• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3522 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۰ ارديبهشت

آيا شادماني به جامعه ايراني آمده است؟

وزير بهداشت مي‌گويد 12 درصد ايراني‌ها درگير افسردگي هستند. رقمي كه به نسبت آمار جهاني، چندان بالا نيست و حتي پايين‌تر از بسياري از كشورهاي توسعه‌يافته است. اين تناقض آماري باعث شد تا بپرسيم، آيا ايراني‌ها شادتر از بقيه مردم جهان هستند يا مولفه‌هاي شادي جمعي به اتفاق‌هاي ديگري وابستگي دارد و سرنوشت شادي در جامعه ايراني همچنان در ابهام است؟

 

نيازمند شادي‌هاي گروهي هستيم

حسن موسوي چلك

رييس انجمن مشاوران و مددكاران

آماري كه سال قبل معاون وزير بهداشت، دكتر سياري از درصد افسردگي در ايران اعلام كردند، 23 درصد در كل ايران و 34 درصد در تهران است. حالا وزير بهداشت مي‌گويند 12 درصد و ميانگين اين آمارها مشخص مي‌كند يك چهارم جامعه ايراني دچار افسردگي هستند. از طرف ديگر در سال گذشته ميلادي و براساس شاخص‌هاي جهاني، رتبه شادي در ايران 10 پله صعود كرده و به پله 105 جهان رسيده است. وقتي به اين آمارها نگاه مي‌كنيم و آنها را كنار هم مي‌گذاريم، متوجه مي‌شويم كه ايراني‌ها شاد نيستند. چون مولفه‌هاي مختلفي در شادي ايراني‌ها دخيل است و اين مولفه‌ها باعث مي‌شود تا ايراني‌ها همچنان در انتهاي جدول شادماني باشند. شادي‌هاي گروهي و جمعي در جامعه ما بسيار كم است و از طرف ديگر دغدغه‌هاي زيستي، فشار و استرس هم بالا. افسردگي هم يكي از شايع‌ترين اختلال‌هاي رواني است كه آمارش نشانه خوبي نيست و نشان مي‌دهد كه بيشتر از پيش نيازمند افزايش مولفه‌هاي پويايي و نشاط در جامعه هستيم. در امتداد اين آمارها، آمارهاي اختلالات رواني ديگر، افزايش خشونت، افزايش گرايش به مشروبات الكلي، گرفتار شدن در فضاي مجازي و بحران‌هاي اجتماعي ديگر، همه و همه نشانه‌هايي از كاهش شادي و اميد به زندگي در جامعه ايراني است.

 


عدم امنيت رواني شادي را مختل مي‌كند

محمد مراد بيات

جامعه‌شناس

يك نگاه كلي و كارشناسي شده به جامعه ايراني، كاملا مشخص مي‌كند كه سطح شادماني در جامعه ايراني به مراتب پايين‌تر از جوامع ديگر است و حتي از متوسط‌هاي جهاني هم پايين‌تر. مهم‌ترين دليل اين اتفاق هم بي‌ثباتي در عرصه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي است. در كليت زندگي جامعه ايراني، هيچ ايراني را پيدا نمي‌كنيد كه نسبت به آينده خود مطمئن باشد. فقير و ثروتمند، سالم يا بيمار، بيكار يا شاغل و... همه به نسبت و درصدي نسبت به خود و آنچه قرار است براي آينده اتفاق بيفتد، نامطمئن هستند و در عمق وجود شاد نيست. وقتي تكليف مردم يك جامعه براي سرمايه‌گذاري، كسب‌و كار، دخل و خرج زندگي و... مشخص نباشد، امنيت رواني و ذهني آن جامعه از بين مي‌رود و بدون اين امنيت خاطر، شادي هم حذف مي‌شود. نبود قانون جامع تامين اجتماعي و حمايت هم به اين عدم امنيت رواني كمك مي‌كند؛ كسي كه بيكار شده، بيمار شده، طلاق گرفته و دچار يك آسيب اجتماعي شده، نمي‌داند كه در جامعه چه مرجعي براي حمايت و كمك دارد. نگاه فرهنگي افسرده و هميشه غم‌‌طلب هم به عدم امنيت رواني و كاهش شادي كمك‌هاي بسياري كرده و مردم را به سمت نگراني، افسردگي و غم سوق مي‌دهد.

 

ملاك‌ها و معيارها متفاوت است

سيد علي آذين

پزشك اجتماعي

هر آمار و عددي كه ارايه مي‌شود بايد مشخص باشد كه براساس چه پيمايش و مبتني بر چه نوع پژوهشي انجام شده و آيا اين آمارها كلي است يا استان به استان و... نكته مهم‌تر ديگر هم اين است كه اين افسردگي به عنوان يك اختلال مقطعي به حساب آمده يا يك اختلال در طول زندگي. چون افسردگي به شكل مقطعي در تمام جوامع شايع است و هرفردي در هر جامعه‌اي؛ چه توسعه‌يافته و چه توسعه نيافته، در طول زندگي خود ممكن است يك يا دوبار دچار اختلال افسردگي شود. با اين دلايل نمي‌توانيم آمار افسردگي را با آمار شادي در جامعه در يك تناسب بگذاريم و مرزي ميان اين دو وجود دارد كه نمي‌شود براساس آن و به نسبت وجود اختلال‌هاي ديگر، تصميم گرفت يا گفت كه چون درصد افسردگي به نسبت شاخص جهاني پايين‌تر يا بالاتر است، مردماني شادتر يا غمگين‌تر داريم. اما آنچه كه آمارهاي جهاني در سال‌هاي گذشته اعلام كرده‌اند و براساس شاخص‌هاي جهاني اعلام شده، درصد شادي و شادماني در جامعه ايراني پايين است. شادي جامعه ايراني به مولفه‌هايي مربوط است كه اختلالات رواني نظير افسردگي هم در آن لحاظ مي‌شود، اما در مجموع اين آمارها به يكديگر مرتبط نيست و شادي هم در جامعه ايراني درصد كمي را به خود اختصاص داده است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون