گفتوگو با گروه داماهي
به بهانه اجرايشان در هفته موسيقي تلفيقي
شايد نتوانيم همه را راضي كنيم
عليرضا عشقي
«موسيقي تلفيقي» همچنان جاي بحث دارد.ميدانيم آنچه امروز در ايران موسيقي تلفيقي ناميده ميشود با «جز فيوژني» كه در دهههاي 70 و 80 ميلادي و در روند تكامل موسيقي جز در امريكا و سپس اروپا شكل گرفت متفاوت است و بيشتر به نوع ديگري از موسيقي كه «world music» يا موسيقي ملل ناميده ميشود شباهت دارد. اواخر قرن بيستم كه با جريان جهاني شدن، سبكها بيشتر با يكديگر آميختند واژه جديدتري به ميانآمد كه «world fusion» يا موسيقي تلفيقي ملل ناميده ميشود. داستان موسيقي تلفيقي در ايران اما كمي متفاوت است. بهتر است اين جريان، موسيقي «تلفيقي ايراني» ناميده شود. موسيقي تلفيقي ايراني به تمايز نوعي موسيقي جديد با موسيقي پاپ و جريان اصلي اشاره دارد. نخستين چيزي كه برچسب تلفيقي بر اثري در ذهن متبادر ميسازد اين است كه آن اثر به جريان پاپ معاصر ايراني تعلق ندارد و به نوعي موسيقي «آلترناتيو» است. با اين حال هنوز هم اين مرزبندي به هيچوجه دقيق نيست و خطاي زيادي دارد.موسيقي پاپ مفهومي كلي است كه بيشتر نوع مخاطب اثر را نشان ميدهد، ولي سبك اثر را مشخص نميكند. موسيقي تلفيقي نيز به عنوان يك سبك ميتواند پاپ و عامهپسند باشد يا اينكه مخاطبي خاص يا به اصطلاح اليت داشته باشد.
موسيقي گروه داماهي را ميتوان نوعي موسيقي تلفيقي ملل يا ورلد فيوژن ناميد؛ چرا كه هم عناصر سبكهايي چون جز و راك را دارد و هم عناصر موسيقي بومي و فولك. از سوي ديگر موسيقي اين گروه داراي ويژگيهاي عامهپسند و پاپ است و اعضاي گروه سعي دارند مخاطبي فراتر جماعت «موزيكباز» و آلترناتيو را هدف خود قرار دهند. دارا دارايي، سرپرست گروه و نوازنده باس، رضا كولغاني، خواننده و شايان فتحي، نوازنده درامز و كوبهاي در گفتوگو با «اعتماد» از موسيقي تلفيقي گفتهاند.
براي ورود به بحث بايد بگويم اگر من از كلمه تلفيقي استفاده ميكنم منظورم تلفيقي به آن مفهومي است كه در ايران بهكار ميرود. با اين پيشفرض تعريف شما از تلفيقي چيست؟
دارا دارايي: چيزي كه الان از شنيدن اين واژه به ذهنم ميرسد اين است كه هرآنچه «پاپ» نيست در نتيجه تلفيقي است. هر كس در برج و سالن ميلاد كنسرت ندهد ظاهرا تلفيقي است. انگار اين كلمه بيش از اينكه سبك باشد ماركت بين گروهها را مشخص ميكند. براي من «ورد موزيك» كه چارچوبهاي كمتري دارد و درهايش باز است مفهوم تلفيقي را دارد.
شايان فتحي: براي من زياد فرقي بين ايران و خارج وجود ندارد. زماني كه دو يا چند استايل متفاوت با هم ميكس شود به اين كلمه نزديك ميشويم.
رضا كولغاني: نظر من بيشتر شبيه به دارا است. اگر همان چيزي كه در ايران وجود دارد را بسازيم پاپ ميشود و اگر از نقاط ديگر دنيا وام بگيريم و اضافه كنيم تلفيق صورت ميگيرد.
اگر معناي كلمه «پاپ» را عاري از بار منفي در نظر بگيريم و يك دستگاه «پاپسنج» داشته باشيم موسيقي شما تا چه اندازه پاپ است؟
شايان: مگر موسيقي پاپ وجه منفي دارد؟ نبايد در چارچوب مشخص فكر كنيم. پاپ هم خوب و بد دارد؛ مانند هر سبك ديگر.
