حادثه شهران زنگ خطر حوادث بزرگتر بود
ابوالفضل قناعتي
عضو كميسيون عمران و حمل و نقل شوراي شهر تهران
اين حادثه به معناي واقعي، زنگ خطري براي مديريت بحران شهري ما است. چرا كه وقتي در مهار و مديريت چنين حادثه كوچكي چنين ناتوان و با تاخير عمل ميكنيم، بايد در هنگام بروز حادثهاي بزرگ، منتظر فاجعهاي ملي باشيم. ضمن آنكه اين حادثه نخستين حادثهاي نبود كه عملكرد ستاد بحران و سازمانهاي مرتبط با آن را به چالش كشيد. در تهران با هر توفان شديدي، يا بارش تندي و... شهر در وضعيت اضطراري قرار ميگيرد و كلي خسارت به آن وارد ميشود. وقتي هم كه به كارنامه عملكرد مسوولان سازمانها در اين حوادث نگاه ميكنيم، ميبينيم كه چقدر ضعيف عمل كردهاند. به عنوان مثال متاسفانه ۴۰ دقيقه طول كشيد كه لولههاي گاز منطقه بسته شود درحالي كه اين اقدام بايد در همان 3- 4 دقيقه اوليه حادثه انجام ميشد. با چنين سرعت عملي ! اگر در تهران زلزلهاي بيايد و لولههاي گاز ۵۰ نقطه آن آسيب ببينند و منفجر شوند، آن زمان به جاي كمك به مجروحين و آسيب ديدگان زلزله بايد به دنبال مهار آتشسوزيها در شهر باشيم. از سويي بايد مسوولان مترو پاسخگو باشند كه آيا در مسيرهايي كه حفاري دارند محل عبور شبكههاي لوله آب، گاز و مخابرات ايمنسازي ميشود يا خير؟ درواقع شهرداري قبل از حفاري استعلامهاي لازم را از نهادهايي مانند شركت گاز، آب و فاضلاب و... بگيرد تا حريم تجهيزات شهري حفظ شود. همچنين ستاد بحران چارهاي براي قطع سريع تجهيزاتي مانند گاز در زمانهاي بحراني بينديشد. در حادثه ياد شده، خوشبختانه محل آتشسوزي از منازل مسكوني فاصله داشته، در غير اين صورت مشخص نبود چه خسارتهايي بر جا ميماند. اما معلوم نيست در حوادث بزرگ ديگر نيز همين قدر خوش شانس باشيم. از سويي به نظر ميرسد كه ستاد بحران كشور هم در مورد پيش بيني و برخورد با اين حوادث تاكنون چندان موفق عمل نكرده است. اين ستاد حداقل كاري كه ميتوانست بكند اين بود كه عملكرد سازمانهاي مختلف در بعد از هر كدام از اين حوادث را بررسي ميكرد و از سازمانهايي كه ضعيف عمل كرده بودند بازخواست ميكرد. دراين مورد هم بايد ستاد بحران پس از تحقيق، مقصرين اصلي اين حادثه را معرفي كند تا با آنها برخورد شود. در چنين شرايطي ميتوان گفت كه تهران دايما در شرايط بحراني حاصل از خطر تهديد حوادث غيرمترقبه طبيعي قرار دارد.