آيا هماني هستم كه هست؟
مهرداد احمدي شيخاني
يك جايي خواندم كه خطرناكترين جمله اين است: «من همينم كه هستم». وقتي اين را خواندم سعي كردم جملات خطرناك ديگري را در ذهن مرور كنم تا شايد در رد چنين ادعايي، دليلي داشته باشم. ولي ذهنم در پيچش جملات گوناگون تمركز را از دست داد و نتوانستم جملهاي بيابم، براي همين از جنبهاي ديگر به موضوع پرداختم؛ اول خطرناكترين وضعيتي كه در آن گرفتار شدم و دوم معناي اين جمله كه «من همينم كه هستم». خطرناكترين وضعيتي كه تجربه كردهام، نخستين شب حمله عراق به ايران بود. نوجواني در آستانه هفده سالگي بودم كه ارتش عراق خرمشهر را زير بمباران گرفت. آن همه كشتهاي كه در كوچه و خيابان و در زير آوار خانههاي ويران از بمباران ميديدم، وراي درك و تحمل من بود. به ياد دارم تمام بعد از ظهر تا شب، بمب بود كه بر شهر ميباريد و وحشت بود كه موج ميزد. شب كه شد، بمباران هم قطع شد و شهر ماند و خاموشي و سكوت و ماه نقره فام كه به تمام ميتابيد. آن شبِ مهتاب، وحشتناكترين مهتاب عمرم بود و سكوت و خاموشي شهر، ترسناكترين صداي همه عمرم. براي من اين خطرناكترين وضعيتي بود كه گرفتارش شدم، نه از اين رو كه بمب بر سرمان ميباريد، بلكه از آن جهت كه ساعتي بمباران قطع شده بود و نميدانستيم كي دوباره شروع ميشود و خطر براي من اين معنا را داشت كه نميدانستي در لحظهاي ديگر بايد انتظار چه چيزي را داشته باشي. و اما وقتي ميگوييم «من همينم كه هستم» يعني چه؟ نزديكترين مفهومي كه اين جمله در ذهن ميسازد اين است كه «از من انتظار هيچ تغييري نداشته باش». هيچ چيزي نميتواند نظر مرا عوض كند. «به من هيچ ربطي ندارد كه ديگران چه هستند و چه ميگويند و چه ميكنند، يا در جهان خارج چه ميگذرد. من فقط خودم را قبول دارم و نظر خودم را، حال تو هرچه ميخواهي باش و نظرت هرچه ميخواهد باشد، حرف يكي است و آن هم حرف من». باز هم ميشود در معناي اين جمله كاويد و تصويري كه ساخته ميشود را بسط داد ولي گمان ميكنم همين مقدار هم بتواند به ما نشان دهد وقتي يك نفر چنين ميگويد يا رفتارش حكايت كند كه چگونه ميانديشد، با چه نوع آدمي سر و كار داريم. آن وضعيت ابتداي يادداشت را در نظر مجسم كنيد؛ در آن وضعيت ميدانيد كه بمب خواهد رسيد و باز كشتار خواهد شد، اما اين دانستن نيست كه وحشتناك است، اين انتظار است كه وحشت ميآفريند. اين بمب نيست كه خطرناك است و ويرانگر، بلكه اين انتظار كشنده «هر لحظه ممكن» است كه شما را ويران ميكند. انساني هم كه ميگويد «من همينم كه هستم»، بمبي است آماده انفجار. انساني كه رفتارش را نه بر اساس واقعيت بيروني كه با تعريف خود از جهان تنظيم ميكند و اين يعني يك بمب ويرانگر براي يك عمليات انتحاري. آيا هنوز هماني هستيم كه هستيم؟