ترينهاي هفته
حمله با چاقو به پرستار بيمارستان فيروزگر
مردي به بهانه «ناموسي» به يكي از پرستاران بيمارستان فيروزگر حمله كرد و او را در مقابل چشم همكارانش مورد ضرب و جرح شديد قرار داد. پرستار مضروب مردي 24 ساله است كه پس از حادثه به دليل شدت جراحات وارده مورد عمل جراحي قرار گرفت و در آيسييو بستري شد. يكي از پرستاران درباره حادثه گفت: «ساعت 18:30 شنبه شب، مردي جوان (ضارب) پس از ترخيص همسرش كه چندي پيش مورد عمل جراحي قرار گرفته بود، به بيمارستان آمد و يكي از پرستاران ما را به بهانه مسائل ناموسي، در راهرو بخش جراحي روي زمين انداخت و با چاقو مورد اصابت چند ضربه قرار داد. » او به تلاش نافرجام ساير پرستاران براي كمك به همكارشان و متواري شدن ضارب اشاره كرد و افزود: «ضارب با چاقو به سمت همكاران هم آمد و آنها را تهديد كرد كه دخالتي نكنند. من شنيدهام كه خانواده پرستار مضروب شكايت كردهاند و پليس به دنبال متهم است.»
سرقت ساختگي از طلافروشي
طلافروشي براي كلاهبرداري 7ميلياردي از شركايش، دو نفر را اجير كرد تا به طلافروشياش دستبرد بزنند. صبح هفتم بهمن پارسال وقوع يك فقره سرقت مسلحانه از يك طلافروشي در بازار مجتمع پادگان 06 پاسداران به پليس اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل، صاحب طلافروشي مدعي شد كه هنگام باز كردن گاوصندوق، دو مرد مسلح به مغازهاش ريختند و پس از وارد كردن ضربه به سرش و بستن دست و پايش، طلاها و جواهراتش به ارزش 7 ميليارد تومان را دزديده و متواري شدهاند. اظهارات او در حالي بود كه تحقيقات پليسي از ساختگي بودن سرقت حكايت داشت. سرانجام پس از سه ماه رسيدگي، پليس پايتخت دو سارق را در شهرهاي اطراف تهران دستگير كرد و آنها در مواجهه حضوري با صاحب طلافروشي به ساختگي بودن سرقت در ازاي دريافت 15 ميليون تومان پول اعتراف كردند. صاحب طلافروشي نيز به طراحي نقشه سرخت ساختگي اعتراف كرد و علت آن را تلاش براي فرار از بدهكاري 7 ميلياردياش اعلام كرد.
ربودن پدرزن سر طلاق و مهريه
مردي به دليل اختلاف خانوادگي با همسرش، پدرزن خود را ربود. چندي پيش مردي ميانسال به كلانتري مراجعه كرد و به كارآگاهان گفت كه دامادش همراه سه نفر ديگر او را سوار يك خودرو كرده و به زور 10فقره سفته از او گرفتهاند و 500هزار تومان پولش را هم دزديدهاند. با ثبت شكايت او كارآگاهان وارد عمل شده و داماد فراري و سه همدستش را دستگير كردند.
او در بازجوييها به جرم خود اعتراف كرد و گفت: «با همسرم اختلاف داشتم و هر موقع به خانه پدرزنم ميرفتم، آنها من را به منزلشان راه نميدادند و از من ميخواستند كه مهريه و نفقه همسرم را به او بدهم. اين كار را كردم تا نشان بدهم كه نميتوانند هر وقت كه ميخواهند من را تهديد كنند و از آنها زهر چشم بگيرم. من به سه همدستم وعده يك ميليوني دادم تا در اين آدمربايي
شركت كنند.»