احمد مازني، منتخب مردم تهران در مجلس دهم در گفتوگو با «اعتماد»:
ما حافظان برجام هستيم
احمد مازني يكي از 11 روحاني مجلس دهم است؛ روحاني اصلاحطلبي كه در فهرست اميد حضور داشت و با اقبال مردم تهران راهي بهارستان شد. با او درباره مهمترين چالشها و اولويتهاي مجلس دهم به گفتوگو نشستيم. مازني براي هر محوري كه از پيش به او اعلام كرده بوديم مطالعه كرده و با دست پر آمده بود. اميدوار است كه در اين دوره با كمك ساير نمايندگان بتوانند از برجام و نحوه اجراي صحيح آن محافظت كنند و اين را يكي از اصليترين چالشهاي پيش روي مجلس دهم ميداند.
چه شد كه تصميم گرفتيد براي انتخابات ثبتنام كنيد و هدفتان براي حضور در انتخابات مجلس چه بود؟
من سابقه ثبتنام در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در دوره چهارم در يكي از حوزههاي انتخابيه را دارم. اين اتفاق در زندگي سياسي من تازه و جديد نبود. به نظر من ميآمد كه جامعه ايران در شرايطي قرار دارد كه هم از داخل با آسيبهاي جدي مواجه است و از هم خارج كشور و از سوي صحنهگردانان عرصههاي بينالملل در موقعيتي خاص قرار دارد. اين شرايط به فروپاشي اجتماعي و تاريخي ايران كه معتقد به ارزشهاي اسلامي است، منجر ميشد. يكي از آن فضاهايي كه ميتوانست به تقويت روند مردمسالاري كمك كند و مردم احساس اميد نسبت به سرنوشت خودشان كنند و تبليغات و اقدامات مخالفان مردمسالاري در كشور و مخالفتهاي حاكميت مردم و اسلام از خارج كشور نتواند موثر باشد، برگزاري انتخاباتي فراگير و سراسري بود كه با حضور اكثريت مردم بود. بنده به سهم خود به عنوان يك كنشگر فرهنگي، اجتماعي و سياسي به صحنه آمدم. رويكرد من به سياست رويكردي فرهنگي و اجتماعي است. احساس كردم كه بايد به عنوان يك كانديدا در معرض انتخاب مردم قرار بگيرم و اگر شرايط حمايت گروهها و جريانهاي فكري كه مطلوب من است فراهم شود در اين مسير ادامه راه بدهم و اگر مردم كمك كنند و انتخاب شوم در تداوم جريان مردمسالاري ديني نقشي هر چند كوچك ايفا كنم.
خودتان را قبل از انتخابات و در حال حاضر اصلاحطلب ميدانيد؟
بر اساس قرآن كه ميفرمايد «ان اريد الا الاصلاح» آموختيم كه جز نگاهي اصلاحطلبانه به امور ننگريم. از امام حسين(ع) آموختيم كه ميفرمايد كه من براي اصلاح امت جدم قيام كردم. اساسا به همان دليل كه انقلابي هستم اصلاحطلب هستم. انقلاب ما در جهت اصلاح امور بوده است.
شما با اقبال گسترده مردم مواجه شديد. فهرست اميد مورد اعتماد مردم قرار گرفت و شما توانستيد وارد مجلس شويد. ريشه اقبال گسترده مردم در تهران به ليست اميد را در چه ميبينيد؟
در انتخابات هفتم اسفند جامعه ايران و به خصوص نخبگان و در جريانهاي فعال سياسي كشور اعم از اصلاحطلبان و نيروهاي معتدل و عقلا و عموم مردم از مرحله بلوغ عبور كرده و به مرحله رشد رسيدند. در سال 92 انتخابات رياستجمهوري جامعه و جريانهاي سياسي نخبه ما را به نقطه رشد رساند و آن همزماني بود كه حسن روحاني كه به شيخ ديپلمات و روحاني اصولگراي عاقل معروف بود، وارد عرصه انتخابات شد و از سمت اصلاحطلبان نيز محمدرضا عارف وارد شد. شانه به شانه در حال تبليغ بودند و روز به روز اقبال عمومي به آنها بيشتر شد. تا اينكه در نقطهاي جوانها عارف، روحاني ائتلاف يا اتحاد شعار ميدادند. در چنين فضايي دكتر عارف كاري كرد كه ما در فرهنگ ديني و عمومي تعبير به ايثار ميكنيم. عارف در سال 92 عملي انجام داد كه به ايثار تعبير ميشود. در سال 94 كه به گام دوم در اين جهت معروف شد، عقلا اعم از اصلاحطلبان و اعتداليون كه دوستان ما در دولت بودند كه در سال 92 با هم همراه بودند جمع ديگري هم به خود اضافه كردند. طيف رهروان ولايت در مجلس شوراي اسلامي كه در راس آن علي لاريجاني قرار داشت در كنار دو گروه قبل قرار گرفتند. فضايي ايجاد شد كه جامعه ايران احساس كرد كه نخبگان به مرحله رشد رسيدهاند. بنابراين وقتي كه كنش سياستمداران و عقلا همراه با رشد بود واكنش مردم هم دقيقا متناسب با همان كنش بود. وقتي عمل عاقلانهاي از ناحيه بزرگان رخ ميدهد، مردم به آن پاسخ عاقلانه ميدهند.
