• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3148 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۶ دي

نگاه گزارشگر جهان« اعتماد»

پايان عصر پسران آغاز عصر نوادگان

  ساسان آقايي/ نگين پادشاهي به زهدان «حصه سديري» بازمي‌گردد تا افسانه اين زن در شبه‌جزيره عربستان كامل شود؛ او تنها همسر پادشاه عبدالعزيز آل سعود از انبوه همسران بنيانگذار «سعودي» است كه هم‌پاي خود او در تاريخ ماندگار شده؛ اين را گويا بهتر از همه ملك عبدالله بن عبدالعزيز، پادشاه در بستر مرگ مي‌دانست كه از همان ابتدا از ميان فرزندان حصه، «سلطان» و سپس «نايف» را به وليعهدي انتخاب كرد و چون اجل به وليعهدان نگون‌بخت مهلت نداد، وليعهد سوم و پادشاه آينده را هم از سه بازمانده حلقه «هفت سديري» برگزيد. با اين انتخاب كمي جنجالي، نه‌تنها «امانت» ملك فهد را به «آل فهد» بازگرداند كه حالا ممكن است شجره‌نامه سلسله آينده پادشاهي عربستان، به بستري برسد كه عبدالعزيز و حصه سديري در آن مي‌آرميدند. شاهزاده سلمان، پس از ملك فهد، دومين پادشاه اين وصلت خواهد بود و احتمال دارد پس از پنج برادر، آخرين پادشاهي هم باشد كه بدون واسطه، مستقيم پسر عبدالعزيز آل سعود، بنيانگذار كشور عربستان است. اگر او نيز به مانند سلف خود و ديگر برادران پادشاهش 9 دهه عمر كند، بسيار بعيد است كه 20 سال ديگر از بي‌شمار پسران مردي كه شش دهه پيش درگذشته، كسي زنده باشد كه وصيت پدر درباره‌اش اجرا شود. به همين دليل هم از هم‌اكنون بحث‌هاي بسياري در دربار آل‌سعود جريان دارد كه شاهزاده سلمان، سنت پدر را برخواهد انداخت و او آخرين «پادشاه پسر» مي‌شود! هرچند كه ملك عبدالله، شاهزاده «مقرن» برادر ديگرش را در سمت بي‌سابقه «وليعهد وليعهد» منصوب كرده تا سنت به شاهي رسيدن برادران براساس وصيت پدر نقض نشود اما گفته مي‌شود پادشاه آينده كه براساس قانون سلطنتي حق «تعيين وليعهد» را دارد، در تلاش است تا پسرش، «محمد» را وليعهد خود كند و به اين ترتيب سنت بنيانگذار آل‌سعود كه وصيت كرده بود؛ «وليعهد همواره بزرگ‌ترين برادر پس از پادشاه باشد»، براي هميشه به تاريخ سنجاق خواهد شد. اگر شاهزاده سلمان در مقام پادشاه بزرگ‌ترين توليدكننده نفت جهان، شجاعت ورق زدن تاريخ را داشته باشد، آن‌وقت در شبه‌جزيره آرام خاورميانه، سرانجام «عصر نوادگان» طلوع مي‌كند؛ به اين ترتيب حالا احتمال دارد برخلاف تمام بحث‌هاي اين روزها، مهم‌ترين تغيير قدرت در عربستان نه مرگ پادشاه كه انتخاب وليعهد جديد باشد و آن «جنگ قدرتي» كه مي‌گويند چند سالي است در شوراي سلطنتي مشهور به «شوراي بيعت» به راه افتاده، نه بر سر پادشاه آينده كه بر سر وليعهد احتمالي اوست. براي اين تغيير بزرگ البته نبايد خيلي شتاب داشت؛ شتاب و اصلاحات، دو واژه غريب در كشوري است كه در هزاره سوم زنان آن هنوز نمي‌توانند پشت فرمان اتومبيل بنشينند و پادشاه آينده، شاهزاده سلمان نيز در زندگي سياسي خود نشان داده كه ژن «محافظه‌كاري» آل‌سعود با كيفيت خوبي در او نهادينه است.


بسياري در غرب او را «هوادار اصلاح كُند امور» دانسته‌اند اما حقيقت اين است كه اگر اصلاحات را در مقياس‌هاي سعودي آن در نظر بگيريم، وليعهد 79 ساله از پادشاه 91 ساله كنوني هم محافظه‌كارتر است، گرچه دست‌كم نمره مثبت در كارنامه او همين است كه وقتي ملك عبدالله راه اصلاحات آرام در شبه‌جزيره را در پيش گرفت، سلمان به مانند بسياري ديگر از برادران تني و ناتني پادشاه با او مخالفت نكرد، سياستمدارانه موضعي ميانه گرفت و گفت؛ «شتاب و گستره اصلاحات بايد عامل‌هاي اجتماعي و فرهنگي را در نظر بگيرد. اين اصلاحات نبايد بر فرهنگ مذهبي تحميل شود و واكنش‌هاي منفي به بار آورد». مرور كارنامه او و ديدگاه‌هاي مردي كه بسيار كم حرف مي‌زند، نشان داده كه نشستن او بر جاي ملك عبدالله، جايزه‌يي براي جنبش زنان رو به رشد عربستان نخواهد بود و انتظار دگرگوني‌هاي اجتماعي شگرف در دوره پادشاه جديد بيهوده است همچنان‌كه در دوره او سياست‌هاي منطقه‌يي سعودي تغيير زيادي نخواهد داشت و وضعيت «استقرار هژمونيك» عربستان در خاورميانه همچنان الگوي رايج سعودي خواهد بود اما آنچه ممكن است با پادشاهي سلمان تغيير كند، «اقتصاد» عربستان خواهد بود. گفته مي‌شود شاهزاده سلمان، هرچند در سياست يك «ميانه‌روي محافظه‌كار» است اما در اقتصاد يك «تكنوكرات ليبرال» به‌شمار مي‌رود. حكومت او بر رياض يك الگو از آينده اقتصاد عربستان را نشان ما مي‌دهد؛ شاهزاده‌يي به‌شدت عليه فساد و هوادار مشاركت‌هاي هر چه بيشتر بخش خصوصي در اقتصاد، كسي كه از باز شدن در‌هاي اقتصاد نمي‌هراسد و در چند دوره دولت خود در رياض، سخاوتمندانه دست سرمايه‌گذاران خارجي را فشرده است. مي‌گويند كه براي اين دانش‌آموخته دانشگاه سعودي، «توسعه اقتصادي مقدم بر اقتصاد سياسي است» و غرب نيز بي‌دليل به او تمايل ندارد؛ ميان گزينه‌هاي موجود و آخرين پسران باقي‌مانده عبدالعزيز، شاهزاده سلمان به توسعه دست‌كم به روايت خودش باور دارد و شايد دنبال كردن يك الگوي منضبط و باثبات توسعه، بتواند بستر تغييرهاي بزرگ ديگري را براي پادشاه پس از سلمان فراهم كند، به ويژه كه الگوي شاهزاده سلمان در مقام والي رياض، بيانگر شكلي از مدرانيزاسيون و توامان توجه به برابري نيز بوده است. او هوادار فعاليت‌هاي خيريه و از سرمايه‌گذاران اصلي چندين بنگاه خيريه است، بنگاه‌هاي وابسته به سلمان نه‌تنها در عربستان كه در بوسني‌وهرزگوين، سومالي و سودان به فقرا كمك كرده‌اند و در سال 2011 سلمان فرمان داد تا يك برنامه «مشاركت مردمي» براي زدودن چهره فقر و گدايي از شهر رياض اجرا شود. برنامه‌هاي اقتصادي و اجتماعي شاهزاده سلمان، توانست رياض را از شهري متوسط تبديل به كلانشهري مدرن و جذاب براي سرمايه‌گذاري‌هاي توريستي و فعاليت‌هاي عمراني كند و همين موفقيت‌ها، ملك عبدالله را بر آن داشت تا زمام وزارت دفاع آل‌سعود را هم به سلمان بسپارد. شاهزاده در اين سمت هم قراردادهاي سنگين جنگ‌افزارهاي مدرن را با بريتانيا و امريكا بست و هم يك كرديت بين‌المللي براي خودش خريد و با باراك اوباما و ديويد كامرون هم ديدار داشت. تلاش‌هاي سلمان براي اثبات برتري خودش در دربار سعودي البته به همين جا ختم نشده است. او مي‌داند كه يك سياستمدار تا چه اندازه نيازمند رسانه است، پس از الشرق الاوسط تا پايگاه خبري ايلاف و چندين و چند مركز تحقيقاتي درباره سياست‌هاي رسانه‌يي هم وجود دارند كه در پشت‌پرده آنها، نام پادشاه آينده شبه‌جزيره به چشم مي‌خورد و همه اينها نشان مي‌دهد كه نشستن سلمان بر اريكه وليعهدي چندان بي‌مناسبت نبوده است. ميان ده‌ها شاهزاده‌يي كه كفايت و لياقت آنها محل شبهه است، شاهزاده سلمان بن عبدالعزيز يكي از تنها انتخاب‌هاي موجود و ممكن ملك عبدالله براي جانشيني خود بود. شايد دست تقدير روزگار باشد؛ در دربار سعودي، هيچ حلقه‌يي بيشتر از «آل‌فهد» يا «برادران سديري» نفوذ ندارد و ملك عبدالله كه ناتني با اين حلقه بود، حالا دارد نگين پادشاهي را به زهدان حصه سديري بازمي‌گرداند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون