقعيت هم‌چنين زندگي‌ها و شرايطي وجود دارد و زياد است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون