محمود شوري در گفتوگو با« اعتماد»:
اعراب، روسيه را ميانجي بيطرف
در رابطه با ايران نميدانند
محمدابراهيم ترقينژاد
«جايگاه تهران و رياض در خاورميانه بسيار مهم است و با توجه به اين واقعيت، مسكو براي اعتمادسازي ميان ايران و كشورهاي عربي تلاش ميكند.» اين سخني است كه سرگئي لاوروف در گفتوگو با يك نشريه سوئدي گفته و طي آن از دور جديدي از تلاشهاي روسيه براي بهبود روابط ميان ايران و عربستان خبر داده است. او در اين راستا گفته است كه تلاش ميكنيم ايران و كشورهاي عربي در منطقه خليج فارس سازوكار تحكيم اعتماد بين خود ايجاد كرده و گام به گام در اين مسير حركت كنند كه اين تلاشها هر چند با دشواري ولي در حال پيشرفت است. اين سخنان نشان از اين دارد كه تفاهمات كلي ميان امريكا و روسيه در خصوص سوريه اينك خود را در سطح منطقهاي نيز نشان داده و طرفين ميخواهند با ايفاي نقش، زمينه را براي عاديسازي منطقه فراهم كنند. در خصوص اظهار اخير وزير امور خارجه روسيه، گفتوگويي با محمود شوري، رييس گروه مطالعات اوراسيا مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام انجام داديم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
روسيه تا پيش از ورود به سوريه، از چه وزني در ميان كشورهاي اسلامي برخوردار بود؟
با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، شاهد بوديم كه حضور و ميزان تاثيرگذاري روسيه در خاورميانه بهشدت محدود شد. در اين راستا، مشاهده كرديم كه در جنگ نخست خليج فارس در ابتداي دهه 1990 ميلادي، روسيه نتوانست نقش جدي را ايفا كند و حتي در جريان حمله نظامي امريكا به عراق در سال 2003، ديديم كه امريكا به مخالفتهاي روسيه براي عدم حمله به عراق توجهي نكرد. اين مسائل نشان ميدهد كه روسها جايگاهشان را در خاورميانه از دست داده بودند و از سوي ديگر، مسائل اقتصادي و مشكلات داخليشان موجب شده بود تا روسها علاقه چنداني براي حضور و دخالت در خاورميانه نداشته باشند. آنها در سالهاي گذشته، خاورميانه را صحنه پر خطري براي حضور مستقيم خود تصور ميكردند و از طرفي، حضور و تاثيرگذاري بسيار بالاي امريكا در منطقه موجب شده بود تا آنها به اين درك برسند كه نقش چنداني در خاورميانه نميتوانند ايفا كنند و به همين خاطر، تا قبل از بحران سوريه، شاهد انفعال آنها در خاورميانه بوديم اما بحران سوريه تاثير بسياري در تغيير اين نقشآفريني داشت.
چرا روسها حاضر شدند تا با تمام قوا در بحران سوريه حضور نظامي پيدا كنند؟
سوريه تنها متحد باقيمانده براي روسها پس از دوران جنگ سرد در خاورميانه بود. نگراني مسكو براي از دست دادن پايگاههاي نظامي استراتژيكش در لاذقيه و بندر طرطوس كه تنها پايگاههاي نظامي روسها در خاورميانه هستند، نيز موجب شد تا روسيه درباره سوريه با جديت بيشتري وارد مساله شود.
لاوروف گفته است مسكو براي اعتمادسازي ميان كشورهاي عربي و ايران تلاش ميكند. چقدر تغيير جايگاه روسيه در بيان چنين سخناني تاثير داشته است؟
شرايط خاورميانه بسيار مبهم و آشفته است و اين موجب شده تا از يك طرف، امريكا به عنوان مهمترين قدرت فرامنطقهاي موثر در خاورميانه، ديگر علاقه و تمايلي براي نقشآفريني سابق را در منطقه نداشته باشد و از سوي ديگر، در خلا حضور و نقشآفريني امريكا، قدرتهاي منطقهاي دست به ايفاي نقش بزنند. به عبارت ديگر، شرايط خاورميانه منجر شده است تا امكان مانور قدرتهاي بزرگ براي نقشآفريني و ايجاد نظم كاهش يابد و نقش قدرتهاي بزرگ كمشود. در چنين شرايطي حضور روسها در خاورميانه از موضعي قدرتمندانه موجب شده تا جايگاه اين كشور هم افزايش يابد ولي شرايط آشفته و بحراني منطقه از يك طرف و توانمنديهاي روسيه از سوي ديگر، باعث شده تا اين انتظار را نداشته باشيم كه آنها بتوانند طي سالهاي آينده مانند شرايط امروز، به شكل جدي در خاورميانه نقشآفرين باشند يا نقش هژمونيك در منطقه داشته باشند. به عبارت ديگر، نه روسيه و نه هيچ قدرت ديگري توانايي تاثيرگذاري صرف نخواهند داشت و نقش و قدرتشان محدود است ولي تلاش روسيه در اين آشفتهبازار براي نقشآفريني جواب داده و تداوم اين وضعيت نيز بستگي به اراده روسها دارد كه تا چه اندازه بخواهند در اين ميدان، ورود نظامي بيشتري داشته باشند و ريسكپذيري كنند.
