حسين كمالي در گفتوگو با «اعتماد»:
فراكسيون اميد ائتلاف 94 را تقويت ميكند
مريم وحيديان/ «كارجمعي اساسا يكي از نيازهاي كشور است و ائتلاف با نيروهاي سياسي معتدل و تشكيل فراكسيون اميد در مجلس دهم از مواردي است كه به تقويت اين مهم كمك خواهد كرد» اين گفته حسين كمالي، دبيركل حزب اسلامي كار و رييس كارگروه سياستها و راهبردها در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان است. او معتقد است كه مردم در سال94 خواهان تحول در بخش مديريتي كشور بودند و از اين منظر مجلس دهم و دولت تدبير و اميد بايد اين پيام را دريافت كنند. اين فعال سياسي اصلاحطلب بيان ميكند كه دولت بايد روي كار آمدن مجلس دهم را مغتنم شمرده و به اصلاح ساختاري و تغيير در كابينه بپردازد چرا كه شكل رقابتها در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم بستگي به عملكرد دولت دارد.
مردمي كه به اصلاحطلبان اعتماد كردند و به نامزدهاي كمتر شناخته شده آنان راي دادند، اين مطالبه را دارند كه اثر راي خود را در هيات رييسه مجلس ببينند؟
مردم در اين دوره از انتخابات رايي دادند كه بيانگر نظر آنها نسبت به سيستم اداره كشور بود. آنها به صحنه آمدند و به كساني كه به نوعي برنامه گريز بودند و به مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم كمتوجهي ميكردند «نه» گفتند. مسائل اقتصادي و معيشتي را تنها در يارانه و امثالهم جستوجو نبايد كرد. وقتي كه دستاورد عملكرد مجموعهاي 10 تا يازده ميليون بيكار باشد، بدترين نتيجه اقتصادي براي يك دولت است. اينها ناشي از عملكردي است كه صورت گرفته است. مردم آمدند و با حضورشان در انتخابات و پذيرش مجموعهاي در مقابل مجموعه پيشين اعلام كردند كه ميخواهند تغييراتي صورت گيرد و مشي سياسي جديدي در كشور پياده شود. مردم خواستار تحول بخش مديريتي كشور بودند. حتي اين مساله به نوعي تغيير و تحول در كابينه بازميگردد. ميتوان از كابينه انتظار داشت كه تغييراتي را در خود به وجود آورد. وقتي مردم با راي خود اعلام تغيير ميكنند نبايد سيستم ثابت بماند. دولتها و سيستم قدرت بايد اين پيام مردم را بشنوند و خود را اصلاح كنند. از اين منظر بايد گفت كه مردم به دنبال اين هستند كه اثر راي خود را در همه بخشها خصوصا عملكرد مجلس دهم ببينند. البته لازم نيست اين تحول حتما در هيات رييسه مجلس باشد بلكه بايد در عملكرد و رفتارهاي مجلس دهم اين تحول مشاهده شود.
به نظر شما بهترين مكانيزم براي اينكه علي لاريجاني و محمدرضا عارف براي رياست مجلس با هم رقابت نكنند و تقابل رخ ندهد، چيست؟
درباره اينكه رييس مجلس و نواب رييس چه كساني خواهند بود بايد در آينده پرداخته شود. در حال حاضر اين مساله اولويت اصلاحطلبان نيست. بعد از اينكه تركيب مجلس كامل شد ميتوان راجع به رييس و هيات رييسه در مجلس صحبت كرد. افرادي كه به عنوان نامزد رياست مجلس مطرح هستند افراد خوب و شايستهاي هستند. كساني كه مقبوليت بيشتري داشته باشند براي به عهده گرفتن اين پست مناسبتر هستند اما در مجموع اين به معناي بد بودن يا عدم شايستگي گروه مقابل نيست. همه افرادي را كه راي ميآورند و به عنوان نماينده انتخاب ميشوند صاحب صلاحيت ميدانيم. اين افراد صلاحيت اين را هم دارند كه فرد مناسب براي رياست مجلس را انتخاب كنند. اقبال به برخي افراد ممكن است بيشتر از ديگر افراد باشد. من فكر ميكنم آقايان عارف و لاريجاني مساله رياست مجلس را آنقدر جدي نميدانند. فكر نميكنم قرار گرفتن در جايگاه رياست آنقدر برايشان اهميت داشته باشد. هر دو اين افراد را به فروتني و تقواپيشگي ميشناسيم. اگر همزماني اين مسووليت را بپذيرند بيشتر به انجام وظيفه فكر ميكنند. نقش عضو هيات رييسه بودن يا رييس بودن براي آنها اهميت ندارد. اگر رسانهها به اين مساله دامن نزنند، مجلس ميتواند با آرامش اين موضوع را حل و فصل كند.
راهاندازي فراكسيون اميد چه تاثيري در تثبيت ائتلاف نيروهاي سياسي دارد؟
تشكيل فراكسيونها در مجلس ميتواند مفيد واقع شود. به اين معنا كه در مجلس بحث و گفتوگو كرده، نظراتشان را به هم نزديك كرده و كار كارشناسي ميكنند. نظرات پخته و كارشناسي شده در صحن علني مطرح ميشود و به گفتوگوي عمومي گذاشته ميشود. ايجاد فراكسيونهاي تخصصي از جمله، فرهنگي، اجتماعي و سياسي ميتواند افراد را از حركتهاي پراكنده و بي سرانجام بازدارد. فراكسيونها كار جمعي در مجلس را تقويت ميكنند. كارجمعي كردن اساسا يكي از نيازهاي اساسي كشور است. ائتلافي بين اصلاحطلبان و حاميان دولت در انتخابات 92 و 94 صورت گرفت و احتمالا در انتخابات 96 هم ادامه يابد. بستگي به عملكرد اعضاي ائتلاف دارد كه بتوانند هدف خود را در اين ائتلاف ببينند. در مجموع كار جمعي و همكاري اصلاحطلبان و اعتدالگرايان تا به الان مفيد بوده و از اين منظر در مجلس دهم نيز تشكيل فراكسيون اميد مفيد خواهد بود. امروز همه به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد از پراكندگي و حركتهاي بدون برنامه فاصله بگيرند.
ورود اصلاحطلبان به مجلس تا چه ميزاني ميتواند برخي بدبينيهاي حاكميت نسبت به آنان را رفع كند؟
شما اصل را بر بدبيني گذاشته ايد.
به دليل ردصلاحيتهايي كه در اين انتخابات صورت گرفت.
به هر حال عدهاي از اصلاحطلبان بودند كه توانستند تاييد شوند و در صحنه انتخابات حضور پيدا كنند. همين كه اميدوار هستيم در مرحله دوم انتخابات لااقل 50 نماينده از اصلاحطلبان راه يابند نشان همين گفته است. نبايد گفت كه بدبيني نسبت به همه اصلاحطلبان وجود دارد. اصلاحطلبان نيز مانند اصولگرايان در مواردي ممكن است مورد عتاب و خطاب قرار گيرند و مشكلاتي براي آنها به وجود آيد اما اين عموميت ندارد. البته اين درست است كه نسبت به اصلاحطلبان سختگيري بيشتري صورت گرفت اما اين به معناي بدبيني كامل نسبت به اصلاحطلبان نيست. همين كه در اين دوره اصلاحطلبان سعي كردند انتخاباتي آرام، مسالمتآميز و درچارچوب منافع ملي داشته باشند، نكات مثبت جريان اصلاحات است كه حاكميت براي اين موارد ارزش بسياري قايل است. وعدههاي اصلاحطلبان بيشتر به نفع منافع ملي و نهايتا حاكميت كشور است. اينها مواردي نيست كه سياستمداراني كه شناخت كافي در عرصه سياسي دارند آن را ناديده بگيرند.
جديترين گزينه رقابت با روحاني براي انتخابات رياستجمهوري دوازدهم را چه كساني ميدانيد؟
چيزي مشخص نيست. نميدانيم چه كساني در دور بعد كانديدا خواهند بود. از حالا براي سال 96 پيشبيني كردن انتزاعي خواهد بود. هنوز نميدانيم چه كساني به دلايل طبيعي يا غير طبيعي، ميتوانند يا نميتوانند حضور پيدا كنند.
آيا احمدينژاد، جليلي و قاليباف ميتوانند مايه دردسر براي روحاني شوند؟
نميدانم. اينكه عملكرد دولت تا آن زمان چه خواهد بود و مردم چه تصميمي ميگيرند تعيين كننده است.
