كارشناس فني و ارتباطات دفتر منطقهاي صندوق جهاني ايدز، سل و مالاريا در ايران
اچآيوي، آتش زير خاكستر است
مرضيه كوهستاني
دكتر اميد زماني سالهاست پژوهشگر سلامت جنسي و ايدز است و كارگاههاي آموزشي فراواني را در مورد اچآيوي و ايدز براي نهادهاي مختلف، از انجمنهاي مردمنهاد گرفته تا سازمانهاي دولتي و آژانسهاي مختلف سازمان ملل برگزار كرده است. در برخي از اين كارگاهها بحث بر سر اين بوده كه چگونه ايدز نگيريم و در برخي ديگر با مخاطبان حرفهاي در خصوص نحوه رفتار صحيح با فردي كه با اچآيوي زندگي ميكند يا روشهاي كنترل سرايت ويروس و... گفتوگو كرده است.
او چند سالي مسوول ارتباطات توسعه در دفتر يونيسف ايران بود و پيش از آن كتابي با عنوان چگونه ايدز نگيريم، تدوين كرده و در اين كتاب به زبان بسيار ساده روشهاي انتقال اچآيوي را توضيح داده و نوشته جوانان چگونه بايد مراقب باشند تا دچار اچآيوي نشوند. يك سالي ميشود كه دكتر زماني به عنوان كارشناس فني و ارتباطات دفتر منطقهاي صندوق جهاني ايدز، سل و مالاريا فعال است و همين بهانهاي ميشود كه در كافهاي نزديك محل كارش او را ببينيم و از او درمورد وضعيت ايران در حوزه اچآيوي و ايدز پرس و جو كنيم. او معتقد است در سالهاي گذشته به موضوع اچآيوي به اندازهاي كه نياز است، توجه نشده است و همين باعث ميشود كه او و همكارانش نگران گسترش اچآيوي باشند كه فعلا ناديده گرفته شده است. وقتي دكتر زماني در مورد اچآيوي حرف ميزند، ردي از اشتياق براي ارايه راهكارهاي كاهش آسيب و از سويي نگراني از دغدغهاي هميشگي در تك تك كلمات او پيداست. اما اين كارشناس اچآيوي هرگز نااميد نيست و در راستاي پيدا كردن روزني براي آگاهيرساني به جوانان، حالا ۲ سالي ميشود كه هدايت مشاوره آنلاين در خصوص اچآيوي را هم در مركز ملي پيشگيري از ايدز سازمان بهزيستي بر عهده دارد. به سراغ اين پزشك جوان اما پر سابقه در حوزه پژوهش اچآيوي و ايدز رفتيم تا با او درباره ويروسي كه كنترل آن يكي از اولويتهاي هزاره سازمان ملل بوده است، گپ بزنيم.
براي نخستين سوال بفرماييد «ايدز» كه خيليها حسابي از آن ميترسند، چيست؟ به تفاوتش با اچآي وي هم لطفا اشاره كنيد.
اول از همه بگذاريد من بگويم ترس راهحلي براي ايدز به وجود نميآورد. آدمها بايد اچآيوي و ايدز را به خوبي بشناسند و خودشان را در برابر ابتلا به اين ويروس مصون كنند. بگذاريد از اچآيوي شروع كنيم. اچآيوي ويروس نقص ايمني انساني است كه به سه طريق اصلي، يعني آميزش بيمحابا، تزريق مشترك و از مادر به جنين منتقل ميشود. بيش از نيمي از افرادي كه تازه به اچآيوي مبتلا شدند در عرض 2 تا ۴ هفته علايمي مشابه آنفلوآنزا، مانند تب، خستگي، گلودرد، دانههاي پوستي، درد مفصلي، سردرد و گاهي تورم گرههاي لنفي را تجربه ميكنند. اما در كشور ما بيش از 80 درصد افرادي كه به اين ويروس مبتلا ميشوند؛ بر پايه دلايل مختلفي مانند ميزان ويروس وارد شده به بدن، راه سرايت، دوري از خدمات بهداشتي و... خودشان هم تا سالها متوجه نميشوند كه دچار اين ويروس هستند. به همين دليل است كه توصيه ميشود اگر كسي رفتار پرخطري مانند رابطه بدون كاندوم يا تزريق مشترك مواد داشت، براي اطمينان از وضعيت سلامت خود آزمايش اچآيوي بدهد.
ايدز اما مخفف «نشانگان نقص ايمني اكتسابي» در زبان انگليسي است و بر اثر تخريب ياختههاي دستگاه ايمني بدن ناشي از اچآيوي، عوامل و عفونتهايي فرصت پيدا ميكنند فرد را بيمار كنند. اين بيماريها علايم متنوعي در بدن به وجود ميآورند و در نهايت فردي كه به مرحله ايدز ميرسد طول عمر او بسيار كوتاه خواهد بود. بنابراين كسي كه با اچآيوي زندگي ميكند الزاما ايدز ندارد.
اين فرد چگونه ميتواند در مقابل ابتلا به ايدز خود را ايمن كند؟
افرادي كه با اچآيوي زندگي ميكنند با مصرف دقيق و به موقع داروهاي ضد اچآيوي (كه آنتيرتروويرال هم ناميده ميشوند) ميتوانند طول عمري مشابه افراد عادي داشته باشند و به مرحله ايدز وارد نشوند. تنها عامل مهم اين است كه فرد به موقع از وضعيت اچآيوي خود با خبر شود و نكات بهداشتي و درماني توصيه شده را رعايت كند.
شما كتابي داريد با عنوان چگونه به ايدز مبتلا نشويم؟ جواب اين سوال چيست؟
همانطور كه گفتم انتقال ويروس اچآيوي سه راه اصلي دارد؛ تزريق مشترك، آميزش جنسي محافظتنشده و از مادر به جنين. انتقال از طريق تزريق مشترك بيشتر براي افراد معتاد تزريقي محتمل است و كساني كه در فضاهاي غير بهداشتي خالكوبي ميكنند يا از تيغ مشترك استفاده ميكنند. در اين موارد كاربرد استراتژيهاي كاهش آسيب در اعتياد، مانند تشويق معتادان به ترك مواد، تشويق به عدم تزريق مواد و استفاده از داروهاي جايگزين مثل متادون، تشويق به عدم استفاده از سرنگ و سوزن مشترك و... مانع ابتلا به اين ويروس ميشود. در پيشگيري از طريق تماس جنسي پرهيز از رابطه خارج از چارچوب خانواده، وفاداري به همسر و حريم خانواده (داشتن تنها يك شريك جنسي)، استفاده از كاندوم در هر بار تماس جنسي و عدم استفاده از مواد روانگردان و الكل توصيه ميشود چون كه اينها ميتوانند كنترل فرد بر رفتارهاي جنسي خود را كاهش دهد. در پيشگيري از انتقال مادر به كودك، به زنان اچآيوي مثبت توصيه ميشود اگر ميتوانند باردار نشوند و در صورتي كه باردار شدند با مصرف داروهاي ضد اچآيوي، سزارين و ندادن شير به كودك و دادن دارو به كودك احتمال ابتلا كودك به اچآيوي را تا حد زيادي كاهش دهند.
با اين روشها احتمال تولد نوزاداني كه با اچآيوي به دنيا بيايند صفر ميشود؟
تا حد زيادي احتمال انتقال به جنين يا نوزاد كاهش پيدا ميكند. البته اين به شرطي است كه مادر بداند كه دچار اچآيوي است و تمهيدات اشاره شده را رعايت كند. مواردي بوده كه مثلا بچه يك سالهاي را با حال بسيار وخيم به بيمارستان آوردهاند و بعد از آزمايشهاي مختلف، پزشكان متوجه شدند كه بچه اچآيوي مثبت است و بعد از تست از مادر، تازه مادر متوجه شده كه اچآيوي دارد. بنابراين زناني كه روابط جنسي خارج از خانواده متعدد دارند يا معتادند يا شريك جنسيشان روابط متعدد دارد، بايد از وضعيت اچآيوي خود مطلع باشند و در صورتي كه با اين ويروس زندگي ميكنند مراقبتهاي لازم را در خصوص بارداري انجام دهند.
تعداد افراد شناسايي و گزارش شده اچآيوي در ايران ۳۰ هزار و ۱۸۳ هزار نفر اعلام شده است. از اين تعداد چند نفر در زمان شناسايي كودك بودهاند؟
در زمان شناسايي و گزارش ۳۷۵ نفر زير ۵ سال، ۱۵۲ نفر بين ۶ تا ۱۰ سال و ۱۱۸ نفر بين ۱۱ تا ۱۵ سال بودهاند.
اما حالا كه حرف از آمار شد، توضيحات تكميلي را هم بفرماييد. اين آمار بر اساس تفكيك جنسيتي و علل ابتلا چگونه است و چه تعداد از اين افراد وارد مرحله ايدز شدهاند؟
همانطور كه گفتيم، تا تاريخ اول مهر ماه ۹۴، سيهزارو صد و هشتاد و سه نفر ثبت اچآيوي داشتهايم. از اين بين ۸۵ درصد مردان و ۱۵ درصد زنان را تشكيل ميدهد. ۵۲ درصد موارد ثبت شده در گروه سني ۲۱ تا ۳۵ سال هستند. تاكنون ۷۳۸۷ نفر از اين تعداد فوت شدهاند و ۹۳۹۴ نفر وارد مرحله ايدز شدهاند.
از سال۶۵ كه اچاي وي در ايران شناخته شده است، ۶۷ درصد در اثر تزريق مشترك مواد، ۱۸درصد رابطه جنسي محافظت نشده، ۲ درصد مادر به جنين و ۱۲درصد هم نامشخص بودهاند. يك درصد از اين تعداد هم مربوط به خون و فرآوردههاي خوني پيش از اجراي سياستهاي اطمينان از سلامت خون در سازمان انتقال خون بوده است.
اما مدام ميشنويم اين الگو تغيير كرده است؟
بله. در سالهاي اخير از موارد شناسايي شده ۳۴درصد زن بودهاند و ۳۹ درصد موارد جديد از راه تزريق مشترك و ۴۱ درصد از راه روابط جنسي محافظتنشده و ۳ درصد مادر به جنين بوده است. از سال ۲۰۰۷ با نظام جامع سلامت خون در سازمان انتقال خون هيچ موردي از انتقال اچآيوي به علت فرآوردهخوني آلوده نداشتهايم. به هر حال آنچه اهميت دارد تغيير الگوي انتقال از راه تزريق مشترك به انتقال از طريق رابطه جنسي است كه براي كارشناسان و مسوولان نگرانكننده است.
اما در حال حاضر داريم فقط در مورد موارد شناسايي شده صحبت ميكنيم. اين در حالي است كه شما ميگوييد تعداد زيادي از افراد هستند كه حامل اچآيوي هستند و خودشان هم خبر ندارند. تخمينها ميگويد چه تعداد مبتلا به اچآيوي در ايران زندگي ميكنند؟
در برآوردهاي علمي كه هر دو سال انجام ميشود بر اساس فراواني رفتارهاي پرخطر، تعداد افراد در معرض خطر و خطر سرايت در هر رفتار مدلهاي آماري مختلفي بررسي ميشود و معمولا با يك فاصله اطمينان تخميني از تعداد مبتلايان بيان ميشود كه البته يك برآورد منتشر شده در سال ۲۰۱4 در حدود همان ۹۰ هزار نفر است.
ممكن است خيليها كه معتقد به مسكوتماندن مساله اچآيوي هستند بگويند اين 90 هزار نفر تعداد چشمگير و زيادي در معيار جمعيتي ايران به حساب نميآيند و بهتر است به جاي تمركز بر اچآيوي به سراغ بيماريهايي رفت كه مبتلايان بيشتري دارد. چه پاسخي براي اين افراد وجود دارد؟
اچآيوي مانند آتش زير خاكستر است. انتقال آن با رابطه جنسي و تزريق مشترك صورت ميگيرد. فردي كه اچآيوي دارد و خودش نميداند، اصول مراقبتي را رعايت نميكند و ممكن است افراد زيادي نادانسته به اين ويروس مبتلا شوند. در واقع نگراني بزرگتر در خصوص افرادي است كه خودشان از وضعيت اچآيوي خود، آگاه نيستند. زنان تنفروش، معتادان تزريقي و گروه زيادي از جواناني كه با اين گروهها رفتار پرخطر دارند، خطر گسترش اچآيوي را بالا ميبرند. بنا براين تا جاي ممكن بايد آموزشهاي لازم به همه افراد جامعه به صورت رسمي و غيررسمي در خصوص اچآيوي ارايه شود، كه جامعه از ابتلا به اين ويروس دور شود.
خب حالا كه آموزش اينقدر مهم است بگذاريد با سوالات متداول آموزشي در خصوص انتقال اچآيوي شروع كنيم. هزاران سوال در مورد انتقال اچآيوي به ديگري وجود دارد. از نيش پشه گرفته تا استفاده از توالتهاي عمومي، بنا به توضيحات شما اين موارد هيچ كدام منجر به انتقال اچآيوي نميشود.
نخير. اچآيوي در برخي مايعات داخلي بدن انسان وجود دارد اما فقط از راه آميزش جنسي، تبادل خون يا فرآوردههاي آن و از مادر به جنين قابل سرايت به ديگري است. بنا براين عطسه، سرفه، تماس پوستي سالم، روبوسي، استفاده از ظروف غذاي مشترك، دستشويي، حمام يا استخر مشترك، نيش پشه، غذاخوردن با هم و موارد مشابه راه انتقال آن نيست.
در مورد اين بيماري كليشههايي نيز وجود دارد، مانند اينكه اين بيماري مخصوص برخي از افراد خاص است.
ابتلا به اچآيوي مخصوص هيچ گروه و طبقه خاصي نيست. همه طبقات اجتماعي و اقتصادي ممكن است در صورتي كه مراقب نباشند به اين ويروس مبتلا شوند.
البته انگار سن هم نميشناسد، آماري منتشر شده بود درباره اينكه چهار و نيم درصد از كودكان كار و خيابان به اچآيوي مبتلا هستند. اين آمار صحت داشت؟
بله، متاسفانه. تحقيقي نشان داده كه 5/4 درصد از كودكان كار و خيابان در تهران به اچآيوي مبتلا هستند. علاوه بر كودكان كار و خيابان برخي تحقيقات نشان داده كه 8/13 درصد از معتادان تزريقي و 5/4 درصد از تنفروشان هم دچار اچآيوي هستند. اين در حالي است كه شيوع اچآيوي در جمعيت عمومي حدود يك دهم تا دو دهم درصد است.
اين فرضيه وجود دارد كه تعداد زيادي از كودكاني كه مبتلا به اچآيوي ميشوند، احتمالا مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند. اگر بخواهيم راهنمايي براي افرادي كه مورد تعرض قرار ميگيرند بكنيم تا مبتلا به اچآيوي نشوند چه پيشنهادهايي به آنها ميتوان ارايه داد؟
پيش از هر چيز بايد بدانيم كه فردي (به خصوص كودكي) كه مورد تعرض قرار ميگيرد پيش از هر چيز احتياج به مشاوره پزشكي و سلامت روان دارد. بايد آزمايشهاي مختلف از او گرفته شود و به سرعت تحت درمان روانپزشكي قرار بگيرد تا عوارض اين «تروما» در او كم شود و دچار افسردگي يا مشكلات ديگر ناشي از اين واقعه نشود. در عين حال اين افراد ميتوانند تا حداكثر ۷۲ ساعت بعد از بروز اين فاجعه استفاده از داروهاي ويژهاي را شروع كنند كه احتمال ابتلا به ويروس را تا حد بسياري كاهش ميدهد. اين افراد در كنار خدمات سلامتي كه دريافت ميكنند بايد مشاوره حقوقي و مشاوره اچآيوي هم بشوند. چنين افرادي بايد به خاطر داشته باشند كه اگر چه تعرض اتفاق بسيار تلخ و ناخوشايندي است اما بايد نگاه كاهش آسيبي داشته باشند و جلوي بروز مشكلات بزرگتر مانند ابتلا به اچآيوي را بگيرند.
داروهايي كه به آن اشاره كرديد، براي كادر پزشكي و مددكاري كه ممكن است در معرض سوزن آلوده باشند، هم كاربرد دارد؟
بله. اين داروها در صورتي كه تا ۷۲ ساعت پس از رفتار پرخطر شروع شود امكان ابتلا به اچآيوي را كاهش ميدهد. حال اين امكان ابتلا بر اثر فرو رفتن سوزن آلوده باشد يا رابطه جنسي محافظت نشده. توصيه ميشود فردي كه در معرض خطر اچآيوي قرار ميگيرد به يكي از مراكز مشاوره بيماريهاي رفتاري رفته و راهنمايي لازم را بگيرد. در صورتي كه لازم باشد داروهاي ضداچآيوي براي فرد در معرض خطر آغاز ميشود.
اما به گفته بسياري از كارشناسان اچآيوي، تعداد زيادي از پرسنل درماني و حتي پزشكان هم از اين راهكارهاي پيشگيري از اچآيوي در مواقع بروز بحران خبر ندارند؟
متاسفانه گاهي اينچنين است و اين به خاطر عدماطلاعرساني دقيق در خصوص اچآيوي و راههاي پيشگيري از آن است كه حتي فعالان حوزه بهداشت و درمان هم از آن اطلاع كافي ندارند.
حالا كه بحث از سرنگ و سوزن آلوده شده بگذاريد سراغ معتادان تزريقي هم برويم. طرحي وجود داشت كه به معتادان تزريقي سرنگ يكبار مصرف رايگان ارايه ميشد تا امكان ابتلا به اچآيوي را كاهش دهد. اين طرح چقدر موثربوده است؟
ارايه سوزن و سرنگ يكبار مصرف طرح بسيار خوبي است. اما واقعيت اين است كه تعداد لازم سرنگ و سوزن به معتادان ارايه نميشود. برآورد ميشود كه معتادان تزريقي در سال بين ۴۴ تا ۶۰ سوزن و سرنگ رايگان دريافت ميكنند. اين در حالي است كه طبق استانداردهاي بهداشتي براي اثربخشي پيشگيري حداقل سرنگ دريافتي بايد ۳۰۰ عدد در سال باشد. اين رقم را نگاه كنيد و ببينيد ما چقدر از استانداردها فاصله داريم.
اين آمار در مورد خدمات پيشگيري اچآيوي در تن فروشان چقدر بوده است؟
طبق گزارشها خدمات پيشگيرانه به تنفروشان شامل اطلاع داشتن از محل دريافت كاندوم رايگان و محل مراجعه براي تست اچآيوي و... ۴۵ درصد است كه اين آمار هم از وضعيت اثربخش فاصله زيادي دارد.
در آماري كه ابتداي صحبت اشاره كرديد، گفتيد الگوهاي جديد نشان ميدهد كه تعداد زنان مبتلا به اچآيوي رو به افزايش است. آيا خدمات به زنان هم با اين روند افزايشي، بيشتر شده است؟
زنان به خاطر ساختار بدني در مقابل ويروس ضعيفتر هستند. اطلاعات كمتري به آنها ميرسد و آگاهي كمتري دارند. به علاوه ارايه خدمات به زنان با محدوديتهاي بسيار زيادي همراه است. گاهي زنان از سوي خانواده از رفتن به مراكز مشاوره و خدمات رسان منع ميشوند. در عين حال مراكز بسيار كمتري هم براي خدمات رساني به زنان اچآيوي مثبت وجود دارد. در مجموع شايد بتوان گفت كه زناني كه با اچآيوي زندگي ميكنند شرايط سختتري را نسبت به مردان اچآيوي مثبت تجربه ميكنند.
در اين سالها كه بيماران زيادي را ديدهايد، مهمترين چالشهاي افرادي كه با اچآيوي زندگي ميكنند را چه ميدانيد؟
وضعيت درماني اين بيماران، دريافت خدمات جراحي، دهان و دندان، خدمات تخصصي درماني زنان و... با پيچيدگيهاي جدي روبهرو است. علاوه بر اين وضعيت اشتغال افرادي كه با اچآيوي زندگي ميكنند هم سخت است كه عوامل مختلفي باعث بروز چالش در امر اشتغال شده است. از سويي اگر كارفرما بداند فردي اچآيوي دارد ممكن است استخدامش نكند، از سوي ديگر ارايه خدمات رايگان به مبتلايان باعث شده سطح توقع آنها بالا باشد و دنبال كارهاي ساده و كم دردسر و پر درآمد باشند. اين امر وضعيت اشتغالشان را پيچيدهتر هم ميكند. طبيعي است كه اين افراد به خاطر مصرف داروهاي خاصي احتياج به نوشيدن مقدار زيادي مايعات دارند و آب بايد در دسترسشان باشد و طبيعي است كه بايد فرصتهايي براي استراحت به آنها داده شود، اما اين افراد هم بايد سخت تلاش كنند و در كارهاي تخصصي با پشتكار زياد فعاليت كنند.
در كنار اين، مهمترين مشكل اين افراد انگ و تبعيضي است كه به آنها تحميل ميشود. اين انگ و تبعيضها حتي كودكان مبتلا را هم در امان نميگذارد. من نمونهاي ديدهام كه كودكي بعد ازمرگ پدرش كه ايدز داشته از مدرسه اخراج شده بود. يعني از نظر اوليا و مديران جرم بچه اين بوده كه چرا پدرت مبتلا به ايدز بوده است.
مسائل درماني و سلامت را يكي از چالشهاي جدي دانستيد. آيا اين در كنترل اچآيوي هم صادق است. افراد اچآيوي مثبت خدمات كامل را در خصوص اچآيوي خود دريافت ميكنند؟
نميتوانم بگوييم كه حتي افراد شناسايي شده خدمات كامل دريافت ميكنند. پوشش دارويي افراد اچآيوي مثبت حدود ۲۰ درصد است.
يعني ۸۰ درصد از افراد اچآيوي مثبت دارو براي كنترل ويروس دريافت نميكنند؟ بر اساس چه پروتكلي؟
قبلا بر اساس ميزان DC4 فرد، تصميم گرفته ميشد كه دارو دريافت كند يا نكند. اما طبق پروتكلهاي جديد به محض تشخيص اچآيوي بايد فرد تحت درمان دارويي قرار بگيرد. اما با اين وجود بسياري از افراد تحت دارو درماني قرار نميگيرند.
چرا؟
هزينه دارويي، براي هر فرد مبتلا، در صورت عدممقاومت دارويي، نزديك به سالي هزار دلار است. شايد هزينههاي آن در اين تصميمگيري بيتاثير نباشد. البته بعضي افراد (به ويژه مصرفكنندگان مواد و افراد بيخانمان) هم براي دريافت خدمات دارويي به موقع مراجعه نميكنند و نهادهاي مسوول هم از ترس اينكه فرد با قطع و وصل درمان دچار مقاومت دارويي شود، ترجيح ميدهند كه دارو را براي افرادي كه مراجعه منظم ندارند شروع نكنند. در حالي كه در كشورهاي پيشرفته حتي براي افراد كارتنخواب مبتلا توزيع داروهاي ضد اچآيوي منظم انجام ميشود.
به انگ و تبعيض هم به عنوان يك مشكل جدي اشاره كرديد. براي كاهش انگ و تبعيض بايد چه كار كرد؟
آموزش و اطلاعرساني مهمترين راهكار كاهش انگ و تبعيض است. آموزش به فردي كه با اچآيوي زندگي ميكند، آموزش به خانواده و دوستان ونزديكان اين فرد و آموزش به عموم جامعه ميتواند اين انگ و تبعيض را كاهش بدهد.
آموزش كه خيلي كلي است. خوب مسوول اين آموزش كيست؟
اول از همه خوب است بدانيد كه طبق اهداف سازمان ملل قرار بود تا سال۲۰۱۰، ۹۹ درصد از افراد اطلاعات عمومي راجع به اچآيوي را داشته باشند. اين رقم يعني همه نهادهاي آموزش رسمي و غير رسمي از جمله آموزش عالي و آموزش و پرورش و رسانهها بايد در اين امر دخيل باشند. بيش و پيش از هر نهادي هم، آموزش و پرورش مسوول آموزش عمومي در خصوص اچآيوي است. نهادي كه ظاهرا كمترين پاسخگويي و مسووليتپذيري را هم دارد. آموزش و پروش الان ميگويد يك ميليون دانشآموز را با مساله اچآيوي آشنا كرده است. اما يك ميليون در مقابل جمعيت 40 ميليوني جوانان واقعا رقم اندكي است. علاوه براين، آموزش و پرورش كاركرد مهارت آموزي ندارد. براي آموزش پيشگيري ازاچآيوي بايد به دانشآموزان مهارتهاي زندگي را آموخت. اما حتي كلاسهاي مهارتهاي زندگي دانشآموزان هم شبيه يك كلاس تئوريك و حفظي و ناكارآمد است.
بحث از آموزش پيش آمد. شما سالهاست در حوزه اچآيوي كار آموزشي و فرهنگي و درماني انجام ميدهيد. تا به حال براي خودتان پيش آمده كه بترسيد كه مبتلا به اچآيوي شويد؟
بله. آدمي هميشه با ترسها و نگرانيهايي روبهروست منتها ميتواند با آگاهتر شدن بر آن ترسها غلبه كند. يك بار هم اوايل كارم در اين حوزه بود و براي بازديد به خانه فردي اچآيوي مثبت رفتم كه آشنايي كافي با او نداشتم. برايم چاي آورد و چند دقيقهاي طول كشيد تا تصميم بگيرم كه چايم را بخورم. ولي چون دليل منطقي و علمي براي نخوردنش در ذهنم نيافتم و از طرفي اگر نميخوردم به انگ و سرخوردگي او ميانجاميد، تصميم درست را گرفتم.
پس دانش كامل در خصوص راههاي انتقال ويروس هم ممكن است كافي نباشد تا از ترس ابتلا به آن رها شويد؟
البته دانش كمك زيادي ميكند. من پسر ۱۴سالهاي دارم كه از وقتي سه و چهار ساله بود با خودم به مراكز حمايتي افراد اچآيوي مثبت ميبردمش تا با بچهها بازي كند. زماني كه دانش كافي پيدا كردم، ديگر هرگز نميترسيدم كه فرزندم با بچههايي كه با اچآيوي زندگي ميكنند، بازي كند. من ميدانستم و مطمئنم كه از طريق بازي كردن و هيچ تعامل روزمرهاي هيچكس به اچآيوي دچار نميشود.
سالهاست كه رصدگر اچآيوي در ايران هستيد. پيشبينيتان از آينده چيست؟
راستش آينده خيلي نگرانم ميكند. ميترسم روزي برسد كه ناگهان اين آتش زير خاكستر زبانه بكشد و در آن زمان كاري از دست كسي برنيايد.
اقداماتي كه در حال حاضر در حال انجام است نگرانيتان را كمتر نميكند؟
اقدامات خوب زيادي در حال انجام است كه آدم را اميدوار ميكند. مشاوره آنلاين در بسياري از مراكز، گسترش بيشتر اطلاعرساني در خصوص اچآيوي و گسترش مراكز مشاوره و خدماترسان در شهرهاي مختلف اگرچه اصلا كافي نيست اما اميدواركننده است. اما واقعيت اين است كه كشور ما از ثبات سياستي در خصوص مساله اچآيوي برخوردار نيست. هركسي كه ميآيد، ميتواند برنامههاي جديدي بريزد كه گاهي خيلي خوب است و گاهي خيلي بد. مساله اين است كه سند خط مشي يا سياست دقيقي در اينباره وجود ندارد كه بگويي اين سند است و هر كس كه ميآيد بايد در راستاي اين سند عمل كند و كار را از قبلي تحويل بگيرد و به بعدي با پيشرفت منطقي تحويل بدهد.
اما چند سال پيش يك سند جامع تدوين شد. سرانجام آن سند چه شد؟
در سال 1385 سياستهاي كشوري در خصوص اچآيوي تدوين شد و به هيات دولت رفت. اما اين سند از دستور كار دولت خارج شد و اقدام ديگري روي آن صورت نگرفت. آ9ن زمان كه برخي پيگير سند سياستي ميشدند، مدام پاسخ ميگرفتند كه در حال بررسي است و حالا بعد از ۱۰ سال هنوز خبري از آن سند نيست. احتمالا جايي در هيات دولت بايگاني شده است. بايد دوباره از دولت خواهش كرد كه اين سند را براي حمايت از سلامت همه افراد جامعه به بررسي بگذارد و امكان اجرايي شدن آن را فراهم كند. ببينيد از اچآيوي نبايد ترسيد اما بايد آن را جدي گرفت و براي پيشگيري از شيوع آن هركسي خودش را مسوول بداند و كاري مفيد بكند.