• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3530 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت

مرتضي مبلغ در گفت‌وگو با «اعتماد»:

عارف اگر شايستگي نداشت راي ميليوني نمي‌آورد

مريم وحيديان

 

مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزارت كشور دولت اصلاحات معتقد است كه رياست محمدرضا عارف در مجلس احترام به راي مردم و مطالبه آنان براي تغيير است. به گفته اين فعال سياسي اصلاح‌طلب مردم با مشاهده و بررسي شايستگي‌هاي عارف به او راي ميليوني دادند و بر اين اساس نمي‌شود به اين راي توجهي نداشت.
 ايجاد تغيير و تحول در رياست مجلس دهم را تا چه حد داراي اهميت مي‌دانيد؟ تحليل شما از شرايط انتخاب رياست مجلس دهم چيست؟
اساسي‌ترين نكته‌اي كه در اين انتخابات به عنوان پيام مردم خود را نشان داد، اين بود كه مردم خواهان تغيير و تحول در روند اوضاع و به ويژه در قوه مقننه هستند. علت اصلي آن هم رفتارهاي افراطي مجلس نهم بود. هر روز يك سناريوي جنجالي مطرح مي‌شد. اين مطالبه براي تغيير طبيعي است و در مجلس دهم خود را به خوبي نشان داد. پيام قاطع و اساسي مردم مبني بر تغيير بايد در همه ابعاد از جمله رياست مجلس خود را نشان دهد. بنابراين اگر اصلاح‌طلبان در بحث رياست مجلس از آقاي عارف حمايت مي‌كنند به همين دليل است. بايد خواست و مطالبه مردم در همه موارد از جمله اين مورد به خصوص هم توسط منتخبين مردم محقق شود. برخي الان اين دو نامزد رياست مجلس را با هم مقايسه مي‌كنند. به نظر من اين كار تقليل دادن موضوع و نوعي انحراف از موضوع است. اصلا بحث چنين نيست. بحث اين است كه مطالبه مردم مبني بر تغيير در ابعاد مختلف در مجلس نمود پيدا كند. مردم اگر شايستگي آقاي عارف را تاييد نمي‌كردند راي ميليوني به او نمي‌دادند.
اصلاح‌طلبان از چه نظر عارف را براي رياست مجلس مناسب مي‌بينند؟
آقاي عارف به عنوان نماد تغيير در اين دوره از انتخابات مطرح شد. او سر ليست اصلاح‌طلبان و حاميان دولت در سراسر كشور بود. با به دست آوردن اكثريت مجلس توسط ليست اميد، عارف به عنوان نماد راي مردم شناخته شد. سوابق و شايستگي او نيز مشخص است و جاي خود دارد. به نظر من مساله اصلي اين نيست كه چه فردي رياست را به عهده داشته باشد بلكه مساله اصلي احترام گذاشتن به راي مردم و تغييرخواهي آنان در اين دوره از انتخابات است. نكته اساسي اين است كه راهبرد اصلاح‌طلبان و منتخبان فهرست اميد همدلي، تعامل و گفت‌وگو براي پيشبرد مسائل مردم، كاهش مشكلات و حل مسائل خواهد بود تا مجلسي كارآمد، متين، عقلايي و اخلاقي شكل گيرد. بايد توجه داشت كه در مديريت ارشد كشور، تغيير امري طبيعي است و يكي از نمادهاي دموكراسي در كشور است. حتي رييس‌جمهور هم هر چقدر كه رييس‌جمهور خوبي باشد بعد از دو دوره به‌طور طبيعي تغيير مي‌كند. در دو دوره مجلس شخصيتي مثل آقاي لاريجاني رييس مجلس بودند؛ من اگر به جاي ايشان بودم خودم براي اين تغيير پيشقدم مي‌شدم و شرايط اين تغيير را فراهم مي‌كردم تا اين تغيير هرچه بهتر و بيشتر رخ دهد. اين حركت در پاسخ به مطالبه مردم است. تغيير رييس مجلس هم امري طبيعي است و به نفع كشور و جريان‌هاي سياسي است. البته بايد اين تغييرات با تفاهم، تعامل، همدلي و توجه به منافع ملي باشد.
. چگونه مي‌توان ازائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرايان معتدل حراست كرد؟
اين مساله به رفتارهاي هر دو جريان سياسي باز مي‌گردد. اگر هر دو جريان سياسي همچون گذشته بر مبناي منافع ملي، مصالح عمومي و حل مشكلات اساسي مردم حركت كنند طبيعي است كه همدلي‌ها و تعامل‌ها تقويت مي‌شود و مي‌توان در جهت رفع مشكلات حركت كرد اما اگر مسائل ديگري مطرح باشد به همان اندازه به تحقق منافع ملي آسيب مي‌رسد.
نقش تعامل و گفت‌وگو بين دو جريان سياسي اصلاح‌طلب و اصولگراي معتدل در انتخاب رياست مجلس چه مي‌تواند باشد؟
بالاخره بحث رياست مجلس نهايتا با انتخابات درون مجلس به پايان مي‌رسد. اين انتخابات مي‌تواند تابع هر الگويي باشد. مهم اين است كه حتي اگر در رقابتي‌ترين حالت هم اين انتخابات شكل گيرد رقابتي سازنده، دوستانه و همدلانه باشد. رقابت امر ضروري و مفيدي در كشور است. مهم اين است كه رقابت‌ها شكل سازنده و هم‌افزا داشته باشد؛ نه شكل مخرب. در كشور ما خيلي موارد رقابت‌ها شكل چالشي و مخرب داشته است. اين مجلس به دليل مطالبه ملي، عقلانيت و بلوغ سياسي مردم و منتخبان مي‌تواند نماد رقابتي سازنده و هم‌افزا باشد. هر الگويي كه براي تعيين رياست مجلس دنبال شود، بايد به شكلي همدلانه و سازنده باشد. اميد است خواست مردم مبني بر تغيير سازنده رخ دهد.
تندروها براي ايجاد شكاف در بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان چه روش‌هايي را به كار مي‌بندند؟
تندروها همانطور كه تجارب گذشته نشان داده همواره به دنبال اين هستند كه كشور حالت متشنج و چالشي داشته باشد. آنها مي‌خواهند همدلي و همكاري شكل گرفته بين جريان اصلاح‌طلب و اصولگراي معتدل براي حل مشكلات كشور به شكاف بدل شود و اتحاد ميان آنها شكل نگيرد. منافع اين گروه در همين غوغا‌ها و چالش‌ها است. مردم هوشيار هستند. منتخبين مردم هم بايد هوشيار باشند و مراقبت كنند كه در مدار عمليات رواني تندروها گرفتار نشوند كه تله تفرقه افكنانه تندروها پهن است. مجلس دهم بايد مجلسي با سمت و سوي حل مشكلات اساسي مردم و تعالي و پيشرفت كشور باشد. هر گونه غفلتي نسبت به اين مساله وارد شدن در بازي عمليات رواني تندروها است كه نمي‌خواهند اجازه دهند كشور به پيشرفت و تعالي برسد.
خيلي‌ها اين تحليل را دارند كه اگر آقاي عارف رييس مجلس نشود براي انتخابات 96 كانديدا مي‌شود. اين ادعا چقدر واقعي است؟
اينها گمانه‌زني برخي است. مهم اين است كه در حال حاضر عارف به عنوان نماد تحقق مطالبات مردم خود را براي نامزدي رياست مجلس آماده كرده است و در اين باره همه بايد دست به دست هم دهيم تا اين مطالبه ملي به شكل منطقي و همدلانه محقق شود.
چقدر همراهي اصلاح‌طلبان با دولت به رياست آقاي عارف در مجلس دهم بستگي دارد؟
 نمي‌توان اينها را تفكيك كرد. مهم‌ترين حاميان و پشتيبان‌هاي دولت، اصلاح‌طلبان بودند كه باعث پيروزي روحاني در سال 92 شدند. اصلاح‌طلبان بدون هيچ چشمداشت و سهم‌خواهي مانند گذشته حمايت‌هاي خودشان را از دولت ادامه خواهند داد. به اين خاطر كه شعارهاي رييس‌جمهور به تدريج محقق شود. تصور نمي‌كنم كه فاصله يا شكافي بين دولت و اصلاح‌طلبان به وجود آيد. همگامي و همدلي دولت، اصلاح‌طلبان و همه جريان‌هاي دلسوز كشور كه به دنبال منافع ملي هستند ادامه پيدا خواهد كرد و روز به روز هم تقويت خواهد شد.
آيا بحث رياست مجلس براي اصلاح‌طلبان حيثيتي شده است؟