مهمترين برنامه روحاني در دولت بازگرداندن شرايط مديريتي كشور به زمان قبل از احمدينژاد بوده است. دولت تا چه ميزان در تحقق اين هدف موفق بوده است؟
من فكر ميكنم دولت در بخش سياسي موفق عمل كرده و حتي موفقتر از قبل از دوره احمدينژاد عمل كرده است اما متاسفانه در بخشهاي اقتصادي و اجتماعي ضعفهايي وجود دارد و طبيعتا تغييراتي لازم است تا از اين شرايط عبور كنيم.
يك سال تا انتخابات 96 باقي مانده است. براي كمك به دولت منتخب و پيشبرد منافع ملي از سوي دولت جريانهاي سياسي پيشرو و معتقد به حمايت از دولت چه اقداماتي را بايد انجام دهند؟
اصلاحطلبان تمام توانايي خود را در طبق اخلاص گذاشتهاند و به دولت كمك ميكنند. مهمترين كمكي كه به دولت ميتوانند بكنند اين است كه همفكري و همراهي با دولت داشته باشند. آنها از بسياري از خواستهاي خودشان فاصله گرفتهاند.
علل اصلي تخريب روحاني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
رقابت بين جناحهاي مختلف كشور طبيعي است اما گاهي اوقات اين نقدها تبديل به تخريب ميشود و ضررهاي زيادي براي منافع ملي كشور به بار خواهد آورد. اين بد اخلاقيهاي سياسي متاسفانه بعضي اوقات تخريب كننده فضاي عمومي ميشود. اساس تخريبها نميتواند در كشور سازنده باشد.
با توجه به تغيير تركيب مجلس آيا كابينه دولت نياز به ترميم دارد؟
بله. دولت بايد به ترميم كابينه و رفع نقاط ضعف آن بپردازد. خصوصا با روي كار آمدن مجلس جديد كار براي دولت آسانتر خواهد شد.
ادامه همكاري سياسي هاشمي، خاتمي، روحاني، لاريجاني و عارف چه آيندهاي را براي ايران رقم خواهد زد؟
همكاري بين همه مسوولان كشور را مثبت ميدانم و از اينكه مسوولان نتوانند با هم نشست و گفتوگو داشته باشند و براي حل مشكلات جامعه به تفاهم برسند نگران هستم. اميدوار هستم كه گروههاي مختلف فكري با هم تعامل كنند و هر چه بيشتر در جهت منافع ملي حركت كنند.
از سال 92 اصلاحطلبان ائتلافي با نيروهاي معتدل جريان اصولگرا و اعتدالگرايان در پيش گرفتند. تحليل شما از اين تصميم اصلاحطلبان در مقطع كنوني چيست؟ آيا اين تصميم به هويت اصلاحطلبانه آنان آسيبي نميزند؟ مجموعا در آينده اصلاحات چه اثراتي دارد؟چه نوع رفتارهايي هستند كه اثرات منفي بر هويت جريان اصلاحات ميگذارند؟ درمجموع نسبت هويت اصلاحطلبانه با ائتلاف چيست؟
ما هر چقدر به سمت اتحاد و وفاق پيش ميرويم بهتر ميتوانيم در جهت منافع ملي كشور حركت كنيم. هر گاه كه جريان اصلاحات از اصلاح دست بردارد و فاصله بگيرد، به هويت خود پايان داده است. ائتلاف با جريانهاي فكري يك راهبرد در جهت رسيدن به اهداف است.
استراتژي ائتلاف با اصولگرايان مقطعي است يا فكر ميكنيد در آينده بايد اين ائتلافها را ادامه دهيم؟
اين يك حركت سياسي سنجيده و نشاندهنده بلوغ جريانهاي سياسي است. اين ائتلاف يك درك در عرصه سياسي است كه ميتواند در آينده ادامه داشته باشد و ارتباطي به مقطع زماني خاصي ندارد.
اين راهبرد سياسي اصلاحطلبان معطوف به قدرت است يا معطوف به جامعه؟
به هر حال علم سياست علم قدرت است اما «قدرت براي چه» اهميت ويژهاي دارد. زماني هست كه قدرت را براي قدرت ميخواهيم اما زماني هم هست كه قدرت را براي پيگيري مطالبات جامعه ميخواهيم. انديشههاي اصلاحي قدرت را براي پيگيري مطالبات جامعه ميخواهد.