• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3566 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۳ تير

رونق دوباره سالن اصلي تئاتر شهر

آيا بازسازي عامل ركود دوساله بود؟

پيام رضايي

 

تئاتر‌شهر دوباره رونق گرفته است. خبرها حاكي از آن است كه پس از مدت‌ها سالن‌هاي تئاتر شهر با صندلي‌هايي پر، ميزبان آثار هستند. اين رونق پس از ركودي دوساله بازگشته است. پس از دو سال ناپايدار و پرحاشيه و همه اميدوارند كه اين استقبال شهابي زودگذر نباشد.
درباره تئاترشهر ترديدي وجود ندارد كه تئاتر شهر ويترين اصلي تئاتر ايران است. در واقع اين بناي آجري، آيينه تمام‌نماي اين هنر باستاني در ايران به شمار مي‌‌رود. البته در به كار بردن «زمان حال» براي افعال بايد كمي محتاط بود. تئاتر در يكي دو سال اخير چندان نشاني از رونق پيشين را ندارد. روزگاري اين بنا كعبه آمال اهالي تئاتر بود و گروه‌هايي كه فرصت اجرا را در اين سازه گرد به دست مي‌آوردند، مي‌توانستند منتظر آغاز فصل جديدي در زندگي هنري‌شان باشند. گرچه سالن اصلي، قشقايي، چارسو و سايه به دليل اعتباري كه از تئاتر شهر و تاريخ آن مي‌گيرند هويت خاص خود را دارند، اما هميشه و همچنان سالن اصلي آوردگاهي است كه اهالي تئاتر خود را بايد در آن محك بزنند تا جاي روشني در تاريخ اجراهاي عمومي كسب كنند. سالني كه با «باغ‌آلبالو»ي آربي آوانسيان افتتاح شد، بعدها شاهكار‌هاي تئاتر ايران را به خود ديده است. همه مي‌دانند كه سالن‌ها هويتي دارند و جايگاهي كه در انتخاب گروه‌ها براي اجرا بيشترين تاثير را دارد. به عبارت ديگر هركسي نمي‌تواند بدون داشتن تاريخي قابل‌اعتنا پا به صحنه چنين سالن‌هايي بگذارد. روندي كه در تئاتر شهر و به ويژه سالن اصلي نيز پي گرفته شده بود. اما آيا به راستي حالا هم وضع همين است؟ بايد دست به عصا به اين سوال پاسخ داد...
روزگار تئاتر در 8 سال دولت مهرورز بر كسي پوشيده نيست. اما با آغاز دولت تدبير و اميد، انتظار تدبير و اميد مي‌رفت. علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز دو سال پياپي را به نام سال تئاتر نامگذاري كرد و يكي از تلاش‌هاي جدي براي اهميت و رونق تئاتر، پروژه بحث‌برانگيز بازسازي تئاتر شهر بود. داستاني كه سال‌هاست ورد زبان‌ است و هر بار كساني از آن سخن گفته‌اند و چند روزي هم بيل و كلنگ‌هايي به تئاتر شهر آمده، اما خيلي زود همه‌چيز تمام شده است. اين‌بار هم، گرچه كارها بيش از هميشه پيش رفت و سالن‌ها تحويل داده شد، اما حواشي پيش آمده و كيفيت بازسازي‌ها همچنان محل بحث است. اما نسبت تن رنجور اين بناي آجري با جان زنده تئاترها چگونه است؟ بازسازي و حواشي آن چگونه بر كليت تئاتر و اجراي صحنه‌اي تاثير گذاشت؟
رونق مجدد و ضرورت بررسي ركود
پس از مدتي تقريبا طولاني، سالن‌هاي تئاتر شهر همه ظرفيت خود را فروخته‌اند. اين خبري اميدواركننده است. خبري كه نمي‌توان نسبت آن را با نام‌‌هايي كه بر تابلوي سالن اصلي نقش بسته، انكار كرد. با اين حال چرا در دو سال گذشته سالن اصلي چنين ركودي را تجربه كرد؟براي پاسخ به اين سوال مي‌توان به آمار فروشي كه هر ماه توسط مركز هنرهاي نمايشي اعلام مي‌شود، رجوع كرد. آمارهايي كه بسياري نكات را فارغ از گمانه‌زني‌ها و ادعاها روشن مي‌كنند. گرچه هميشه عدم‌استقبال به معناي كيفيت پايين اثر نيست اما دست‌كم يك «مساله» را پيش روي ما مي‌گذارد: «مساله ركود مخاطب سالن اصلي در كمتر از دو سال گذشته.» نگاهي دقيق‌تر به اين آمار مي‌تواند بر تاريكي برخي اتفاقات نور بيندازد.
عدم ثبات در ميزان فروش
يا فروش‌هاي اتفاقي
نخستين نكته‌‌اي كه مي‌توان از بررسي اين آمار استنباط كرد، بي‌نظمي و غيرقابل‌پيش‌بيني بودن فروش‌ها است. به عبارت ديگر نمي‌توان به منطقي قابل اعتنا در ميزان استقبال و فروش دست پيدا كرد. اگر روزگاري نام‌ها، نويسندگان و برخي پارامترهاي ديگر تعيين‌كننده بودند، حالا اگر نه كاملا بي‌اثر، بلكه بسيار كم‌اثر شده و تا حدود زيادي اتفاقي عمل مي‌كنند. بسياري از نام‌هاي پرفروغ كه تماشاگران را به تئاتر شهر و سالن اصلي مي‌كشاندند، در تجربه‌هاي اخير خود ناكام بوده‌اند. موفقيت نام‌ها نيز تداوم قابل‌اعتنايي نداشته است. نمي‌توان كتمان كرد كه هنوز هم نام‌هايي جذابيت خود را از دست نداده‌اند و از سوي ديگر بسياري از اين نام‌ها گناه را به گردن افت سليقه مخاطب مي‌اندازند. اما حتي فراتر از ميزان فروش تجربه تماشاي يك اثر در سالن اصلي از يك شخصيت برجسته تئاتر، اغلب تجربه ماندگاري نيست.
شكاف فاحش ميان بليت‌‌هاي مهمان و بليت‌‌هاي فروخته‌شده
اما يكي ديگر از نكاتي كه آمارهاي فروش آن را نشان مي‌دهند، شكاف فاحش ميان آمار فروش و آمار بازديد از آثار است. اين آمار نشان مي‌دهد كه درصد بسياري از مخاطبان اجراهاي سالن اصلي بدون هزينه و به صورت مهمان به تماشاي آثار نشسته‌اند. براي مثال در نمايش «مضحكه شبيه قتل» بيش از يك سوم تماشاگران به شكل مهمان به تماشاي اثر نشستند. نمايش «ترور» به كارگرداني حميدرضا نعيمي در 7 روز نخست كمتر از نيمي از تماشاگرانش به شكل مهمان در سالن حاضر بودند و نمايش «راه مهر، راز سپهر» به كارگرداني شكرخدا گودرزي پس از 13 اجرا و از ميان 2165 تماشاگر تنها 264 نفر براي تهيه بليت هزينه پرداخت كرده بودند. مقايسه آمار فروش و مهمان نشان مي‌دهد كه مخاطباني كه براي تماشاي تئاتر در سالن اصلي تئاتر شهر حاضر به پرداخت هزينه هستند بسيار ريزش داشته است. و صد البته اين شرايط ايده‌آل مهم‌ترين مركز تئاتر يك كشور نيست. هر چند با رونق دوباره «مجلس ضربت زدن» با ظرفيت كامل و تعداد معقولي از مهمان در حال اجراست و پيش‌بيني مي‌شود «سه خواهر و ديگران» اثر حميد امجد نيز با همين استقبال مواجه شود.
گويي بيش از هر چيز خالي نبودن سالن اصلي دغدغه است. با اين حال شايد كه سالن‌ها بدون تماشاگر نمانند، اما اين حضور نشان‌دهنده نمي‌تواند گواهي بر ميل به تئاتر باشد. صف‌هاي طولاني فروش گيشه تئاتر شهر، در زمستان‌هاي يخ‌زده و در سال‌هاي نه چندان دور از ياد رفتني نيست. مخاطبان گاه ساعت‌‌ها در سرما منتظر مي‌ماندند تا فرصت خريد بليت را پيدا كنند و اينگونه تئاتر شهر در سردترين روزهاي زمستان هم گرم بود. قطعا شيوه بليت‌فروشي اينترنتي، لزوم ايستادن در صف‌هاي طولاني را از بين برده است اما با همين شيوه هم گاه اين اشتياق روزگار پيش را در جامعه تئاتر و مخاطبانش ديده‌ايم. اما علت اين وضعيت چيست؟ مديريت كلان؟ مديريت خرد؟ افت كيفيت آثار؟ فقدان خلاقيت هنري؟ پايان عصر غول‌ها؟ بي‌توجهي مخاطب؟ تغيير دغدغه‌هاي مخاطب؟ سياست‌هاي دولت؟ شكل‌گيري سالن‌هاي خصوصي و در نتيجه كساد شدن گيشه تئاتر شهر؟ و... اين سوال‌ها بسيارند اما آنچه با قطعيت مي‌توان از آن سخن گفت اين است كه هيچكدام از اين عوامل به تنهايي دليل اين وضعيت نيستند. هر كدام سهمي دارند و با شكل‌گيري آن در بخشي از مسير به آن پيوسته‌اند. در اين بين مي‌توان بيشترين نقدها را به سمت مديريت دولتي در تمام سطوح دانست. جملاتي نظير «هنر و تئاتر دولت تدبير و اميد نيست» بارها در اظهارنظرها شنيده مي‌شود. اين حرف‌ها در حالي گفته مي‌شود كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دو سال پياپي را «سال تئاتر» ناميده و از افزايش قابل توجه بودجه خبر داده است. اما مديران چه مي‌گويند؟ شايد يكي از پاسخ‌هايي كه بيش از ديگر موارد شنيده شده است تاثير برنامه نامنظم بازسازي در برنامه‌ريزي باشد. بسياري معتقدند وضعيت بازسازي كار برنامه‌ريزي براي سالن اصلي را دچار مشكل كرده و اين عدم برنامه‌‌ريزي مسير را براي ورود آثاري با كيفيت پايين باز مي‌گذارد. اما آيا اين اصلي‌ترين عامل است؟ دو تن از مديران و كارشناسان در ادامه به اين سوال پاسخ داده‌اند.

 

مهدي شفيعي
مديركل مركز هنرهاي نمايشي

بازسازي موثر بوده اما همه مساله نيست. حتي اصلي‌ترين مساله هم نيست.
در صدر همه دلايل فكر مي‌كنم بايد سازو كار سنتي براي انتخاب آثار را كنار گذاشت.
ما بايد مسير را برعكس كنيم. بايد از اجراي عموم به جشنواره برسيم به عكس. اجراي موفق جشنواره نمي‌تواند دليل محكمي براي موفقيت در اجراي عموم باشد.

 

بهروز غريب‌پور

كارگردان

مديريت و اجرا در سالن اصلي و مجموعه تئاتر شهر شبيه تعمير بك ماشين در حال حركت است. بايد انتظار هر نوع مشكلي را داشت. اما متاسفانه ما از تعطيلي ترسيديم و نتيجه اينكه علاوه بر بازسازي ناكارآمد به ضعف آثار هم رسيديم. البته من فكر مي‌كنم گرچه بازسازي در افت كيفيت انتخاب‌ها موثر بوده اما همه دليل نيست و مي‌شد و مي‌توان از اين افت كيفيت پيشگيري كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون