كساني كه شهامت دفاع ندارند
آنان كه در لحظه اقدام به چنان كاري خود را در اوج قدرت ميديدند و گويي كه به فتح سرزمين دشمن رفتهاند، اكنون نبايد خواري انكار را بپذيرند، يا از رفتن به زندان بترسند و خواهان مجازاتهاي جايگزين شوند. بهترين راه براي اين افراد اين است كه درباره آنان نوشته شود شجاعت پذيرش مسووليت كاري كه كردهاند را ندارند، در نتيجه ارزش مجازات شدن نيز ندارند. بهترين مجازات، آزاد كردن آنان است. اگر اين گروه و افراد اقدامكننده، مدعي هستند كه در دفاع از اسلام و انقلاب و جمهوري اسلامي آن اقدام را كردند، در اين صورت نبايد در برابر دادگاه اين حكومت و برخلاف واقعيت آنچه را كه انجام دادهاند انكار كنند. به علاوه بيان غيرواقع و اقرار دروغ، گناه بزرگي است و اگر دادگاه هم حقيقت را نداند، خدا كه ميداند. احتمال دارد كه اين افراد داستانهاي صدر اسلام را شنيده باشند كه برخي افراد خودشان به پيامبر مراجعه ميكردند و خواهان اعمال مجازات ميشدند و به گناه و جرم انجام داده خود اقرار ميكردند. به اين دليل كه مجازات اين دنيا موجب پاك شدن آنان و رهايي از مجازات آن دنيا ميشود. بنابراين ميتوان گفت كه اين افراد نه درك دقيقي از مفهوم گناه و جرم به معناي اسلامي آن دارند كه بخواهند خود را پاك كنند و نه دادگاه رسمي كشور را قبول دارند كه در برابر آن صادقانه به عملكرد خود اقرار و از آن دفاع كنند يا از آن اقدامات اظهار ندامت كنند. بهجز نكته كليدي فوق علني برگزار شدن اين دادگاه، موجب شد كه ذهن ما نسبت به امكان برگزاري دادگاههايي فارغ از فشارهاي رواني و به صورت علني نيز خوشبين شود. واقعا چه ايرادي دارد كه همه دادگاهها را به همين راحتي برگزار كنند و همه متهمان در برابر دادگاه و سوالهاي دادگاه به پاسخ بپردازند و جامعه نيز از مفاد اتهامات و دفاعيات آگاه شود؟ اتفاقا مهمترين مجازات اين گروه اصل برگزاري دادگاه و دفاعيات نادرست آنان است. اگر كسان ديگري هم مرتكب رفتاري شدهاند كه حاضر به دفاع از آن نيستند، چه بهتر كه دادگاه آنان نيز علني برگزار شود و اگر حاضر به دفاع هستند و آن فعل مجرمانه است، باز هم به ضرر متهمان و به نفع جامعه خواهد بود. پس اين جماعت را بايد بخشيد، هرچند نميتوان تبرئه كرد. از اين پس نيز بهتر است همه دادگاههاي مشابه را علني برگزار كرد.