مجلس دهم و سه فراكسيون
الياس حضرتي
منتخب مردم تهران در مجلس دهم
چهار دسته از نيروهاي سياسي در مجلس دهم سهم دارند. پايداريها حداكثر 30 كرسي را از آن خود كردهاند؛ اين طيف مخالف دولت بوده و در مجلس نهم نيز تمام توان و تلاش خود را به كار بردند تا دولت را در زمينههاي مختلف ناكارآمد نشان دهند و از رسيدن به اهداف خود باز دارند. از طرفي حدود 160 نفر از اصلاحطلبان و 50 نفر از مستقلين به مجلس دهم راه يافتهاند. كساني كه با شعار اصلاحطلبي يا باشعار ليست اميد يا طرفداري از دولت يا باشعار مستقل بودن راي آوردهاند، حدود 230 نفر هستند. اين تعداد با گرايشهاي مختلف معتقد به تعامل مثبت با دولت هستند و دررد تندروي و كارشكني در مسير دولت اشتراك نظر و عمل دارند. اكثريت مجلس دهم به تعامل مثبت با دولت و دست دولت را گرفتن در روزهاي سخت پايبند هستند. بنابراين نماي كلي مجلسي كه تشكيل شده چهرهاي خردگرا و معتدل دارد. در مجموع مجلس دهم سه فراكسيون اميد، اصولگرا و مستقل خواهد داشت. احتمالا يك فراكسيون اصولگرايي به رهبري آقاي علي لاريجاني تشكيل شود كه شامل اصولگرايان سنتي و جبهه پايداري خواهد بود. در كنار آن فراكسيون مستقلين و فراكسيون بزرگي به نام اميد تشكيل خواهد شد. احتمال اينكه اصولگرايان معتدل به فراكسيون اصولگرايي بپيوندند زياد است. البته اصلاحطلبان همه را به فراكسيون اميد دعوت ميكنند. اراده مردم و سياست كلي نظام جمهوري اسلامي هميشه بر اين بوده دولتي كه در حين مجلسي تشكيل ميشود چندان با مجلس سازگار نيست اما مجلس بعدي كه روي كار ميآيد همگام با دولت خواهد بود. هم سياست كلي نظام و هم ذائقه و سليقه مردم چنين است. از اين رو نظام و مردم با دولت اتمام حجت كرده و راه را براي دولت باز ميكنند. مجالس چهارم، ششم، هشتم و دهم بر همين اساس شكل گرفت. اين مجالس به ترتيب با دولتهاي آقايان هاشمي، خاتمي، احمدينژاد و روحاني همراه و همگام بودند. دولت ديگر نبايد بهانهاي داشته باشد. از سوي ديگر ارزش، اعتبار و جايگاه مجلس را بايد به رسميت بشناسد و براي حل كليديترين مسائل خود از مجلس كمك بگيرد تا بتواند براي مشكلات پيچيدهاي كه در كشور وجود دارد، راهحلهاي خوبي ارايه كند. تعامل و همكاري بين نيروهاي سياسي اصلاحطلب، معتدل و اصولگراي معتدل در مجلس دهم نه تنها لازم بلكه امري حياتي است. علاوه بر آن با گروههاي بيرون از مجلس هم ميتوان تعامل داشت تا از ظرفيتها و تواناييها بهطور حداكثري بهره برد. در كشور با مشكلات عديدهاي مواجه هستيم.
در حوزه اقتصادي بيش از ديگر حوزهها ميتوان با نيروهاي سياسي جناح مقابل همكاري كرد. ايجاد اشتغال، افزايش صادرات، جلوگيري از واردات بيرويه كالاي تزييناتي، ايجاد فضاي امن براي سرمايهگذاري، برداشتن موانع بانكي و رونق اقتصادي از مواردي است كه براي همكاري با گرايشها و جناحهاي مختلف سياسي توافق بيشتري وجود دارد. در حوزه اقتصادي ميتوان كنار هم نشستن و تعامل با يكديگر را تمرين كرد و به حوزههاي ديگر كشور تعميم داد.