عباس ملكي در گفتوگو با «اعتماد»:
همكاري تاكتيكي روسيه و امريكا موجب نارضايتي ايران نميشود
محمدابراهيم ترقينژاد
يك پيشنهاد در دو مقطع اما با پاسخ يكسان. روسها در كمتر از 10 روز گذشته در دو نوبت به امريكاييها براي انجام عملياتهاي مشترك نظامي در سوريه پيشنهاداتي را دادهاند. در اين راستا، سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه چندي پيش در گفتوگويي تلفني با جان كري، وزير امور خارجه بار ديگر اين مساله را مطرح كرد و وزراي امور خارجه اين مساله را مورد رايزني قرار دادند اما نتيجه پيشنهادات از سوي روسها هر بار با يك پاسخ از سوي امريكا همراه بوده است: نه. اين مساله موجب شد تا برخيها طرح اين مساله را به دليل كاهش سطح رايزنيها و همكاريهاي ايران و روسيه درباره سوريه تلقي كنند و برخي نيز بگويند كه روسها ميخواهند با اين كار، شرايط را براي معامله بزرگ فراهم كنند. از سوي ديگر، ناكامي صورت گرفته در نشست هفته پيشين اجلاس بينالمللي وين در خصوص سوريه و حملات تروريستها به دو استان استراتژيك طرطوس و لاذقيه موجب شده تا برخي بگويند كه روسيه نميخواهند صحنه ميداني سوريه دچار تغيير موازنه شود. در خصوص طرح اين پيشنهاد از سوي روسها به امريكاييها، گفتوگويي با عباس ملكي، معاون پيشين وزارت امور خارجه و تحليلگر مسائل سياست خارجي داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
به نظر ميرسد كه همكاريهاي نظامي ايران و روسيه در سوريه كاهش يافته است. روسها هم در هفته اخير در چندين مقطع به امريكاييها پيشنهاد حملات هوايي مشترك در سوريه را دادهاند. تا چه اندازه طرح اين پيشنهاد از سوي روسيه تحت تاثير كاهش همكاريهاي تهران و مسكو در سوريه است؟
همكاريهاي نظامي امريكا و روسيه در سوريه را ميتوان از دو منظر استراتژيك و تاكتيكي مورد بررسي و ارزيابي قرار داد. از منظر استراتژيك، طبيعي است كه روسها به دنبال همكاري با يك قدرت بزرگ جهاني يعني امريكاييها باشند تا از رهگذر اين همكاري بتوانند راهحلي براي حل و فصل مشكلات ايجاد شده پس از تحريم و تحولات پس از ماجراي كريمه پيدا كند، به خصوص آنكه هر چند مسكو از واشنگتن و ناتو گلايههايي دارد اما بيتمايل و بيعلاقه هم براي همكاري مشترك با ناتو در برخي از موضوعات و مسائل نيست و گهگاه اين تمايل را تكرار ميكند. از منظر تاكتيكي، اين همكاري در حقيقت نوعي هماهنگي است. به عبارت ديگر، از منظر هماهنگيهاي تاكتيكي، روسيه و امريكا به دنبال استفاده از فضاي سوريه و مديريت تحولات پرتنش اين كشور هستند، به ويژه آنكه روسها تجربه ساقط شدن جنگنده خود را توسط تركها دارند، پس طبيعي است كه براي عدم تكرار اين مساله به دنبال هماهنگي با امريكا باشند و پا پيش بگذارند. از طرفي، امريكا هم از منظر همكاريهاي تاكتيكي علاقهمند به همكاري در اين سطح است چراكه هر دو كشور به صورت روزانه عملياتهاي نظامي در خاك سوريه عليه داعش و جبهه النصره دارند و عدم هماهنگي ميان آنها هر لحظه ممكن است موجب وقوع حادثهاي شود. البته روسها در برخي از جبهههاي ديگر مانند مواضع استقراري احرارالشام و جيشالاسلام هم عملياتهايي انجام ميدانند ولي امريكاييها روي داعش و جبهه النصره متمركز هستند و هدفگيريشان براي بازپسگيري رقه است. با اين حال، بايد دانست كه طرح پيشنهاد همكاريهاي نظامي مشترك از سوي روسيه به امريكا به دليل كاهش همكاريشان با ايران نيست. روابط تهران و مسكو در همه زمينهها وسيع و در حال گسترش است و ايران و روسيه به دليل منافع استراتژيك مشتركشان در آسياي ميانه، قفقاز و خاورميانه نميتوانند يكديگر را ناديده گرفته و همكاريهايشان را كاهش دهند. من فكر ميكنم كه روابط ايران و روسيه در بسياري از زمينهها نسبت به گذشته بهتر نيز شده است.
آيا درخواست مسكو از واشنگتن براي انجام حملات مشترك در سوريه ميتواند به دليل كاهش توان روسيه و افزايش هزينهها براي مبارزه با تروريسم براي اين كشور باشد؟
روسيه از نظر اقتصادي در تنگنا قرار دارد. ارزش پولي اين كشور پس از اعمال تحريمها، تا يك سوم كاهش يافته و وضعيت رشد اقتصادي در اين كشور افت پيدا كرده است و همين مسائل موجب شده تا روسها بار مالي حضور و حملات هوايي در سوريه را به سختي به دوش بكشند ولي روسها ميدانند به دليل مجزا بودن دو سيستم روسي و امريكايي در نيروي هوايي نميتوانند سيستم امريكايي را جايگزين خودشان بكنند. از طرفي، اهداف روسها و امريكا در هدف قرار دادن تروريستها و همچنين در سوريه متفاوت است. امريكا فقط داعش و جبهه النصره را بمباران خواهد كرد و عمليات نظامي عليه آنها انجام ميدهد در حالي كه روسيه فراتر از اين دو گروه تروريستي، عمليات نظامي هوايي انجام ميدهد و هركجا كه ارتش سوريه عمليات نظامي داشته باشد، آنها پوشش هوايي ميدهند. با اين حال، دست امريكاييها از نظر مالي بسيار بازتر از روسهاست.
ايران، امريكا را از عوامل موثر در افزايش بحران سوريه ميداند. تا چه اندازه حملات مشترك روسيه و امريكا در سوريه با نارضايتي ايران روبهرو ميشود؟
اگر همكاريها و هماهنگيهاي احتمالي روسيه و امريكا در سوريه حالت تاكتيكي داشته باشد، موجب نارضايتي چنداني از سوي ايران نخواهد شد چرا كه حضور نظامي ايران در سوريه محدود و مشخص به اهداف از پيش تعيينشده است. از نظر استراتژيكي هم روابط تهران با مسكو به هيچوجه در حد و اندازه سطح روابط مسكو و واشنگتن نيست. ايران از منظر سياست خارجي روسيه، تنها يك قدرت منطقهاي است كه ميتوانند همكاريهايي در همين اندازه با يكديگر داشته باشند اما امريكا براي روسيه، قدرت بينالمللي است. البته اين مسائل تضادي هم با يكديگر ندارد ولي بايد به مسكو اين حق را داد تا هم به دنبال همكاري با واشنگتن باشد و در ترميم روابط خود با ناتو كوشا باشد و هم از سوي ديگر بتواند با ايران همكاريهايي داشته باشد.
نظر دولت سوريه نسبت به همكاريهاي احتمالي نظامي مشترك روسيه و امريكا چيست؟ آيا روسها، دولت سوريه را براي انجام چنين حملاتي متقاعد كردهاند؟
از اينكه روسها براي چنين همكارياي با امريكا، دولت سوريه را متقاعد كردهاند يا خير، اطلاعي ندارم ولي به نظرم دولت سوريه احتمال در اين باره سكوت خواهد كرد يا واكنش و مخالفت چنداني نخواهد كرد. البته حضور نظامي امريكا در سوريه غيرقانوني و غيرمشروع است زيرا آنها نه پيمان نظامي و دفاعي مشتركي با سوريه دارند و نه اين حضور با هماهنگي آنها است و طبيعي است كه واكنش نشان بدهند ولي حضور نظامي در سوريه و انجام عمليات در اين كشور و از جمله در رقه، نبايد موجب اعتراض آنها باشد چراكه اين عملياتها نه عليه ارتش و دولت اين كشور بلكه عليه تروريستهاست و ميتواند در آينده موجب افزايش قدرت آنها هم بشود. شايد سوريها نگران از آينده اين حضور باشند. با اين حال، بايد ديد در آينده چه پيش خواهد آمد و امريكاييها چگونه عمل ميكنند و اين حق براي دولت سوريه محفوظ است كه چگونه موضعگيري كند. با اين حال، من فكر ميكنم در حال حاضر آنها سكوت كنند.
نشست هفته قبل سوريه در وين بدون دستيابي به نتيجه ملموسي به پايان رسيد. در هفتههاي اخير نيز شاهد نقض مكرر آتش بس و حملات گروههاي تروريستي هستيم. تا چه اندازه اين مساله ميتواند براي متوقفسازي تروريستها و ثابت نگه داشتن موازنه در سوريه باشد؟
براساس توافقات صورت گرفته در پي نشستهاي وين و ژنو، راهكار خروج از بحران براي سوريه از طريق راهحل غيرنظامي است. نظر سازمان ملل و نماينده ويژه دبيركل در امور سوريه يعني استفان ديميستورا نيز اين است كه راهحل غيرنظامي از مسير تشكيل دولت ائتلافي با مشاركت نيروهاي مختلف و از جمله دولت كنوني اين كشور با جريانهاي معارضه منهاي داعش و جبهه النصره است. در اين راستا، با وجود تاكيد بر پيگيري موضوع از طريق سازوكارهاي سياسي، مبارزه عليه تروريسم كه مشخصا داعش و جبهه النصره مدنظر هستند، ادامه خواهد داشت و هماهنگي امريكا و روسيه در عمليات نظامي ميتواند در اين راستا باشد تا از انجام حملات به غيرنظاميان و كشتار مردم بيگناه اجتناب شده و مبارزه با تروريسم سرعت يابد.
امريكا درخواست روسيه را براي انجام عمليات مشترك در سوريه رد كرده است. دليل رد اين درخواست از سوي امريكاييها چيست؟
امريكاييها با وجود آنكه تعدادي نيروي زميني به سوريه اعزام كردهاند، ولي به نظر ميرسد كه اين نيروها بيش از آنكه براي انجام عمليات نظامي باشند، نيروهاي امنيتي ويژه براي جمعآوري اطلاعات باشند. با اعزام 250 نيروي نظامي به كشوري كه صدها گروه مختلف تروريستي عليه يكديگر در حال جنگ هستند كه نميشود كار چنداني كرد. از سوي ديگر، هر گونه همكاري مستقيم و مشترك با روسيه، پذيرش و رسميت دادن به دولت كنوني سوريه به حالت دوفاكتو از سوي امريكاست و امريكا اين را نميخواهد. روسها از دولت و حاكميت سوريه حمايت ميكنند و همكاريهاي واشنگتن با مسكو ميتواند وجهه امريكاييها را در ميان همپيمانان غربي و عربياش دچار خدشه كند.
وزير دفاع انگليس گفته است كه ميتواند به جاي ناتو ائتلافهاي جديد نظامي تشكيل بدهيم كه شامل همكاري گسترده با روسيه هم ميشود. چه اتفاقي رخ داده است كه اروپاييها حاضر به تشكيل ائتلافهايي فراتر از ناتو و با حضور و همكاري روسيه هستند؟
بحران سوريه هماينك در بن بستي قرار دارد كه بدون همكاري جهاني امكان حل و فصل آن وجود ندارد. تبعات تداوم اين بحران افزايش آوارگان و سيل مهاجران به اروپا، تشديد تنشهاي منطقهاي و بيثباتي در حال گسترش خواهد بود و اين مسائل همگان را واميدارد تا يك ائتلاف جهاني عليه تروريسم به خصوص عليه داعش تشكيل بدهند. با اين حال، اين كار بسيار سخت و دشوار است زيرا منافع غرب و منافع روسيه در سوريه با يكديگر متفاوت است و نوعي واگرايي وجود دارد. از سوي ديگر، اشتباهات فاحش غربيها در حمايت از طرح عربستان، تركيه و قطر در بيثباتسازي سوريه و شكلگيري گروههاي تروريستي و پرورش تروريستها موجب شده تا ترديدهايي نسبت به اين ائتلاف وجود داشته باشد.
دامنه اختلاف روسيه و امريكا در تعريف گروههاي تروريستي تا چه اندازه است؟
به دليل احساس خطر مشترك مسكو و واشنگتن از گروههاي اسلامگراي افراطي، به نظر ميرسد تعريف آنها از گروههاي تروريستي چندان از يكديگر دور نباشد ولي ممكن است در مصداقها با يكديگر اختلافنظر داشته باشند. به عبارت ديگر، همانطور كه غرب از ورود مهاجران و همراهي نيروهاي القاعده و داعش با آنها هراس دارد و نگران است، روسيه از بازگشت نيروهاي تروريست چچني و قفقازي به خاك خود و حتي تروريستهاي تاجيكي و ازبكي هراس دارد اما هر كدام در تروريستي بودن يا نبودن يك گروه تفاوت ديدگاه دارند. مثلا روسها احرار الشام يا جيشالاسلام را تروريستي ميدانند در حالي كه امريكا آنها را از معارضين تلقي ميكنند. اين مساله به منافع هر كدام بازميگردد.