تا چه اندازه بيان چنين سخناني از سوي لاوروف واقعي است؟
روسيه واقعا خواستار و علاقهمند كاهش اختلافات و از بين رفتن فاصلهها ميان ايران و كشورهاي عربي است و به همين منظور ما شاهد بوديم كه آنها پس از قطع روابط ديپلماتيك رياض عليه تهران، براي ميانجيگري اعلام آمادگي كردند. خواسته روسيه براي كاهش اختلافان ميان ايران و اعراب هم دلايل بسياري دارد. يكي از اين دلايل آن است كه افزايش اختلافات ميان تهران و مسكو، به رشد افراطگري و خشونت در سطح منطقه و در نتيجه گستردهتر شدن تروريسم منجر ميشود و اين موجب ناامني در منطقه و افزايش دامنه بيثباتي به نزديكي مرزها و حوزه نفوذ روسيه ميشود و اين مساله، مورد علاقه روسها نيست. از سوي ديگر، روسيه در شرايط كنوني علاقهمند به همكاري و گسترش روابط هم با ايران و هم با اعراب است. روسها از جمله فروشندگان اصلي تسليحات در سطح دنيا هستند و نميخواهند اختلافات ميان ايران و برخي كشورهاي عربي به اين مساله سايه بيندازد و مانعآفريني كند. اينها بخشي از دلايل روسيه براي تلاش در جهت اعتمادآفريني و ترغيب تهران و رياض براي كاهش اختلاف و تنشزدايي است. با اين حال، اظهارنظر سرگئي لاوروف، يك نوع ابراز تمايل ديپلماتيك است و بعيد است كه روسها برنامهاي عملي براي انجام اين مساله در دستوركارشان داشته باشند. شرايط هم براي انجام اين تلاش و ميانجيگري فراهم نيست. حتما برخي كشورهاي عربي نسبت به تلاش روسيه پاسخ مثبت نخواهند داد؛ به دو دليل؛ نخست، عمق اختلافات و بحران برخي كشورهاي عربي و ايران كه به نظر ميرسد سوءتفاهم نيست تا نيازمند ميانجيگري باشد و با ميانجيگري هم حل شود. دوم، ممكن است اعراب، روسها را به دليل نوع روابطي كه با ايران دارند، يك ميانجي بيطرف حساب نكنند و همين موجب ميشود تا كشورهاي عربي آنچنان علاقهمند به ايفاي نقش روسيه در اين مورد نباشند.
هماكنون تهران و مسكو در عاليترين سطح همكاريهاي نظامي هستند.آيا تداوم اين همكاري موجب افزايش شكافها ميان ايران و روسيه با اعراب نميشود؟
مسكو در طول يكي، دو سال گذشته تلاش كرده است تا با تمامي طرفهاي موثر در خاورميانه روابط خود را حفظ كند و اجازه ندهد مسائل منطقهاي در گسترش روابط دوجانبه روسيه با كشورهاي منطقه تاثير بگذارد؛ هرچند كه در خصوص تركيه اين مساله رخ نداد. درست است كه تهران و مسكو در مساله سوريه، دو بازيگر همسو هستند و اعراب و تركيه در طرف مقابل هستند ولي روسيه توانسته است اين اختلافات را مديريت كند و اجازه نداده آن اختلافات بر روابط دوجانبه سايه بيفكند.
نوع روابط مسكو با رياض چگونه است؟
ما در نوع روابط ميان مسكو و رياض مشاهده ميكنيم روسها سعي ميكنند روابط خوبي چه در سطح سياسي و چه در سطح اقتصادي با عربستان داشته باشند. در يكي، دو سال گذشته نيز حجم همكاريها و ارتباطات ميان دو كشور نيز افزايش يافته و تعدادي قرارداد و موافقتنامه از جمله خريد و فروش تسليحات ميان مسكو و رياض به امضا رسيده است ولي اينكه تا چه اندازه اين قراردادها و موافقتنامه عملياتي ميشوند، نيازمند زمان هستيم. به نظر ميرسد زمان زيادي لازم است تا اين دو كشور به شريك اقتصادي يكديگر تبديل شوند. من فكر ميكنم اين نوع همكاري هم بيشتر يك نوع همكاري نمايشي از سوي عربستان است تا اينگونه اجازه نزديك شدن بيشتر روسيه به ايران را ندهند. البته روسها نيز بدشان نميآيد تا هم از شرايط موجود حداكثر بهرهبرداري را در جهت اهداف خود در مسايل اقتصادي بكنند و هم با بازي ميان قدرتهاي منطقهاي نقشآفريني منطقهاي كند. البته من نسبت به همكاري مسكو با رياض زياد خوشبين نيستم زيرا عربستان شريك استراتژيك امريكاست و نه روسيه و از طرفي، رياض بازيگري نيست كه بخواهد در ميدان بازي مسكو نقشآفريني كند. همچنين نقش عربستان در افزايش تروريسم و گسترش افراطيگري موجب شده تا روسها از نزديكي زياد با سعودي هراس داشته باشند. در مجموع ميتوان گفت كه روابط دوجانبه ميان عربستان و روسيه با وجود برخي نمايشها، نزديك، درهم تنيده و پيشرفته نيست.