مهمترين اولويتهايي كه مجلس دهم بايد در نظر گيرد چيست؟ ما آسيبها و چالشهاي جدي در كشور داريم اما گاهي اولويت دهي در رفع آسيبها اگر اشتباه باشد ميتواند جامعه را به سمت و سوي غلطي ببرد. اگر مريضي هم داشته باشيم بايد اول علائم حياتي آن را به شرايط نرمال بازگردانيم و بعد به ساير موارد رسيدگي كنيم.
اولين و مهمترين اولويت ايجاد آرامش در فضاي سياسي و اجتماعي است. من نميدانم آيا همه دنيا اينطور است كه سياستمداران و شخصيتها و اركان حاكميت گفتوگوهايشان را از طريق تريبونهاي عمومي و سخنراني انجام ميدهند؟ من ميپرسم آيا اين صحيح است كه من به عنوان نماينده از جريان اصلاحطلب اگر با اصولگرايان حرفي دارم بايد از تريبون به او بگويم. اگر نتوانستم به صورت دوستانه در تعامل خصوصي با همفكران و غير همفكران حرف بزنم. مجلس درست است كه بايد ناظر قوي باشد اما بايد كمك و همكاري نيز داشته باشد. بخشي از اين همكاري در ارتباط با كابينه و وضع قوانين است. بخشي هم در تصويب بودجه است. ما اينجا امنيتي را داريم كه بخشي از آن حاصل حضور موثر ايران در مذاكرات و هم حضورهاي مستشاري و نظامي در ساير كشورها است. اينها را به مسائل جناحي نبايد تبديل كنيم. همه يكپارچه بر اساس قانون اساسي و آنچه كه در سياستهاي كلي از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ ميشود، فصلالخطاب بدانيم و در روابط بينالملل آرامش را هدف قرار دهيم. تنشزايي نكنيم، بلكه تنش زدايي كنيم. هر حركتي كه منجر شود روابط ما با دنيا به سمت تنشزايي برود حركت فتنهانگيزي است. اين فتنهها ميتواند به نظام سياسي و اجتماعي ما آسيب رساند. اولويت دوم رونق اقتصادي است. البته اين ترتيبي كه اشاره ميكنم در طول هم نيست بلكه در كنار هم تعريف ميشود. آرامش اگر نباشد هيچ كاري نميتوان كرد و اين يك اصل است. در عرض هم رونق اقتصادي با تاكيد بر اقتصاد مقاومتي تعريف ميشود. اكثريت قاطع ايرانيان نظام جمهوري اسلامي و يكپارچگي ايران را دوست دارند و نميخواهند ايران دچار توطئههاي بينالمللي شود. چرا نبايد سرمايه ايرانيان داخل و خارج كشور را جذب كنيم؟ اولويت سال اول مجلس ميتواند بررسي نيازهاي فوري و اضطراري در زمينه اقتصادي و در نتيجه اتخاذ تصميمهاي فوري باشد. براي مجموعهاي كه الان گرسنه است و نياز به غذاي حداقلي دارد وعده فوري لازم است. ديگي كه بار گذاشتيم و قرار است چلو كباب از آن بيرون آيد وعده خوبي است اما جواب گرسنه را نميدهد. گرسنه ممكن است غذايي را دست رقيبي ببيند. معتقد نيستم كه ما مددجويي را افزايش دهيم. با حفظ عزت مردم زمينه اشتغال را فراهم كنيم. در رونق اقتصادي يكي از اولويتهاي ما تامين نيازهاي مقطعي و اضطراري است كه ضرورت آن احساس ميشود. اولويت سوم پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي و جلوگيري از روند رشد اين آسيبها است. آمارهايي كه در پژوهشها تهيه شده، رسما اعلام ميشود يا در رسانهها هست حاكي از آن است كه وضعيت آسيبهاي اجتماعي در كشور ما خوب نيست و نياز به سلامت اجتماعي داريم. بعضي مجامع و مراكز كه بودجه فرهنگي دارند آن كارها را ضد فرهنگ تلقي ميكنند. ما نياز داريم به عنوان نظام سياسي كه تكليفمان را با مسائل روشن كنيم و به درك مشترك برسيم.
اگر تعدد با هماهنگي و تقسيم كار درست و با تعريف دقيق هزينه و قاعده باشد ميتواند به اعتلاي فرهنگ هم منجر شود. سازمان تبليغات اسلامي بخشي از كار فرهنگي و بنياد شهيد بخشي از آن و سازمان صدا و سيما بخشي و وزارت فرهنگ و ارشاد بخش ديگري را انجام دهد. تقسيم كار كنند. مكمل هم باشند و همافزايي ايجاد كنند نه اينكه مختصر بودجه و امكانات خود را در جهت تخريب فرهنگ صرف كنند. مديريت منسجم حوزه فرهنگ ميتواند اولويت باشد. ما نبايد نگران اين باشيم كه فضاي باز فرهنگي در كشور ايجاد شود. از فضاي بسته فرهنگي دملهاي چركيني رشد ميكنند كه همه آسيب ميبينند.
در شرايطي به استقبال مجلس دهم ميرويم كه كشور در منازعات سياسي بيهوده و بيدليلي گرفتار شده كه گرهي هم از كار مردم باز نميكند. صرفا منازعاتي است كه عدهاي به دنبال منافع جرياني خودشان هستند. پيشبيني ميشود كه در مجلس آينده اين نوع منازعات را داشته باشيم. به اين دليل كه نمايندگاني از طيف منازعه در مجلس هم حضور دارند. مهمترين چالشهايي كه در مجلس دهم با آن مواجه باشيم چه خواهد بود؟
عدم دسترسي به اطلاعات و آمار صحيح در كشور ما مشكل بزرگي است. مطمئنا وقتي آمار دقيق نداشته باشيم مهمترين مشكل در نظام برنامهريزي به وجود ميآيد. جمعيت ما چند نفر هستند؟ جامعه هدف ما چند نفر هستند؟ در مجلس نهم ديديم كه در بودجه بندي تصويب شد كه ظاهرا 24 ميليون نفر را از دريافت يارانه حذف كنند. يكي از انتقاداتي كه وارد است اين است كه اين آمار وجود ندارد. اين مشكل چه كسي است؟ مساله دوم كه چالش است فقدان نگاه علمي به قانونگذاري است. در نگاه طرح محور به وضع قانون نداريم. شوراي نگهباني داريم كه از لحاظ عدم مغايرت با قانون اساسي بررسي ميكند اما انطباق علمي وظيفه مركز پژوهشهاي مجلس است. چالش ديگر بخشي نگري به مفهوم گسترده است. يك سازمان در دولت بودجه ميخواهد؛ دولت ميگويد هر دستگاهي پايش به دولت برسد و بودجه را تغيير دهد با آن برخورد ميكند. من اطلاع دارم كه يكي از معضلات دوستان ما در مجلس اين است كه معاونين پارلماني مراقب هستند كه دولتيها بودجهشان را جابهجا نكنند. بخشينگري از نظر منطقهاينگري هم معضلي است. درست است كه به مناطق محروم بايد بودجه داده شود. بخشينگري در ارتباط با بودجه و حتي كابينه وجود دارد. البته مقداري بخشي نگري هم در نگاههاي حزبي و جناحي وجود دارد. در دنيا چون اخلاق و دين حاكم نيست يك حزب براي اينكه حزب ديگر را از صحنه خارج كند در نقطهاي از دنيا جنگ راه مياندازند كه بگويند اين حزب حاكم قادر به اداره كشور نيست. در اين جنگ محاسبه ميكنند تعدادي كشته شوند. اين اصلا نگاه انساني ندارد. خطاب به جناحهاي كشور بگويم آيا در عين اينكه شعار ارزشها را ميدهيم به همين سمت حركت نميكنيم؟براي اينكه اين دولت مطلوب ما نيست و آن را تضعيف كنيم، آيا با جان و آبرو و بيتالمال برخورد نميكنيم؟ لااقل در مقام بيان و اظهارنظر برخي رفتارها در مجلس نهم و برخي رسانهها و تيترهايشان شاهد بوديم و هستيم هدف وسيله را توجيه ميكرد. اين چيزي بود كه اوايل انقلاب ميگفتيم اين ماركسيستها هستند كه ميگفتند هدف وسيله را توجيه ميكند. ميگفتند يك بانك را ميزنيم براي اينكه ميخواهيم پول بگيريم براي چريكها و جامعه را از حكومت استبدادي نجات دهيم. چريكهاي فدايي خلق و مجاهدين اينها را ميگفتند اما شهيد مطهري ميگفت در اسلام هدف وسيله را توجيه نميكند. در تاريخ اسلام داريم كه مسلم ابن عقيل عبيدالله را ترور نميكند و بعد كه انتقاد ميكنند چرا ترور نكردي گفت كه از حضرت علي شنيدم كه از پيامبر نقل ميكرد كه اسلام محدوديت ايجاد كرده و ترور در اسلام نداريم. رفتارهاي ناجوانمردانه نبايد رخ دهد. پيشبيني ميكنم اين بخشينگري در مجلس دهم وجود داشته باشد. مساله ديگر انتخابات رياستجمهوري و شوراها است و اقدامات زودرسي كه معمولا اشخاص در اين رابطه انجام ميدهند. اين انتخابات براي كشور مهم است. در حالي كه يك فرصت است، ميتواند يك تهديد باشد كه عملكرد و رفتارهاي ما را تحت تاثير قرار دهد. آخرين چالش مراقبت در اجراي برجام است. در مساله برجام ما حرفي به دنيا زدهايم و آن اينكه اهل جنگ نيستيم و از جنگ استقبال نميكنيم. ما اهل دفاع هستيم. دفاع مقدس ثابت كرد كه از جنگ نميترسيم اما جنگطلب نيستيم. گفتند ميخواهيد بمب اتم توليد كنيد ما پيشنهاد مذاكره داديم. گفتند عواملي وجود دارد كه نشان ميدهد رفتارتان به اين سمت ميرود. گفتيم حاضريم اين عوامل را مقداري از سر راهبرداريم. در يك گفتوگوي منطقي با قدرتهاي جهاني كه با شوراي امنيت سازمان ملل براي تحريم ما هماهنگ شده بودند، با مديريت روحاني و هدايتهاي مقام معظم رهبري و امضاي كشورها به يك توافق رسيديم. اين توافق با چالشهايي مواجه است. بخشي مربوط به داخل است. متاسفانه ما منافع ملي را فداي منافع جناحي و باندي و فردي ميكنيم. بخشي هم طرف ما است كه به هر حال طرف ما يا دشمن است يا رقيب است. دشمن هيچوقت نميخواهد موفق شويد. رقيب هم رقباتش را ميكند. مجلس به عنوان نماينده ملت مسووليت سنگيني دارد كه مراقب باشد كه برجام درست اجرا شود و موجب ارتقاي جايگاه ايران در سطح بينالملل باشد.
برنامه ششم اولين و مهمترين برنامهاي است كه در دستور كار مجلس قرار ميگيرد. مهمترين دغدغههايي كه در برنامه ششم بايد لحاظ شود، چيست؟
اولين مساله اين است كه همه اولويتهايمان را در قالب برنامه ششم توسعه ساماندهي كنيم. به اين معنا كه برنامه پنجم را يك سال تمديد كردند و اين فرصت ايجاد شد كه برنامههاي مقطعي براي حل مشكلات اضطراري و فوري مردم داشته باشيم و ثانيا نگاهي دقيق و علمي به برنامه ششم داشته باشيم. تا آنجا كه ميدانم صاحب نظراني در بيرون از دولت و مجلس وقت فراواني براي تهيه اصول و سياستهاي كلي و احكام برنامه ششم گذاشتند اما از پيشنويسي كه تهيه شده راضي نيستند. چرا نبايد برنامهاي مثل برنامه پنج ساله مورد اتفاق نظر و قبول اكثريت دانشمندان رشتههاي مختلف كشورش باشد؟ شاهد بوديم كه كنفرانسهاي زيادي از جمله در حوزه اجتماعي تشكيل شده؛ سياستهاي زيادي گذاشته شده ولي پيشنويسي كه الان در دستور كار است، ملاحظه نشده است. نگاهي روحاني به برنامه دارند كه با نگاههاي قبلي متفاوت است. او معتقد است مجلس در حد احكام ميتواند مداخله كند و برنامه از اختيارات رييسجمهور است. اين مسالهاي است كه بايد در آن به توافق رسيد و با نگاه علمي همه بحثهايي را كه در اقتصاد و ديگر حوزهها داريم در دورهاي پنج ساله بايد مدنظر بگيريم. همزمان ارزيابي دقيق از پنج برنامه اجرا شده داريم. جالب است كه پنج برنامه نوشته شده را در كنار هم بگذاريم به لحاظ علمي و محتوايي متفاوت هستند انگار كه هر كدام مربوط به يك كشور است. اطلاع دقيقي ندارم كه پيشبينيها در برنامهها چقدر محقق شده و اگر محقق نشده چقدر مربوط به دشمن و تحريم است و چه مقدار مربوط به سوءتعبيرها است. بايد در برنامه ششم لحاظ كنيم.