يكسانسازي
«دلار نقد» ميخواهد
كامران ندري
كارشناس پولي و بانكي
انتظارات تورمي در كشور ما به نرخ ارز لنگر ميشود و هرگاه نرخ ارز در بازار آزاد افزايش مييابد، مردم گمان ميكنند در آينده قيمتها نيز بالا ميرود و اين انتظارات تورمي در نهايت منجر به تورم ميشود. اما وقتي هدف از يكسانسازي مدنظر قرار ميگيرد؛ در اولويتبندي صورت گرفته اجراي اين طرح در درجه اهميت بالاتري قرار ميگيرد. در واقع چرايي اجراي يكسانسازي، فسادي است كه در دو نرخي بودن ارز نهفته است. افرادي كه با نرخ ارز پايينتر اقدام به توليد كالا و خدمات ميكنند طبق انتظار بايد محصول خود را هم با قيمت پايينتري به بازار عرضه كنند اما عملا اين اتفاق نميافتد و كالا و خدمات تامين شده با ارز ارزان برابر محصولات تامين شده با ارز آزاد به بازار عرضه ميشود. البته نميتوان گفت تمام افرادي كه از ارز ارزان استفاده ميكنند؛ قيمت محصولشان ار مطابق بازار آزاد تهيه ميكنند اما اين موضوع تقريبا بين استفادهكنندگان از ارز با نرخ پايينتر وجود دارد. اين اتفاق همان رانتي است كه در بازار ارز وجود دارد. فلسفه تكنرخي شدن ارز تنها از بين بردن رانتي است كه در اين بازار وجود دارد. بايد اين نكته را مورد توجه قرار داد كه حتي اگر نظام ارز به سمت تكنرخي شدن هم نرود، افزايش احتمالي نرخ در بازار سبب ايجاد انتظارات تورمي ميشود. لذا به دليل بروز تورم احتمالي نبايد از اجراي طرح يكسانسازي دست كشيد. در صورتي كه تكنرخي شدن ارز به صورت افزايش نرخ و همسان شدن با بازار آزاد باشد؛ طبيعي است كه جهش قيمتي ممكن است ايجاد شود كه اين جهش در اجراي سياست يكسانسازي پذيرفته شده است. آنچه مشكل ايجاد ميكند؛ نوسانات و بالا و پايين رفتن قيمتهاست. در صورتي كه بانك مركزي نتواند اين نوسانات را مديريت كند؛ يكسانسازي به انتظارات تورمي دامن زده و منجر به بروز تورم ميشود. دولت بايد اين سياست را به گونهاي اجرا كند كه نرخ ارز پس از يك افزايش ابتدايي و شوك اوليه دوباره كنترل شود و بازار آرام گيرد. مسوولان بايد توجه داشته باشند زماني اين طرح را اجرا كنند كه از منابع ارزي كافي برخوردار باشند تا در صورت متلاطم شدن بازار به خصوص در هفتههاي نخست توانايي مديريت بازار را داشته باشند تا بازار نهايتا به شفافيت و آرامش برسد. اگر نرخ ارز پس از شوك اوليه به سرعت به ثبات برسد و در يك نرخ با ثبات بازار تسويه شود؛ تبعا اثرات منفي تورمي نيز ظاهر نخواهد شد. اما اگر بانك مركزي منابع كافي در اختيار نداشته باشد؛ تكنرخي شدن ميتواند انتظارات تورمي داشته باشد كه اثرات منفي بر تورم خواهد داشت. با اين حال بايد به اين موضوع دقت داشت كه كيفيت داراييها و تركيب آن نيز اهميت زيادي دارد. ممكن است بانك مركزي داراييهاي زيادي داشته باشد اما امكان استفاده از آن در مواقع مورد نياز فراهم نباشد. بازار داخل همواره بازار كش و نقد است. در اينجا تنها دلارهاي نقد است كه به عنوان دارايي بانك مركزي مورد محاسبه قرار گرفته و اهميت داده ميشود. ممكن است بانك مركزي دارايي قابل توجهي داشته باشد اما به دليل نقد نبودن نتواند در مواقع تلاطمات بازار از آن استفاده كند. از اين رو پيش از اجراي اين طرح بانك مركزي بايد از وجود اسكناس دلاري به اندازه كافي مطمئن شود. اينكه بانك مركزي بتواند دلارهاي زيادي را الكترونيكي جابهجا كند به حال خانوادهاي كه درگير انتظارات تورمي شده اثري نميگذارد. چرا كه افراد فقط دلار اسكناس را در بازار مطالبه ميكنند. در صورتي كه تقاضاي نقد در بازار بالا برود روي ذخاير بانك مركزي كه غيرنقدي است هم تاثير ميگذارد. بنابراين كيفيت منابع و داراييهاي خارجي بانك مركزي به اندازه ميزان آن اهميت دارد و دلار نقد در مديريت بازار نقش اصلي را بازي ميكند. در كنار اين موضوع بايد به كانالهاي توزيع نيز دقت لازم را داشت. بانك مركزي بايد بداند چگونه با صرافيها تعامل كند تا بازار سياه شكل نگيرد. با در نظر گرفتن تمام اين جزييات ميتوان سياست يكسانسازي را با كمترين تلاطم اجرا كرد.