به هر حال اگر هم ما نخواهيم يا موافق نباشيم دستهبندي و خطكشي بين موسيقي پاپ و تلفيقي ايجاد شده است.
شايان: گروههايي مانند ما شايد بتوانند اين مرزبندي را تغيير دهند.
دارا: اگر فرض كنيم كه موسيقي پاپ مردم را سرگرم ميكند من بيش از 50 درصد به كارمان امتياز پاپ بودن ميدهم. مشخصههاي چنين موسيقي در كار داماهي وجود دارد: فرمهاي ساده، حضور خواننده و ريتم. از نظر شعر شايد چون بيشترش فارسي نيست ما مزيتي براي مخاطبان پاپ نداريم. همچنين آهنگهاي ما چند دسته از حسها را القا ميكند. هم آهنگهاي شاد داريم و هم غمگين. اين موضوع باعث جذب مخاطبان
بيشتري ميشود.
رضا: نكته جالب اين است كه برخي آهنگهاي ما كه امروز پرطرفدار هستند مانند «لنج و بيوه» و «بركت» در دوره خودش از همهگيرترين آهنگهاي استان هرمزگان بوده است.
در موسيقي پاپ حدود 90 درصد، خواننده مهم است و بقيه اعضا در مجموع اهميت زيادي ندارند. اما براي مخاطب جديتر شايد لاين درام يك آهنگ هم مهم باشد.
شايان: اين موضوع از عدم آگاهي ناشي ميشود چرا كه بيشتر مردم و حتي موزيسينها نميدانند كه يك درامر ميتواند به راحتي يك آهنگ را با تنظيم ثابت، تغيير دهد. با يك حركت چند ثانيهاي ميتواند يك آهنگ را پاپ كند و برعكس. اينكه ما چه صدايي و استايلي داشته باشيم در اختيار خودمان است. نوازنده معروف «جو مير» يك بار گفت من ميخواهم هنرمندي باشم كه كارهايم بيشتر شنيده شود اما از كيفيت كارش كم نكرد.
به نظر ميرسد داماهي توانسته قسمتي از مخاطب موسيقي پاپ را كه با موسيقي آلترناتيو همپوشاني دارد جذب كند. بازخوردي كه از اين مخاطبان به شما رسيده چيست؟
دارا: من بازخورد مستقيمي از دسته افراد دريافت نكردم و تنها همان چيزي بود كه در سالن ميلاد ديدم. كساني فرياد زدند شعر فارسي بخوان. حدود 20 نفري هم سالن را ترك كردند. شايد بعضي هم كه ماندند به دلايلي بود كه خودشان آگاه نبودند، مثل حضور يك خواننده با حركتهاي خاص يا تصاويري كه پخش ميشد. به هر حال جواب دقيقي ندارم اما برايم خيلي جذاب است كه نظر مخاطباني را كه براي نخستين بار با ما مواجه ميشوند بدانم.
رضا: تعدادي از افرادي كه رفتند به خاطر برخورد مسوولان سالن بود. عدهاي هم اصلا مخاطب نبودند و با استفاده از بليتهاي اداري آمده بودند. كسي كه فرياد ميزند فارسي بخوان تفاوت زبان، گويش و لهجه را نميداند و ما شايد نتوانيم همه را راضي كنيم.
چقدر از كساني كه در اين اجرا حضور داشتند از بچههاي بندر بودند؟
رضا: فكر ميكنم كم. حدود 6-5 درصد. با خيلي از بچه بندرهاي مقيم تهران در اين اجراها آشنا شدم. خوشبختانه ما مخاطباني داريم كه بچه بندر نيستند اما شعرها را با
ما ميخوانند.
در ذهن شما مخاطب شما بيشتر بچه تهرون هستند يا بچه بندر؟
دارا: ما براي خودمان موسيقي ميسازيم كه حال كنيم نه براي بچههاي جاي خاصي. اما بندريها را بيشتر جذب ميكنيم.
رضا: خيلي از مخاطبان بندري ما اصلا با موسيقي ما ارتباط خوبي برقرار نميكنند، اما حمايت ميكنند چرا كه اميدوارند به واسطه ما اتفاقات جديد و مثبتي بيفتد. خيليها هم مخاطب جدي ما هستند. براي مثال گروهي به نام جالبوت كه بعد از داماهي تصميم گرفتند با نگاه جدي به موضوع فرم، موزيك بزنند و داماهي براي آنها يك نمونه شد.
پس كساني كه در بندر به كنسرت شما آمدند ارتباط بيشتري با شما برقرار كردند؟
رضا: در بندر دو الي سه هزار نفر هستند كه تمام كنسرتها را ميروند از مجيد خراطها تا شجريان هر كسي بيايد آنها شركت ميكنند. بندر 10 سال پيش خيلي خروجي خوب داشت. انجمن موسيقي هر هفته برنامههايي برگزار ميكرد و گروههاي جوان برنامه اجرا ميكردند اما با وارد شدن برنامهگذارها چنين جرياني به حاشيه رفت و پاپ مرسومي كه قبلا فقط شايد در تلويزيون ديده ميشد وارد بندر شد. اين جريان گوش مخاطب را خراب كرد و به موسيقي ما لطمه زد. پس از اين اتفاق تنها پول مهم شد.
من انتقادي نسبت به داماهي شنيدم كه ميخواهم نظر شما را بدانم. با وجود اينكه شما نماينده موسيقي بندر نيستيد اما جريان مخاطبان ممكن است چنين تصوري نسبت به شما داشته باشد. وقتي شما نماينده چنين موسيقياي در تهران ميشويد ممكن است موسيقي اصيل را به حاشيه برانيد.
رضا: ما به هيچ عنوان چنين ادعايي نداريم. اما من كساني را كه اين انتقادات را مطرح ميكنند. ميشناسم و بحثهاي زيادي هم در اين باره كردم. نسلها و آدمهاي زيادي در بندر بودند كه متاسفانه از بين رفتند. اما اگر كسي چند سال زندگي خود را رها كند، آوارگي و سختي را تحمل كند و مشكلات و سختيهاي زندگي در يك شهر غريب و در خيابان ساز زدن را به جان بخرد قطعا موفق ميشود. اين مشكلات را من ميدانم حتي كسي مانند دارا از اين مشكلات خبر ندارد.
پروژه شخصي رضا كولغاني (به فرض اگر شكل بگيرد) آيا با داماهي فرق دارد؟
رضا: قطعا. گروه داركوب با داماهي بسيار متفاوت است. داماهي براي من مانند يك دانشگاه است. پيش از اين ديدگاهم در موسيقي بسيار متفاوت بود و تاثير اعضا، روي من بسيار زياد و مثبت بوده است. حتي ابراهيم علوي هم بسيار پيشرفت كرد. اشكال ما بندريها شخصي كار كردن و بلد نبودن كار گروهي است. خدا رو شكر ما توانستيم اين موضوع را ياد بگيريم و به خوبي هم در كنار هم گروه شديم.
داماهي تا چه حدي قابليت ورود و تداخل سبكهاي جديد ديگر را دارد؟
شايان: از نظر من اين قابليت صددرصد وجود دارد و ما در چارچوب فكر نميكنيم. خداروشكر هيچكدام از ما ذهن بسته نداريم و از ايدههاي جديد استقبال ميكنيم.
دارا: آهنگ جديد ما، «ديوانه» با لهجه شيرازي است و اصولا استفاده از موسيقيهاي بومي ايران را دوست داريم اما اصراري هم نداريم كه به زور چنين كاري انجام دهيم.
رضا: حتي آهنگي داريم كه براساس يك ملودي كردي است.
چقدر تحتتاثير جريانهاي مشابهي كه در جهان وجود دارد، هستيد؟
شايان: آرتيستهايي هستند كه همه ما دوست داريم مانند ريچارد بونا. ملوديهاي محلي سنگال، كامرون و آفريقايي براي ما جذاب است تا موسيقي راك و جز. براي نمونه اگر كسي از ما يك ملودي داشته باشد اين امكان وجود دارد كه گيتار باس براي آن كوبايي يا لاتين يا هر شكل ديگري بنوازد. در واقع هيچ چيز حتي تمپوي آهنگ از ابتدا قطعي نيست.
به نظرتان پتانسيل شركت در فستيوالهاي بينالمللي براي گروه شما وجود دارد؟
شايان: از نظر من 10 برابر پتانسيلي كه در ايران داريم، خارج از ايران وجود دارد. در بازار جهاني به غير از چند آرتيست ايراني در استايل سنتي، هيچچيز از ايران وجود ندارد. خود من كه براي دوستانم از موسيقيهاي ايراني پخش ميكنم اصلا باورشان نميشود كه تا اين حد مدرن باشد. اروپاييها براي فستيوالها هزينه زيادي ميكنند و اين امكان مناسبي براي ما است.
برنامهاي براي اين كار داريد؟
دارا: براي دو فستيوال مدارك فرستاديم اما هنوز جوابي دريافت نكرديم.
شايان: اين كار نياز به ارتباطات و پيگيري قوي دارد.
در صحبتهايتان گفتيد كه براي حال خودتان موزيك ميزنيد. حضور يك تهيهكننده در كنار شما اين روند را تحتتاثير قرار نميدهد؟ هنوز هم حس وحال خوبي داريد؟ براي مثال شايد اگر تهيهكننده نداشتيد در سالن ميلاد اجرا نميكرديد.
شايان: مگر ميلاد چه مشكلي دارد؟
به هر حال بيشتر مناسب گروههاي پاپ جريان اصلي است و اصولا صداي مناسبي هم ندارد.
شايان: اما خيلي از موزيسينها به ما گفتند صداي آن شب خوب بود.
مشكلات و مورد كاربري اين سالن تا امروز، چندان مناسب گروهي مانند داماهي نيست.
دارا: من دقيقا متوجه منظورت شدم. اتفاقا چند وقتي است كه دراينباره با دوستانم صحبت ميكنم. بله، درست است اگر هركدام از ما كاملا آزاد باشيم شايد موسيقياي كه ميسازيم از نظر ريتميك يا هارمونيك پيچيدهتر باشد. ما تهيهكنندهاي داريم كه بهطور طبيعي به بازگشت سرمايه خود فكر ميكند. اينكه گروهي مانند داماهي از سالن كوچك به بزرگ برود، نيازمند سازماندهي و حضور يك تهيهكننده است. بله، شايد ما اگر تنها بوديم موسيقي متفاوتي توليد ميكرديم، اما اين ربطي به خوشحال بودن يا نبودن ما ندارد. اما نظر شخص من اين است كه داشتن يك سري محدوديت براي ما چالشي جذاب است و حتي نياز است. ما ميخواهيم خودمان باشيم و چيزي كه ميزنيم را دوست داشته باشيم و در ضمن مخاطب بيشتري را جذب كنيم. بالانس اين سه هدف نياز به راهي دارد كه در اين مسير من خسته نميشوم.
اما تهيهكنندهاي كه در صحبتهاي شما وجود دارد در واقع نمونه خارجي تهيهكننده است كه يك آدم همهفن حريف است: هم سرمايهگذاري ميكند و هم آنقدر موسيقي ميداند كه گيتاريست يك گروه را مجبور ميكند تا يك سولو را صد بار بزند تا صداي درستي بدهد. اما در ايران تنها تهيهكننده مالي يا اجرايي داريم.
دارا: احسان رسول اف موزيسين نيست و اين هم ميتواند نكته مثبت باشد و هم منفي. اول اينكه احسان باهوش است و خيلي سريع مهمترين نكات را در هر چيزي پيدا ميكند. نكته مثبت ديگر پويا بودنش است. مدتها است كه موسيقي را جديتر گوش ميكند و شايد حتي اين موضوع به دلايل مالي باشد، اما اين كار را ميكند. اما تهيهكننده موسيقي ما هستيم و احسان تنها در مواردي مانند نوع پخش و بستهبندي آلبوم تصميم ميگيرد يا اينكه خواننده زودتر در قطعات حضور پيدا كند. احسان هيچوقت به ما نميگويد چه كاري در موسيقي انجام دهيم. در واقع بيشتر به موضوعات مربوط به بازار را هدايت ميكند. ضمن اينكه ما كارهاي پيچيدهتر را هم داريم و در آلبوم جديد استفاده كرديم.
رضا: ما و تهيهكننده به نوعي مسير مشتركي داشتيم و در حال تجربه كردن هستيم.
شايان: از نظر كيفيت كارهاي جديد ما پيشرفت كرده است.
دارا: انگيزه من هم بيشتر از آغاز راه است و روي استيج هم حس بهتري دارم و در اجرا به خودم هم فكر ميكنم. پيش از اين بايد حواسم را به چيزهاي ديگري هم جمع ميكردم ولي حالا تاحد زيادي خيالم از بابت همهچيز راحت است.