قاتل سه سرباز از اعدام رهايي يافت

اعتماد| پسري كه براي گرفتن انتقام از پدر دختر ‏مورد علاقه‌اش، سه سرباز را به قتل رسانده و به ‏قصاص محكوم شده بود، با پرداخت ديه، پس از ‏‏17 سال از زندان رهايي يافت. ‏
به گزارش تسنيم، شامگاه 15 مهر 78 وقوع يك ‏فقره درگيري مرگبار در كوه‌هاي محله كوي فراز ‏به كلانتري 163 اوين اعلام شد. ماموران با حضور ‏در محل، با جسد سه سرباز وظيفه كه با شليك ‏گلوله به قتل رسيده بودند و پيكر نيمه‌جان سرباز ‏ديگري روبه‌رو شدند. در حالي كه مجروح به ‏بيمارستان منتقل شده بود، خبر رسيد كه پسر ‏مسلحي، دو پسر و يك دختر را در خانه‌شان در ‏كوي فراز به گروگان گرفته است. تحقيقات نشان ‏ميداد گروگانگير پسر 25 ساله‌اي به نام شا پور ‏است كه دقايقي پس از قتل سه سرباز، اسلحه ژ3 ‏و سلاح كمري آنها را به سرقت برده و اقدام به ‏گروگانگيري يك خانواده كرده است. او به دختر ‏خانواده علاقه داشت اما وقتي با جواب منفي پدر ‏او روبه‌رو شد، ابتدا سه سرباز وظيفه را كشت، ‏اسلحه آنها را به سرقت برد و با ورود به خانه پدر ‏دختر، آنها را به گروگان گرفت. سرانجام پس از ‏ساعت‌ها عمليات، ماموران در درگيري مسلحانه، ‏شاپور را دستگير و گروگان‌ها را آزاد كردند. متهم ‏پس از انتقال به آگاهي، به قتل سه سرباز و ‏گروگانگيري اعتراف كرد و گفت: دانشجوي رشته ‏مهندسي كشاورزي هستم و از سه سال قبل عاشق ‏دختر همسايه‌مان شدم، چند بار به ‏خواستگاري‌اش رفتم اما هميشه پدرش جواب رد ‏مي‌داد و چند وقت قبل هم گفت هرگز با ازدواج ‏ما موافق نيست، من هم كه از او كينه شديدي به ‏دل گرفته بودم، تصميم گرفتم او را بكشم.»‏
او درباره قتل سه سرباز نيز گفت: «مدتي دنبال ‏تهيه اسلحه بودم اما موفق نشدم تا اينكه يك روز ‏با مادرم براي خريد به فروشگاه رفتم و آنجا با دو ‏سرباز وظيفه آشنا شدم. تصميم گرفتم اسلحه آنها ‏را براي انتقام از پدر دختر مورد علاقه‌ام سرقت ‏كنم. عصر 15 مهر با دو سرباز به كوي فراز رفتيم ‏تا تيراندازي كنيم. وقتي هوا تاريك شد، از دور يك ‏كيوسك نگهباني را ديدم كه سرباز وظيفه‌اي در ‏آن نگهباني مي‌داد، زماني كه به كيوسك رسيديم، ‏او اسلحه ژ3‌اش را به من داد. به سرعت آن را ‏مسلح كردم و به طرف‌شان نشانه گرفتم، اول به ‏سوي سرباز وظيفه‌اي كه اسلحه رابه من داده بود، ‏شليك كردم و بعد پويا را هدف قرار دادم و آخر ‏كار نيز به سوي آرش شليك كردم. وقتي روي ‏زمين افتادند، اسلحه كمري آرش را هم برداشتم و ‏فرار كردم. در حال فرار بودم كه فهميدم سرباز ‏ديگري در تعقيب من است، به سوي او نيز شليك ‏كردم و به فرارم ادامه دادم، سپس به سرعت ‏خودم را به منزل دختر مورد علاقه‌ام رساندم تا ‏پدرش را بكشم، اما وقتي وارد خانه آنها شدم دو ‏پسر و دختر كوچكش تنها در خانه بودند، آنها ‏به‌شدت ترسيده بودند و تلفني موضوع را به ‏پدرشان خبر دادند، پدر دختر مورد علاقه‌ام تلفني ‏من را به آرامش دعوت كرد اما من با شليك چند ‏تير به تلويزيون به او هشدار دادم تا هرچه زودتر ‏خودش را به منزل‌شان برساند. در ادامه متوجه ‏شدم پليس خانه را محاصره كرده، تسليم ماموران ‏نشدم و چند تير شليك و تهديد كردم براي من ‏مقداري مواد منفجره تهيه كنند، قصد داشتم با آن ‏به زندگي خود پايان دهم اما پدرم آنجا آمد و با ‏گريه و التماس راضي‌ام كرد تا خودم را تسليم ‏كردم.» با اعتراف متهم به قتل و گروگانگيري، ‏پرونده‌اش براي رسيدگي به شعبه 1602 دادگاه ‏عمومي تهران ارسال و متهم به سه بار قصاص ‏نفس محكوم شد. اين حكم در ديوان عالي كشور ‏تاييد شد و در حالي كه در آستانه اجرا قرار گرفته ‏بود، متهم توانست با پرداخت ديه، رضايت اولياي ‏دم هر سه مقتول را جلب كند و با رهايي از اعدام، ‏از زندان آزاد شود. ‏