• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3565 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۱۲ تير

گفت‌وگو با هنرمندان حاضر در نمايشگاه گروهي «تجربه زمستان» در گالري ايوان

انسان ايراني به روايت هنرمندان ايراني

مريم درويش

نمايشگاه گروهي نقاشي «تجربه زمستان» با شركت آثار 22 هنرمند روز جمعه ۲۱ خرداد در گالري ايوان آغاز به كار كرد. در اين نمايشگاه هنرمنداني از سه نسل يك يا دو اثر خود را كه در سه دهه گذشته خلق شده‌ به نمايش گذاشته‌اند. انسان، موضوع مشترك تمامي اين تابلوهاست اما نحوه برخورد هنرمندان با اين موضوع كاملا متفاوت است. نمايشگاه گروهي تجربه زمستان تا ۹ تير در گالري ايوان داير بود و اين گالري سهم خود از فروش اين آثار را به موسسه خيريه‌ بهنام دهش‌پور اهدا خواهد كرد.
در ادامه گفت‌وگوهايي كوتاه را با تعدادي از هنرمندان شركت‌كننده در اين نمايشگاه در مورد نقش انسان در آثار هنري آنها مي‌خوانيد.

انسان شرقي و رابطه او با دنيا
نزار موسوي‌نيا از جمله هنرمندان جوان حاضر در نمايشگاه است كه در تابلوي خود انساني را به تصوير كشيده كه از اسب به زمين افتاده و كتاب‌هاي او روي زمين پخش شده است. او در مورد اثر خود توضيح مي‌دهد: اين تابلو يك تك‌اثر هست كه بعد از مجموعه «جنگل‌هاي سمي» كه مهرماه 94 در گالري خاك به نمايش درآمد، خلق شد و از نظر موضوع و برخورد بصري به آن مجموعه نزديك است. يك تم تاريخي و نگاه شرقي را در آن مي‌توانيم ببينيم و در عين حال اين اثر با مسائل و اتفاقات روز دنيا و خاورميانه هم ارتباط دارد و در حقيقت سعي مي‌كند پلي بين گذشته و حال ايجاد كند.
موسوي‌نيا با بيان اينكه آثار او هميشه در ارتباط با انسان بوده، مي‌گويد: «موضوع انسان از نخستين مجموعه‌اي كه در سال 83 نمايش دادم تا به حال در كارهايم وجود داشته و هميشه در كارهاي فيگوراتيوم به انسان شرقي، جست‌وجو در تاريخ و رابطه او با دنيا پرداختم. روانكاوي اين انسان يا بررسي موقعيت بحران‌زده‌اي كه به نوعي در آن گير افتاده است هميشه برايم مطرح بوده و سعي مي‌كنم او را نقد يا تشريح كنم. اين اتفاق يا به شكل روايت است يا به شكل بصري اين كار را انجام مي‌دهم.»
او با اشاره به اينكه در نمايشگاه‌هاي گروهي نزديك كردن كارها به هم سخت است، اضافه مي‌كند: «پيدا كردن تم اصلي يك نمايشگاه پيچيدگي‌هاي خاصي دارد، ولي از طرفي همين تفاوت‌ها نكات مثبتي هم دارد، چون مي‌شود كارها را كنار هم گذاشت و به شكلي مقايسه و مطالعه كرد. مخصوصا در اين نمايشگاه كه آثاري از نسل قديمي‌تر، مياني و جوان به نمايش درآمده است و بنابراين مي‌توان كار چند دهه را بررسي كرد و اين نكته مثبت است. » او در مورد پرداخت به موضوع انسان در اين نمايشگاه مي‌گويد: «در نمايشگاه با انساني مواجه هستيم كه در چهار دهه اخير زندگي كرده و به شكلي با جريان‌هاي اجتماعي ايران و جهان در ارتباط است. فكر مي‌كنم اگر به اين شكل به آثار نگاه شود مي‌توان يك خط رابط پيدا كرد و تفاوت نسل‌ها و ديدگاه آدم‌ها را بررسي كرد. به نظر من تنها راهي كه مي‌تواند به ما كمك كند نگاه تطبيقي به آثار هنري است، اما متاسفانه در هنر ما اين اتفاق خيلي كم مي‌افتد. حالا در نمايشگاه «تجربه زمستان» اين فرصت به وجود آمده كه كار چند نسل در كنار هم بررسي شود و در مورد انسان در ايران و جهان، ديدي از چند دهه به ما بدهد.»

پيكره‌هاي صورتي آدم و حوا
مكرمه قنبري، نقاش خودآموخته‌اي است كه در سن ۶۷سالگي نقاشي را شروع كرد و به شهرت جهاني رسيد. در اين نمايشگاه دو اثر از او توسط يك مجموعه‌دار نمايش داده شده است كه در آنها پيكره‌هاي صورتي‌رنگ زن و مردي در ميان نقوش تزييني و گياهان ديده مي‌شود. علي بلبلي، فرزند مكرمه قنبري در مورد اين آثار مي‌گويد: «مادر علاقه زيادي به داستان آدم و حوا داشت و تعدادي كار با اين موضوع انجام داد كه اين دو اثر از كارهاي بسيار خوب آن مجموعه هستند. تمام كارهاي مادر متعلق به سال‌هاي 74 تا 84 است و ما در بررسي‌هايي كه داشتيم كار او را به سه دوره تقسيم كرديم. دوره اوليه كارهايي كاملا بدوي هستند كه قدرت قلم‌گيري هنوز شكل نگرفته و آن روحيه بدوي كه در نگاه مادر هست در حركت قلم نيز وجود دارد. پس از آن در دوره مياني كه دوره كوتاه‌تري است رنگ‌ها را بيشتر مي‌شناسد، فيگور دستش آمده و در هنگام نقاشي ابتدا با مداد طراحي مي‌كرده و بعد رنگ مي‌گذاشته است. كارهاي عرضه شده در اين نمايشگاه نيز متعلق به همين دوره هستند. پس از آن در دوره سوم مادر با گالري‌ها آشنا شده، نمايشگاه برگزار كرده، ارتباط‌هايي پيدا كرده و كارها تميزتر و با احتياط هستند.»

مجرمان بي‌چهره
شهره مهران تابلوي بسيار بزرگي را به اين نمايشگاه آورده است كه در آن زني با دست‌هاي دستبند خورده صورت خود را پوشانده است. به گفته او «اين تابلو متعلق به مجموعه «بدون صورت» است كه در حقيقت بر اساس عكس‌هاي منتشر شده از مجرمان در روزنامه‌ها به وجود آمده است؛ «مدتي به مطالب روزنامه‌ها دقت مي‌كردم و برايم جالب بود كه عكس مجرمان را با نام و اتهام آنها منتشر مي‌كردند اما همه آنها جلوي صورت خود را گرفته بودند و چهره هيچ‌كس معلوم نبود. تركيب جالبي داشت و اين فانتزي را براي من به وجود آورد كه چاپ عكس كسي كه صورت خود را گرفته و ما او را نمي‌بينيم چه فايده‌اي دارد؟»
مهران در مورد نمايشگاه تجربه زمستان گفت: «مجموعه خوبي گرد آمده است و بيشتر آثار خوشايند است. با وجود اين احساس مي‌كنم در بيشتر كارهايي كه براي اين نمايشگاه جمع شده است نگاه غم‌انگيز و تلخي به انسان وجود دارد و آن بخشي از آثار هنري كه نگاه خوشبين‌تري دارند در اين نمايشگاه ديده نمي‌شود.»

انساني منطبق با احساس هنرمند و شرايط جامعه
معصومه مظفري، رييس هيات‌مديره انجمن نقاشان ايران، يكي از هنرمندان حاضر در اين مجموعه است كه پرتره زني را در ميان پارچه‌هاي آويزان نمايش داده است. او با بيان اينكه اين تابلو از مجموعه «در حضور ديگران» كه دو سال پيش به نمايش درآمد انتخاب شده است، در مورد نقش انسان در آثار خود گفت: «من نقاشي را با نگاه به انسان شروع كردم و از زمان هنرستان، دانشگاه و نخستين نمايشگاهم در سال 78 تا به حال انسان در كار من وجود داشته است. حضور انسان در آثار من هميشگي است و حتي اگر حضور فيزيكي نداشته باشد و بيننده چهره انسان را نبيند، ولي شاهد فضايي است كه انسان در آن رفت‌وآمد مي‌كند و بودن او را حس مي‌كند.»
مظفري در مورد نقش انسان در آثارش توضيح مي‌دهد: «انسان در آثار من بنا بر ضرورت جامعه و حس و حال خود من تغيير كرده و با آن نگاه و دوره و مسائلي كه من با آن درگير بودم، منطبق شده است. در نتيجه انساني كه در نمايشگاه سال 78 نمايش دادم با انسان نمايشگاه سال 88 و سال 93 متفاوت است. جريان‌هاي اجتماعي مسلما روي آدم‌هاي اين آثار تاثير مي‌گذارد و حتي اگر آن آدم به صورت مستقيم به يك مساله اجتماعي يا احساسي اشاره نكند، ولي چون خود هنرمند متاثر از آن شرايط بوده، آن تاثير در كار هم ديده مي‌شود.»
مظفري در مورد آثار به نمايش درآمده در گالري ايوان گفت: «نخستين‌بار است كه به اين گالري آمدم و ديدم تنوع سطوح آن باعث مي‌شود با هر تابلو بتوان تنها بود و اين خيلي خوب است. چيدمان نمايشگاه نيز خوب است و فكر مي‌كنم آقاي رحيمي انتخاب‌هاي خيلي خوبي انجام داده است. گردآورنده آثار توانسته در ارتباط با آن فضايي كه در ذهن خود داشته است انتخاب هوشمندانه‌اي انجام دهد. همه ما تجربه‌هايي مانند جنگ تحميلي و مسائل گوناگون اجتماعي در ايران و جهان را پشت سر گذاشتيم و در بعضي از آثار خود نمايش داديم.»

در برابر ديوار سنت‌گرايي
داريوش قره‌زاد نقاشي را به شكل خودآموخته آغاز كرده اما آثار اين هنرمند جوان در حراجي‌‌هاي معتبري چون كريستيز و ساتبيز به فروش رسيده است. او در تابلوي بزرگ خود چهار دختر جوان را نمايش داده كه رو به ديواري در خيابان ايستاده‌اند. قره‌زاد در مورد اين اثرش توضيح مي‌دهد: «اين تابلو از مجموعه «پانوراما» است و كار روي آن حدود دو سال طول كشيده است. نزديك 5 سال است كه روي اين مجموعه كار مي‌كنم و نگاهي دارم به هويت دختران اين سرزمين كه در فضاي بين سنت و مدرنيته دست‌وپنجه نرم مي‌كنند. اين اثر هم بخشي از همين هويت دختران شهري است كه با تيپ مدرن و امروزي از مقابل ديوارهاي شهر رد مي‌شوند و اين ديوارها بيشتر حكم سنت‌گرايي دارد.»
قره‌زاد در مورد اين نمايشگاه گروهي و ديگر آثار حاضر در آن و مقايسه آنها با آثار خودش گفت: «بيشتر آثاري كه در اين نمايشگاه وجود دارد داراي جنبه اجتماعي است و با نگاه انتقادي به انسان توجه دارد. در صورتي كه كارهاي من انتقادي نيست و بيشتر اجتماعي است. پيغام كار من هم اجتماعي است و از انتقاد براي كار هنري خود استفاده نمي‌كنم. به همين دليل فكر مي‌كنم به جز كار من و يكي دو كار ديگر كه با مجموعه كمتر هماهنگ است، بقيه آثار نمايشگاه منسجم هستند.»

انسان بر لبه تيغ
بهنام كامراني در فضاي تخت تابلوي خود شمشير بلندي را نمايش داده كه سر انساني بالدار بر لبه آن ديده مي‌شود، در حالي كه مشغول ليسيدن لبه شمشير است. او در مورد اثر خود گفت: «محور اين كار انسان است و در واقع خودنگاره‌اي است كه به مجموعه‌اي با نام «لبه» تعلق دارد. كارهاي اين مجموعه موقعيت خاص اجتماعي و جغرافيايي ما را نشان مي‌دهد. در اين مجموعه در لبه قرار گرفتن گاه مصداق عيني دارد مثل لبه شمشير و گاه مصداق جغرافيايي دارد مثل نقشه جغرافيا. اين كار به يك موقعيت بينابيني اشاره مي‌كند كه در واقع موقعيت ما است. همه ما يك فضاي سنتي را در ذهن و زندگي خود حمل مي‌كنيم و از طرفي چيزهايي از موقعيت‌هاي معاصر و مدرن با ما هست. هم عشق به سنت وجود دارد و هم اينكه سنت‌ها مي‌تواند خطرناك باشد.»
اين استاد دانشگاه در مورد نمايشگاه تجربه زمستان گفت: «اهميت اين نمايشگاه بيشتر از اين جنبه است كه زرتشت رحيمي تعدادي از هنرمندان نسل ميانه را جمع كرده است كه معمولا كمتر به آنها پرداخته مي‌شود. در حراج‌ها و بي‌ينال‌ها بيشتر هنرمندان پيشكسوت مورد توجه قرار مي‌گرفتند و در سال‌هاي پس از جنگ و دوره گشايش هم به سرعت جوان‌گرايي زياد شد، اما كارهايي كه نسل ميانه انجام داده بودند كمتر ديده و حتي ناديده گرفته شد. در عين حال اكثر هنرمندان نسل ميانه تجربه‌گرا و فيگوراتيو هستند و تجربيات خود را ضبط كردند. به نظرم مجموعه خوبي جمع شده كه با توجه به فضايي كه گالري ايوان دارد كارها به خوبي در كنار هم قرار گرفته و بده بستان خوبي با هم دارند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون