مهم نيست چه كسي قيصر رم باشد
ضياءالدين دري
با مشخص شدن نامزدهاى نهايى رياست جمهورى امريكا حالا تور جديد تبليغاتى دو نامزد با دو به اصطلاح تفكر يا مشى - براى امريكا و روابط جهانى آن - آغاز مى شود. ميتوان ديمى پيشگويى كنيم كدام يك پيروز خواهد شد؟ و بشود. اما اين نگرش عاميانه و دلبخواهى است، چون قضيه بسيار پيچيدهتر از اين قبيل حدسيات است. تا اينجا دو بازيگر تعين شدهاند و كار مهم اصلى از حالا به بعد شروع مى شود. سياستمداران ساكن به دقت دو نامزد را رصد خواهند كرد؛ مشى دو نامزد همان شعار حزبشان است و سياستمداران پشت پرده ناظر هستند. در واقع زنان و مردان پنهان عرصه قدرت با اين دو بازيگر دو مشى را به رقابت و راى مردم مى گذارند. به زبان سادهتر يكى شعار ديپلماسى مىدهد و ديگرى خشونت. حالا مردم بايد انتخاب كنند. اگر پسِ پردهاىها به تصميم قطعى رسيده باشند ظرف سه ماه آينده ازطريق «افبيآي» و «سيآياي» زمينه اجتماعى را مهيا مى سازند تا مردم به همان سمتى بروند كه آنها مايل هستند. اگر به تصميم قاطع نرسيده باشند ظاهر بىطرفانه مى گيرند و اجازه مى دهند تا مردم خود انتخاب كنند. در هر دو صورت فرقى نمى كند، آنها مردم را دخيل كردهاند. حالا سفيد و سياه، خوش تيپ و بد تركيب، زن يا مرد بودن نامزدها چاشنى كار است. عوام فكر مىكردند اگر اوباما به كاخ سفيد برود مشكلات نژادى حل خواهد شد، امنيت اجتماعى تضمين خواهد شد و در روابط جهانى صلح و امنيت حاكم خواهد شد، اما نه شد. جهان عرب و اسلام به خون كشيده شد و پنتاگون و «سيا» از مرزهاى پاكستان عبور كردند و بنلادن را به قتل رساندند و اوباماى سياه به تماشاى اكشن واقعى نشست و دستور حمله داد و ظرف دو سال موهايش سفيد شدند، تا دنيا بداند كاخ سفيد مثل كاخ امپراتور رم باستان است و مهم نيست چه كسى قيصر رم باشد، امپراتورى با آمدن يك سياه تغيير مشى نخواهد داد. از البرايت تا كاداليزا رايس و سوزان رايس، اشتون و هيلارى و موگرينى همه يك پيام را تكامل مى بخشند. غرب، دنياى مردسالار شرق و به ويژه اسلام را تحقير مى كند تا با رجلههاى سياسى غرب مذاكره كنند. جامعه امريكا بسيار متعصب است در هر مورد، پس براى تظاهر به آنكه نژادپرست نيستند، بعد از تلاش طولانى يكي را قيصر كردند و به دست او خونها ريختند كه ادامه دارد و هوشمندانه به دليل مشى مذاكره هستهاى او را به عنوان عامل ضدجنگ به كارش خاتمه دادند و حالا اگر در سه ماه آينده قرار شود هيلارى بيايد، بايد بيمناك بود كه ايشان به بهانه وضع زنان در ايران و خاورميانه مجرى سياستهاى سخت تنبيهى نباشد هر چيزى ممكن است.