تازههاي كتاب
مشروطه در آينه فقه سياسي
از تنبيه الامه و تنزيه الامه آيتالله ميرزا محمد حسين ناييني، غير از تصحيح معروف آيتالله طالقاني در سال 1334 خورشيدي چندين تصحيح جديد نيز صورت گرفته است، يكي در سال 1380 به كوشش سيد حميدرضا محمودزاده حسيني، ديگر توسط روحالله حسينيان در سال 1385 و سوم تصحيح و تحقيق سيد جواد ورعي كه در سال 1382 توسط بوستان كتاب قم منتشر شده است. اين تصحيحات البته با وجود ارزشمندي تلاش محققان، حق مطلب را درباره رسالهاي كه آخوند خراساني آن را «اجل از تمجيد و سزاوار تعليم و تعلم و تفهيم و تفهم» ميخواند، كفايت نميكند. از اين جهت است كه كتاب آستانه تجدد نوشته جديد داود فيرحي را ميتوان گام مهمي نه فقط در ناييني پژوهي و شرح و بسط تنبيهالامه كه در روشن كردن مباني فقه سياسي مشروطه ايراني خواند. اين استاد شناختهشده انديشه سياسي دانشگاه تهران كه پيش از اين در آثاري چون نظام سياسي و دولت در اسلام، تاريخ تحول دولت در اسلام، قدرت دانش و مشروعيت در اسلام و دولت اسلامي، توليدات فكر ديني و فقه و سياست در ايران معاصر تسلط خود را بر منابع فكري انديشه سياسي اسلامي نشان داده بود، در اين كتاب كوشيده با توضيح واژگان در كنار متن و شرح و تحشيه تنبيه الامه انديشه مكتوم در آن را نشان دهد و «امكانات و تنگناهاي اين اثر مهم را در راستاي رابطه دين و دموكراسي و به طور كلي دين و دولت مدرن آشكار سازد».
فيرحي در اين اثر كه عمدتا مبتني بر دو نسخه طالقاني و ورعي نگاشته شده، اصل متن تنبيه را به طور متمايز و مشخص آورده و در كنار صفحه لغات دشوار متن استخراج و در بيرون و حاشيه متن قرار گرفته است. همچنين پاورقيهاي مرحوم آيتالله طالقاني در حاشيه حفظ شده است، نخست به اين دليل كه اين توضيحات «جزئي از ادبيات تنبيه الامه پژوهي محسوب ميشود» و ثانيا از آن جهت «اين پاورقيها حاكي از تفاوتهاي موجود بين فقه ناييني و برداشتهاي طالقاني به اعتبار شرايط تاريخي 1334 و مقتضيات اين سالهاست».
به اضافه همه اينها در بخش اصلي كتاب سعي شده كه مفاهيم و اصطلاحات علمي و جملات و فقرات مهم تشريح شود. فيرحي خود اين بخش را مهمترين بخش كتاب ميخواند و مينويسد: «اين كار، مهمترين هدف اين پژوهش است و كوشيدهايم با ارجاع واژگان و اصطلاحات ناييني به ديگر آثار او، و نيز ديگر ادبيات موجود در منابع فقهي-اصولي معاصر، تا آن جا كه ممكن است به درون دنياي ناييني راه يابيم و يا حداقل به عوالم فكر مذهبي-سياسي او نزديك شويم».
كتاب همچنين سه پيوست مهم و كوتاه دارد: نخست رساله فتوايي-نيمه استدلالي شيخ فضلالله نوري در «حرمت مشروطه» كه آوردن آن در انتهاي كتاب امكان مقايسه ميان استدلالهاي دو تن از چهرههاي مهم موافق و مخالف مشروطه را فراهم ميآورد، دوم پارهاي از تقريرهاي درسهاي محقق ناييني در منيهالمطالب و سوم مقدمه تاريخي و مهم آيتالله طالقاني بر تنبيه الامه.
هم انديشي جهان شرق و غرب
«پيام هدايت و نظريه شرق و غربشناسي» كتابي به قلم علي تسليمي است كه به «شرق و غربشناسي و تاريخ» و بررسي آثار صادق هدايت ميپردازد. از نظر نگارنده، شرق و غربشناسي گونهاي مثبت از جهاني شدن است كه وارونه شرق شناسي و غربشناسي، نگاهي مثبت به شرق و غرب دارد. اين ديدگاه با آنكه از فناتيكهاي شرق و استعمارگران غرب انتقاد ميكند درگيري ايدئولوژيكي در برابر ديگري بومي و جهاني و شرقي و غربي ندارد و ادعا ميكند كه خاور زمين و چه بسا باختر زمين تاريخ نداشته است و تاريخ با رخدادهايي چون جهاني شدن و شرق و غربشناسي پديد ميآيد. او اين مفهوم را به ويژه در نوشتههاي هدايت يافته و از آنها الهام گرفته است. در مقدمه اين كتاب در خصوص پيشفرضها و پايههاي نظري، تبارشناسي، پيوند قطبي و بازي گفتماني، لذت ادبيات و پسامدرنيسم، مكتب بوف كور سخن ميگويد. سپس در فصل نخست به نام تاريخ و بيتاريخي از جهان بيتاريخ سخن ميگويد و عنوان ميدارد كه اين جهانها نشان ميدهند كه روند زماني در آنها همواره رو به جلو نبوده و گاهي با پسرفت همراه بوده است. تاريخي بودن هنگامي نمايان ميشود كه همسانيها و همزاديها از ميان برداشته شوند و دگرديسيها جايشان را گرفته باشند اما در جهان عقب مانده اگر دگرديسي و تفاوتي در ميان باشد چه بسا با مسخ و پيري همراه است.
در فصل دوم شرق و غربشناسي و تاريخ، از ويژگيهاي تاريخي بودن جهان ياد ميكند و زمينههاي تاريخي شدن را در روشنگري، انقلاب صنعتي، دموكراسي و جهاني شدن مينگرد. اين فصل با اينكه از بومي و شرقي و احترام به باورها و مذهبهايشان سخن ميگويد و از استعمار انتقاد ميكند پيشرفتهاي جهاني و غربي را ناديده نميگيرد. همچنين از شرق شناسي ضد شرقي و غربشناسي ضد غربي پرهيز ميكند و درون گفتمانهاي شرقشناس و غربشناسي گرايشي به يكديگر ميبيند؛ گرايشي كه چه بسا برگرفته از شناخت درست است. اين انديشه در آثار داستاني و غيرداستاني هدايت به چشم ميخورد. فصل ادبيات و مكتبهاي شرقي - غربي به لذت ادبيات و ديدن واقعيت برتر در ادبيات مدرن سوررئاليستي و به ويژه بوف كوري كه اثري شرقي – غربي است ميپردازد و بيان ميدارد كه واقعيتهايي از جهان درون داراي جنبههاي همگاني بشري و جهاني است و دستكم روشنفكران و ادبياتشناسان جهان در فهميدن آثاري چون بوف كور و ارزشهاي آن هم انديشهاند. هم انديشي جهان شرق و غرب پيام هدايت است كه اميدي نسبي را در آثارش نشان ميدهد. همچنين پيوست كتاب تحت عنوان آثار هدايت و پيرنگ داستانهايش در دو بخش نوشته شد. داستانهاي بخش نخست شامل بوف كور، سه قطره خون، توپ مرواريد، حاجي آقا و... كه مجموعا ۲۵ داستان ميشود و در بخش دوم كه شامل ۲۰ داستان است از پروين دختر ساسان تا افسانه آفرينش و علويه خانم مورد بررسي قرار ميگيرد.