اربكان سه پسر داشت
ابراهيم فراهاني
عباس معروفي كتابي با داستاني مستند به نام «فريدون سه پسر داشت» دارد كه نامش برگرفته از داستان شاهنامه و ميراث فريدون به سه پسرانش است. فريدون جهان را بين سه پسرش تقسيم كرد اما حسد باعث جنگ بين آنها و حذف ايرج شد. اين يادداشت به ميراث نجمالدين اربكان و سرنوشت اين ميراث ميپردازد. پروفسور نجمالدين اربكان، معمار اسلامگراي مدرن تركيه توانست نخستين دولت اسلامگراي تركيه را در سال 1996 به مدت يك سال پايهگذاري كند و در نهايت با كودتاي نرم ارتش، در سال 1997، سقوط كرد. پراگماتيستي كه به دنبال روندي دموكراتيك در پي رساندن پيام آشتي اسلام و دموكراسي از مسير اسلام اجتماعي بدون خشونت بود. در دهه هفتاد ميلادي، حزب نظام ملي و سلامت ملي را پايهگذاري كرد اما در نهايت با كودتا منحل شد. او توانست در دهههاي بعد با حزب رفاه در انتخابات پارلماني همچنان به تلاش خود ادامه دهد و به پست نخست وزيري برسد كه ارتشيان حامي آتاتورك با كودتايي پستمدرن وي را عزل و سپس خانهنشين كردند. حزب عدالت و توسعه توانست تنها پس از پنج سال قدرت را به دست بگيرد و تاكنون به حكومت ادامه دهد. حزب عدالت و توسعه موفق شد اقتصاد تركيه را متحول و وزن و نفوذ بينالمللي تركيه را افزايش دهد. شيوه حكومت در تركيه به عنوان الگوي برتر در بهار عربي مطرح شد اما پس از اتخاذ سياست خارجي تهاجمي به جاي تنش صفر با همسايگان و شكست اهداف پيشبيني شده در سوريه، درخشش گذشته را از دست داد. در طي حكومت حزب عدالت و توسعه، دونفر (اردوغان و گل) مستقيم به شاگردي اربكان اعتراف كردهاند و يك نفر (اوغلو) هم با ادامه مسير اربكان، وامدار ميراث او بوده است. دو سال پيش رجب طيب اردوغان همراه خودش، عبدالله گل را از صحنه خارج كرد و به جاي او نشست و امروز نوبت حذف احمد داود اوغلو بود تا به بهاي انحصار قدرت، از مسيري كه اربكان براي آن زحمات بسياري كشيده بود منحرف شود. اما ميراث اربكان كه به سه پسرش (اردوغان، عبدالله گل و داود اوغلو) رسيد امروز در اختلافات داخلي حزب و حذف رقيبان توسط اردوغان و اشتباهات استراتژيك در داخل كشور و سياست خارجي تهاجمي به خطر افتاده و به انحراف كشيده شده است. ميراث اربكان كه امروز به خطر افتاده عبارت است از: ابتدا، اربكان در پي احياي تمدن اسلامي و سازگاري عملي اسلام اجتماعي و سياسي با دنياي مدرن بود. الگوي اسلام تساهلي كه توان رقابت و همزيستي مسالمتآميز با تمدن غرب را داراست. فرصتي تاريخي پيش آمده كه در يك فرآيند سياسي از كودتاي 1980 با سنتز تركي- اسلامي (TIS) به حزب آك پارتي (AKP) رسيد. الگوي حكومتي ديندار در كنار توسعه كه امروز اردوغان اين الگوي بكر را به خطر انداخته و آن را به نوعثمانيگرايي تعبير كرده است. اردوغان به دنبال نظام رياستي مستبدي است تا بتواند بدون رقيب و مزاحم، حكومت كند. دوم، اربكان همچنين به دنبال اتحاد جهان اسلام و حمايت از مردم فلسطين در سال 1980 دراعتراض به اعلام پايتخت دايم اسراييل در بيتالمقدس تظاهراتي برگزار كرد. همان رفتاري كه اردوغان در سال 2009 اجلاس داووس سويس در اعتراض به كشتار غزه بعد از مجادله با رييسجمهور اسراييل جلسه را ترك كرد اما امروز اردوغان در انزواي متحدان غربي به دامن اسراييل پناه برده است. اسراييل همچنان از اختلافات كشورهاي منطقه بهره ميبرد و شهركسازي در مناطق اشغالي ادامه دارد. سوم، اربكان با هدف تقويت همكاريهاي اقتصادي كشورهاي اسلامي، گروه دي هشت را پايهگذاري كرد. در سال 1997 گروه دي هشت در استامبول موجوديت خود را اعلام كرد. اربكان اعتقاد داشت كه كشورهاي اسلامي با توجه به پتانسيل بالاي اقتصادي خود ميتوانند در صورت اتحاد و يكپارچگي به عنوان رقيب بزرگ بازار مشترك اروپا ظاهر شوند و روي همين اصل نيز با دعوت از هشت كشور بزرگ اسلامي براي تشكيل گروه دي هشت انتظار داشت كه اين كشورها به عنوان موتور محرك اتحاد جهان اسلام و توسعه فعاليتهاي سازمان كنفرانس اسلامي عمل كنند. بحران سوريه و عراق در همسايگي تركيه و نرسيدن به اهداف اوليه و شكست سياست خارجي تركيه در اين دو كشور، تشكيل منطقه خودمختار كردهاي سوريه در مرز تركيه و بمبگذاريهاي اخير در داخل تركيه و عدم حمايت اتحاديه اروپا و سازمان ناتو از تركيه، انزوا و سردرگمي اردوغان را به همراه داشته است. شكست مذاكرات دولت تركيه با حزب كارگران كردستان و بحران جنگ داخلي بعد از شكست انتخابات ژوئن سال گذشته، صنعت توريسم تركيه را با خطر جدي مواجه كرده است. تركيه امروز نتوانسته است رشد اقتصادي خود را با روندي صعودي ادامه دهد. دارون عجم اوغلو در كتاب «چرا ملتها شكست ميخورند؟» حضور اليگارشي در هرم قدرت را دليل ناپايداري توسعه برميشمرد. پس مساله اصلي اقتصادي همه كشورها مهار اليگارشي است. حزب عدالت و توسعه توانست تمركز اليگارشي ارتش و قوه قضاييه در مراكز قدرت را بشكند اما امروز اطرافيان و نزديكان اردوغان تبديل به اليگارشي فاسدي شدهاند. عموم كشورهاي در حال توسعه روندي پاندولي دارند و در جاي اليگارشي سابق، اليگارشي جديدي شكل ميگيرد كه همان مسير اشتباه گذشته را ادامه ميدهد. معماي توسعه نورث در توزيع اين وضعيت راهحل را در جامعه مدني قوي ميداند كه بتواند اليگارشي و نيروهاي امنيتي را كنترل كند. اردوغان با روانه ساختن سيل پناهندگان سوري به اروپا، خواهان سكوت اروپا در نقض حقوق مدني كردها و تضعيف جامعه مدني است. در گذشته ارتش تركيه با كودتا در پي ساقط كردن رقيب برميآمد و امروز اردوغان در بيرون از حزب عدالت و توسعه با زور و ارعاب در پي حذف رقيبان و تضعيف جامعه مدني است و در داخل حزب، برادارانش را با كودتاي نرمي حذف كرد. ميراث اربكان امروز تنها براي يك پسر (اردوغان) باقي مانده است، اما او امانتدار خوبي نبوده است.