دو دلار گران است؟
سيد علي ميرفتاح
امروز با اجازه شما كمي براي كرگدن تبليغ كنم. بيحرف پيش، انشاءالله، به اميد خدا از هفتم ارديبهشت ماه جلالي، نخستين شماره كرگدن مستقل درميآيد. طبق روال همچنان سه شنبهها درميآييم. ماهوي فرقي با آنچه به عنوان ضميمه «اعتماد» در ميآمديم، نداريم. تقريبا آش همان آش است و كاسه همان كاسه. اغلب همكارانمان هم همان بزرگواراني هستند كه در طول يك سال با كرگدن همكاري كردند. زبانمان هم تغيير چنداني نخواهد كرد. كمافيالسابق،
جد و هزل به كتاب و ادبيات و اجتماع و فرهنگ و كمي سياست ميپردازيم. اما براي اينكه نظر شما را هم بدانم خواهش ميكنم كه پيشنهادها و اوامر و نواهيتان را برايم ايميل كنيد. به همان ميرفتاح، اتساين، ياهو دات كام ايميل بزنيد، بگوييد كرگدن مستقل را چطور ميپسنديد: mirfattah@yahoo.com
فقط محبت كنيد جلوي سابجكتش بنويسيد مربوط به كرگدن مستقل. از آنجايي كه لااقل يك سال است كه با هم گفتوگو ميكنيم، فرمايش شما بسيار برايم كارگشا خواهد بود. كمابيش هم من سليقه شما را ميدانم و هم شما سليقه من را اما اگر بدانم از چه چيزهايي بيشتر خوشتان ميآيد و از چه چيزهايي بدتان ميآيد، حتما كرگدن را طوري در ميآورم كه باب دندانتان باشد... آنهايي كه قبلا از طرق مجازي حقير را پيدا كردهاند البته دستوراتي دادهاند كه همهشان را اطاعت كردهام. مثلا يكي گفته از خير فلان صفحه بگذر يا حجم بهمان مطلب را زياد كن و از اين قبيل. چند نفري هم هشدارم دادهاند كه يك وقت فريب حجمدهندهها را نخورم و بيخودي كرگدن چاق و چله و نخواندني در نياورم. به خصوص چندتن از اهل فضل قسمم دادهاند كه از پيتزا متري در آوردن بپرهيزم. گفتهاند يك ده آباد به از صد شهر خراب است و يك مجله لاغر و خواندني بهتر از يك مجلهاي است كه فربهتر از ايدئولوژي باشد اما نخواندني. راست ميگويند. من خودم در اين عيدي چند مجله را دست گرفتم كه تا لقمهاي از مطالبشان در دهانم گذاشتم دلم را زدند و نخوانده پرتشان كردم گوشهاي براي يك روز ديگر. روزش كي است خدا ميداند. من الان يك وانت بيشتر كتاب و مجله گذاشتهام براي وقت مناسب. اما كو وقت مناسب؟ در اين ازدحام تلگرام و تلويزيون و فيلم و بطالت كي فرصت عليحده ميرسد براي مطالعه آدموار؟ همين عيدي بيش از 17،16 روز تعطيل بوديم، چه خوانديم؟ من كه فقط كارم را زياد كردم و 12،10 كتاب و مجله گذاشتم كنار دستم كه در خلوت نوروز بخوانم و لذت ببرم. اما دريغ از يك صفحه. فرت و فرت صداي تلگرام و اينستا و مسنجر و تانگو در ميآمد و رشته تمركزم را به هم ميريخت. از روزي هم كه تلگرام در جريان انتخابات هفتم اسفند كمكمان كرده و برادرياش را ثابت كرده ديگر نميتوانيم به اين رفيق روسي مان بگوييم بالاي چشمش ابروست. محض لطف انتخاباتياش حالا حالاها بايد محترمش بداريم و بالا بالا بنشانيمش. لااقل لطف تلگرام از هر كتاب و مجلهاي بيشتر بوده. لذا به نفع تلگرام از كتابهام عقب نشستم و به جاش با همكاري و محبت رفقا، كانال كرگدن راه انداختم. اگر حوصله خواندن نداريد تشريف ببريد تلگرام كرگدن و آنجا قصهها و بعضي شعرها را بشنويد. دو، سه روز پيش هم يك بار آدرس كانال را دادم، اينجا هم تكرارش ميكنم:
https://telegram.me/kargadanmagazine
بد نميگذرد. قصه خوب چندتايي هست كه ميتوانيد گوش بدهيد. اما تلگرام با همه لطف و بزرگوارياش جاي كتاب و مجله را نميگيرد. هر چيزي سرجاي خودش. روزي يك ساعت را بگذاريد براي تلگرام، دو ساعت هم بگذاريد براي مطالعه. از اين دو ساعت، نيم ساعت، بلكه بيست دقيقه هم به كرگدن برسد كافي است. براي همين است كه اصرار دارم كرگدن را باب ميلتان در بياورم و نه چيزي كه حوصلهتان را سر ببرد. من از روي حدس و گمان يك خيالاتي از جانب خودم كردهام اما تا شما راهنماييام نكنيد راه به جايي نميبرم. شما به من بگوييد كه در كرگدن جديد چه چيزهايي دوست داريد و از چه چيزهايي بدتان ميآيد. شما به من بگوييد كه حجم طنزمان چقدر باشد و حجم جدمان چقدر. كرگدن با هيچ مجلهاي رقابت نميكند اما بالاخره شما 10 تا هفتهنامه و ماهنامه كه نميتوانيد بخريد. بالاخره شما بايد بگوييد از كرگدن چه توقعي داريد و چه چيزي دوست داريد داشته باشد يا نداشته باشد... راستي؛ درباره قيمت هم نظر بدهيد. به نظرتان براي يك هفتهنامه پر و پيمان چقدر ميارزد كه دست توي جيب كنيد و بسرفيد؟ چقدر؟ يعني دودلار به نظرتان گران است. دو دلار هم نميخواهيد هزينه فرهنگي كنيد؟ من متوجه وخامت اوضاع پولي و ركود اقتصادي هستم اما بالاخره دو دلار كه به جايي برنميخورد. ميخورد؟