هيچ چيز حيثيتي نيست. حيثيتي كردن هر مساله‌اي به صلاح نيست؛ مگر حيثيتي كردن منافع ملي. چيزي كه بايد براي همه حيثيتي باشد اين است كه تمام هم و غم خود را معطوف به باز كردن گرهي از گره‌هاي مردم كنند؛ مشكلات كشور را حل كنند و در اين راستا آنچه حيثيتي مي‌شود عقلاني، اخلاقي عمل كردن و متعاملانه عمل كردن است. به هر حال در هر رقابتي ممكن است يك جريان اكثريت را بياورد و در رقابت ديگري جريان مقابل. اينها بحث‌هاي انحرافي است. دو قطبي‌سازي‌ها حتي در بحث غير از رياست مجلس خطا است. دو قطبي اصولگرا و اصلاح‌طلب هم درست نيست. اين دو جريان سياسي با هم رقابت مي‌كنند اما دو قطبي كردن رقابت‌ها به اين معني كه در رقابت به سمت تخريب و چالش و روند كاهنده باشد نادرست است. رقابت‌ها بايد معطوف به ايجاد هم افزايي و افزايش همدلي‌ها باشد. اصولا ورود به اين بحث‌ها، دو قطبي كردن و ايجاد شكاف غلط و ناصواب است كه به نفع هيچ كس نيست.
عده‌اي اين تحليل را دارند كه اگر لاريجاني رييس مجلس نشود، اصولگرايان به مجلس دهم حمله مي‌كنند و آقاي عارف توانايي مديريت مجلس تحت فشار را ندارد. چقدر اين تحليل‌ها را واقعي مي‌دانيد؟
اين نوع تحليل‌ها نيز دقيقا همان عمليات رواني تندرو‌ها است. تندروها با سلسله عمليات رواني مي‌خواهند دل منتخبين مجلس را خالي كنند و كاري كنند كه منتخبين فراموش كنند كه مطالبه بزرگ مردم چه بوده است. اولا تندروها همواره تخريب و مساله‌سازي مي‌كردند و بقايايي از آنها در مجلس دهم اين كار را ادامه خواهند داد. اگر چه صداي آنها خيلي كم خواهد بود. مجلس دهم مجلسي است كه تندروها به‌طور جدي در آن به حاشيه رانده مي‌شوند. اصولگرايان دلسوز، معتدل و مدافعين دولت بسيار بعيد است به خاطر يك رياست بخواهند همه قاعده بازي را كه پيشتر پذيرفته‌اند بر هم بزنند و آنچه در اثر تجربه به دست آورده‌اند و به اين تشخيص رسيده‌اند كه بايد راه منطقي و تعامل را در پيش بگيرند بر هم زنند و وارد يك فرآيند تخريب شوند. اين مساله اصلا متصور نيست كه اصولگرايان معتدل به منش اصولگرايان تندرو در اين مجلس روي آورند. آنها به راه سازنده خود ادامه خواهند داد. ضمن اينكه جريان اصلاح‌طلب راهبرد اصلي خود را همدلي و رفتار اخلاقي قرار داده است و نمي‌گذارد شكاف‌ها عميق‌تر شود. اين استدلال كه مي‌گويند آقاي عارف از پس تندرو‌ها بر نمي‌آيد شوخي‌اي بيش نيست. براي اينكه تندرو‌ها كار خودشان را مي‌كنند و عقلا هم كار خودشان را. آقاي عارف با شخصيت اخلاقي كه دارد و متانت رفتاري كه از خود نشان داده مي‌تواند نماد همدلي عقلانيت و آرامش در مجلس باشد و مي‌تواند تندروها را به‌طور جدي مهار كند و اجازه ندهد كه رفتارهاي موثري داشته باشند. اين را مطمئن هستم. اين نوع استدلال‌ها عمدتا در راستاي عمليات رواني است كه تندروها راه مي‌اندازند براي اينكه منويات خود را پيش ببرند.
در مجلس نهم با رياست لاريجاني حملاتي را به مجلس داشتند. اگر در اين مجلس آقاي لاريجاني رييس باشد حملات تندروها متوقف خواهد شد؟
حملات تندروها هيچ ربطي به اين ندارد كه چه كسي رييس مجلس باشد. تندرو‌ها در مجلس نهم با رياست لاريجاني حملاتي نسبت به سياست‌هاي در جهت منافع ملي داشتند. در حالي كه در ظاهر لااقل با اصولگرايان معتدل در يك جريان سياسي هستند و در نحله اصولگرايي عمدتا تعريف مي‌شوند. رفتار آنها ارتباطي به اين ندارد كه چه كسي رييس باشد. اگر مصوبه‌اي بر خلاف منافع آنها باشد رييس مجلس چه لاريجاني باشد و چه عارف مقابل آن مي‌ايستند و با تمام توان هم مي‌ايستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون