اعتراض رييسخانه سينما به لغو نمايش « خانه پدري»
فرهاد توحيدي از پيشروي مخالفان فرهنگ سخن ميگويد با يادداشتهايي از: پوران درخشنده و ابوالحسن داوودي
محمد بيات/ زماني نه خيلي دور در تهران قديم، وقتي كوچه پسكوچهها هنوز خاكي بود، پسربچهها در كوچه خاكيها فوتبال بازي ميكردند و طبعا سر و صداي زيادي هم راه ميانداختند. برخي همسايگان خوابآلود و كمحوصله هم توپ بچهها را ميگرفتند يا پاره ميكردند و با چاشني ناسزا به بچهها ميگفتند: «اينجا جاي بازي نيست، بريد يه خراب شده ديگه... ». تحليل موقعيت آن كوچه خيلي سخت و پيچيده نيست. بچهها توپ داشتند، همسايگان بيحوصله، زور. اما كوچه مال همه بود از آن هيچكس نبود. اما در اين موقعيت، فاكتور زور مثل هميشه تعيينكنندهتر بود و اگر بچهها كم ميآوردند بايد عطاي كوچه را به لقايش ميبخشيدند. از آن سو همسايگان كمحوصله هم خيلي نسبتي با مفهوم و مقوله «فضاي عمومي» نداشتند و طبعا آن را مفهومي از قبيل «قرتي بازي» ميدانستند. اينجا واكنش بچهها اهميت مييابد و تعيينكننده است، اينكه آري ميگويند يا نه... اين استعاره از كوچههاي تهران نه چندان قديم را گفتيم تا وارد ماجراي فيلم «خانه پدري» شويم و نسبتش با وزارتخانه متبوع، وزير وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و دولت و در نهايت رييس دولت. پس از سر ماجرا وارد ميشويم كه رييس دولت تدبير و اميد است. چرا كه با وضعي كه براي فيلم «خانه پدري» پيش آمد خيلي معقول به نظر نميرسد كه گفته شود شرايط و مختصاتي خاص براي يك فيلم ايجاد شده است و با استثنا مواجه هستيم.
به شهادت اتفاقات رخ داده در مورد سه فيلم «آشغالهاي دوست داشتني»، «عصباني نيستم» و «خانه پدري» البته به روايت مجلسنشينان مجلس شوراي اسلامي هشت فيلم مشكلدار، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان سينمايياش به راحتي عقب نشستند. در مورد سه فيلم نامبرده وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي سه بار بر عدم اكران فيلمها صحه نهاد و در وضعيتي گذري توقيف فيلمها را اعلام كرد. علي جنتي خبر توقيف فيلم «آشغالهاي دوست داشتني» را در حاشيه برگزاري يك كنسرت اعلام كرد.
هنوز كليد در دست حقوقدان است
از وقتي دكتر حسن روحاني كانديداي اكثريت يك ملت شد، اكثريت ملت صرفا جذب يك حقوقدان كاربلد با مدرك دكترا از دانشگاهي در بريتانيا نشدند، حقوقداني كه سابقه سي و پنج سال مديريت ارشد و كلان در جمهوري اسلامي ايران را داشت. اكثريت ملت با كليد دكتر روحاني از سر مهر، لبخند بر لب آوردند كه منتخبشان ايدهيي مفهومي را استعاره بخشيده است، كه تبلور خواستههايشان است. آنها اميد داشتند، هنوز هم دارند، به مردي متخصص و متعهد در حقوق راي ميدهند كه ميتواند بر مبناي قانون بگويد كوچه چه خاكي و چه آسفالت متعلق به همه اهالي كوچه است و هيچ كسي حق ندارد هر وقت دلش خواست بيايد توپ بچهها را پاره كند؛ هر چند به زعم آن زورمندان توپ بازي «قرتيبازي» باشد و از مقوله قازورات. از خرداد 92 خواست و تقاضاي آن اكثريت تغيير نكرده، اما عملكرد وزارت فرهنگ و هنر ارشاد اسلامي از آن تاريخ تا به امروز از تغيير در وعدهها حكايت ميكند. وقتي وزير ارشاد سه بار در مورد سه فيلم عقب مينشيند. وقتي روز گذشته بار ديگر در حاشيه مراسمي دولتي، فيلمي با مضموني اجتماعي، با لحني تلخ از سوي علي جنتي مناسب اكران حتي در چهار سالن دانسته نميشود و وعده داده ميشود كه در آيندهيي نامعلوم، طبعا بسته به مصلحت روزگار فيلم «خانه پدري» تنها در موزه سينما اكران شود، نشان از آن دارد كه يا اين فيلم قابليت دفاع ندارد يا ارادهيي براي دفاع از يك اثر ارزشمند كه پروانه نمايش آن از سوي وزارت ارشاد صادر شده، وجود ندارد، كه به نظر ميرسد حدس دوم محتملتر باشد.
وزير ارشاد، خانه پدري را مناسب موزه ميداند
صبح روز يكشنبه هفتم دي ماه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در حاشيه مراسم معرفي برترينهاي پژوهش فرهنگي چند جملهيي را در باب سرنوشت فيلم «خانه پدري» ايراد كرد. او گفت: «البته شوراي نظارت بر نمايش فيلم، اين فيلم را تاييد كرده ولي در عين حال نظر شخصي من اين است كه اين فيلم به دليل وجود بعضي از بخشهاي خشونتباري كه در آن است، قابل اكران عمومي نيست. بر اساس قوانيني كه در اختيار ما هست يعني مصوبات هيات دولت در مورد نمايش فيلمهاي سينمايي، قطعا فيلمهايي كه حاوي خشونت باشند و آن هم خشونت شديدي كه مثلا در اين فيلم وجود دارد، اين فيلمها قابل اكران عمومي نيست و لذا به همين دليل هم، ما اعلام ميكنيم كه نميتوانيم اين فيلم را اكران عمومي بكنيم.»
علي جنتي با بيان اينكه فيلم خوشساخت و بهروز «خانه پدري» با محدوديت سني براي نمايش در موزه تاريخ سينما مناسب است، ميگويد: «بر اساس قوانيني كه در اختيار ما هست يعني مصوبات هيات دولت در مورد نمايش فيلمهاي سينمايي، قطعا فيلمهايي كه حاوي خشونت باشند و آن هم خشونت شديدي كه مثلا در اين فيلم وجود دارد، اين فيلمها قابل اكران عمومي نيست و لذا به همين دليل هم، ما اعلام ميكنيم كه نميتوانيم اين فيلم را اكران عمومي بكنيم.»
فرهاد توحيدي: پروانه نمايش، اعتباري به عنوان سند دولتي ندارد
اما فرهاد توحيدي، رييس هياتمديره خانه سينما در تفسير واكنش وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به روزنامه اعتماد ميگويد: وقتي بر مبناي قانون وزارت فرهنگ و ارشاد سندي را امضا ميكند آن سند لازم الاجرا است و پروانه نمايش فيلم از اين دست سندهاست. البته وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ميتواند به عنوان عاليترين مقام اين وزارتخانه، اين سند را ملغي كند اما نبايد چنين اقدامي روال معمول باشد بلكه چنين اقدامي بهتر است در شرايطي خطير و خاص صورت بگيرد. متاسفانه ما شاهد هستيم كه در چند مورد اخير اين رويكرد تبديل به روالي معمول و مرسوم شده است. در چنين شرايطي پروانه نمايش به عنوان سندي دولتي و اجرايي كاركردش را از دست ميدهد و تداوم اين وضعيت به فضاي كسب و كار در سينما لطمه ميزند و تضمين سرمايهگذاري در حوزه سينما را پايين ميآورد. فرهاد توحيدي چنين اقداماتي در سينماي ايران را مربوط به يك يا دو فيلم نميداند و تاكيد دارد اين فشارها از سوي مخالفان دولت كليت و مديريت حوزه فرهنگ را نشانه گرفته است. او به خبرنگار ما ميگويد: «مخالفان دولت براي اعمال فشار در سينما و حوزه فرهنگ ابزارهاي خاص خودشان را دارند و به پروژه بزرگتري در حوزه فرهنگ ميانديشند كه به كليت مديريت فرهنگي در دولت يازدهم بر ميگردد. فرهاد توحيدي ادامه ميدهد: وقتي اقدام مهمي همچون بازگشايي خانه سينما از گزارش سالانه رييسجمهور حذف ميشود؛ موردي كه پيشتر در گزارشهاي رييسجمهور ارايه ميشد، نشانگر كماهميت نشاندادن اقدامات مثبت دولت يازدهم در حوزه فرهنگ است.»توحيدي همچنين درباره رويكرد اخير دولت تدبير و اميد در خصوص حوزه فرهنگ گفت: متاسف هستم كه دولت دكتر روحاني تمركزش را بر حوزه ديپلماسي و اقتصاد است و در مورد حقوق اهالي فرهنگ و هنر ايستادگي لازم را ندارد. در صورتي كه در راي آوردن ايشان گروههاي مرجع همچون هنرمندان نقشي تعيينكننده داشتند. اما اين روزها حمايت لازم از حقوق اهالي فرهنگ و هنر صورت نميگيرد. با اين حال احقاق حق هنرمندان جزو تكاليف دولت است و نبايد دولت بر جامعه مدني چشم ببندد. سكوت و مداراي دولت نتيجهيي جز پيشروي مخالفان نداشته و واضح است كه فشارها موثر واقع شده است. رييس هياتمديره خانه سينما در پايان گفت: از جمعه هفته گذشته در حال رايزني با سينماگران در خانه سينما هستيم و تا پايان هفته نظر رسمي خانه سينما را درباره اتفاقات اخير اعلام ميكنيم، چرا كه اتفاقات اخير مشخصا به امنيت شغلي سينماگران مربوط ميشود.
سرانجام يك بازي
اگر حرفهاي توحيدي درباره حوزه فرهنگ را به كوچه خاكي كذايي ببريم دور از انتظار نخواهد بود كه همسايگان كمحوصله كمكم توپ اقتصاد را هم بگيرند و بعد مالك توپ ديپلماسي هم شوند كه در شرايط فعلي كشور مهمترين زمين بازي ملت ايران است و تا به امروز براي احقاق حقش تماشاييترين بازي ديپلماتيك تاريخ سه دهه اخير را به نمايش گذاشته است. پر واضح است كه در اين وانفساي پايين كشيده شدن فيلمهاي سينمايي از پرده سينماها خواسته سينماگران و تماشاگران حقطلب اين است كه حقوقدان ارشد دولت تدبير و اميد به همه اهالي كوچه يادآوري كند كوچه متعلق به همه اهالي است و هيچ بچهيي نميخواهد در خرابه نا آشنا و بيگانه فوتبال بازي كند. پس توپ را وسط كوچه ميآورد و بازي ادامه مييابد، بدون اين دلهره كه «واي اگر همسايه بد اخلاق بيايد.»