بازي خطرناك
علي عالي /
1- سيستم ناكارآمد مديريتي ورزش در ايران، راه را براي تحليل شفاف و مواضع روشن درباره عملكردها و افراد، بسته و گويي با هر اتفاق، تحليل جديدي- خلاف همه تحليلهاي گذشته- را بايد پيشروي مخاطبان قرار داد و آنها را از زاوياي پنهان تصميمات آگاه كرد. ممكن است امروز از عملكرد رييس فدراسيون فوتبال تمجيد كنيد؛ اما كمتر از 24 ساعت نقدهاي فراواني نيز به همان رييس و همان مديريت وارد باشد. درباره وزارت ورزش هم همينگونه است. تكليف مشخص نيست. گويي تصميمات نه بر اساس «روند روشن»، بلكه برحسب شرايط و «برخي» منافع گرفته ميشود.
2- انتخابات فدراسيون فوتبال به «دلايل واهي» دو ماه به تاخير افتاد. كمتر كشور و اساسنامهاي در دنيا وجود دارد كه اين اتفاق را بتواند پيشبيني كند. حدود دو ماه حضور غيرقانوني، آن هم با تصميم مجمع كه اعلام كرد «زمان انتخابات بهعهده هياترييسه باشد». انتخابات البته موكول به «يازدهم ارديبهشت» شد؛ انتخاباتي بدون حضور علي كفاشيان. هرچند تاكيد وزير ورزش و رييس فدراسيون فوتبال، برگزاري انتخابات در تاريخ مقرر است؛ اما هر دو طرف ماجرا را منوط به «تصويب اساسنامه» كردهاند. وزارت اعتقاد به تغيير بندهاي مهم دارد و فدراسيون هم اساسنامه سال 90 را مهم ميداند. فيفا پيش از اين اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران را تصويب كرده بود و از نگاه آنها، مشكلي وجود ندارد. اصرار وزارت ورزش به تغيير برخي بندها، اگرچه ميتواند خيرخواهانه مورد تحليل قرار گيرد؛ اما در شرايط فعلي بهصلاح نيست. اصلاح اساسنامه، بهدوش مجمع است و «بدعتهاي ناصواب كفاشيان»، بيش از هر چيز، امروز خودش را نشان ميدهد. روزي كه بدون نظر مجمع اساسنامه را تغيير ميداد و تنها مصوبه مجمع را ميگرفت، حالا همان «چماقي» شده است از سوي وزارت ورزش براي آينده فوتبال ايران. اينكه رييس «فعلي» فدراسيون فوتبال زيربار اين تغييرات ميرود يا نه، موضوع ديگري است؛ اما نكته مهم نقطه ضعفي است كه مديريت فوتبال در اختيار ديگران قرار داده تا به ميل خود رفتار كنند.
3- انتخابات رياست فدراسيون فوتبال قرار است با چهار كانديدا برگزار شود. مصطفي آجورلو، شهابالدين عزيزيخادم، مهدي تاج و عزيزمحمدي چهار كانديداي منتخب هستند. از روز ثبتنام، فدراسيون فوتبال ديگر هيچ اطلاعيهاي را در خصوص انتخابات منتشر نكرده است. دبيركل گويا اعتقادي به برگزاري انتخابات ندارد و كمتر موضعگيرياي در اين خصوص دارد. موضوع تاييد صلاحيتها طي اطلاعيه رسمي اعلام نميشود. كانديداها بهدليل روشن نبودن فضا، نميدانند چه زماني برنامههايشان را به مجمع اعلام كنند. از همه مهمتر، وزارت ورزش و مسوولان «فعلي» فدراسيون فوتبال تمايل عجيبي دارند كه فضا انتخاباتي نشود. «حس تعليق» در فوتبال ايران وجود دارد و موضعگيريها هم روشن نيست. از اصرار وزارت ورزش براي تغيير در اساسنامه تا همين حس تعليق را بايد «بازي خطرناك» ناميد؛ مثل حال و روز فوتبال ايران در اين هشت سال.
4- شكي نيست «برخي» بهدنبال تاخير در برگزاري انتخابات هستند. بازي خطرناك با مهرههايي امتحان پس داده و آيندهاي مبهم. تجربه تعليق البته همراه با ما است. آنها دل به تغييرات دولت و اتفاقهاي تازه بستهاند. شرايط فوتبال البته «عادي» نيست. تيمملي نياز به حمايت در حساسترين مقطع دارد و فدراسيون نياز به فكر تازه و درآمدزايي. ساختار فدراسيون فوتبال محتاج تغييرات است. فوتبال نياز به پوستاندازي در لايههاي مديريتي دارد. اينكه «مشاوران وزير ورزش» چه در گوش او ميگويند، مهم است. كلمه به كلمه مشاورههايشان، ميتواند مسير جديدي براي فوتبال ايران ترسيم كند. اخباري مبني بر تاخير در برگزاري انتخابات از اطرافيان وزير در وزارتخانه و حتي نزديكانش در فدراسيون فوتبال شنيده ميشود. «تحليلهاي شخصي» مشاوران، آينده فوتبال ايران را بهخطر مياندازد. موضوع روشنتر از هر زمان ديگري است. علي كفاشيان ديگر تمايلي به ماندن در فوتبال ندارد. اساسنامه فدراسيون «بهموقع» ميتواند مصوب و اصلاح شود. انتخابات با چهار كانديدا انجام شود. سازمان بازرسي و وزارت ورزش براي برگزاري انتخابات بهتوافق برسند. مجمع آگاهانه به كانديداي موردنظر راي دهد، اسم رمز همين ميتواند باشد؛ «انتخابات در تاريخ مقرر برگزار شود».