هفته «ناصر تقوايي» با سالروز تولد و با حضورش پس از مدتها در يك محفل سينمايي همراه شد
15 سال سكوت «ناخدا»
پيام رضايي
ناصر تقوايي يكشنبه 3 مرداد در نخستين شب هفته فيلمهايش در خانه هنرمندان حاضر شد و از سينما سخن گفت. در اين نشست كه با حضور سيروس الوند، فريدون جيراني و جواد طوسي و جمعي از علاقهمندانش برگزار شده بود گزيده فيلمهاي پيش از انقلاب اين كارگردان در تالار شهناز خانه هنرمندان روي پرده رفت.
مانند همه برنامههاي فرهنگي هفتههاي اخير، اين نشست نيز تحت تاثير درگذشت عباس كيارستمي بود و نام و ياد كارگردان «زير درختان زيتون» چندين بار فضاي اين نشست را متاثركرد و ناصر تقوايي در ابتداي حرفهايش عباس كيارستمي را مرگ ناپذير دانست. ناصر تقوايي براي اكران فيلمهايش آمده بود و البته جشن تولدي كه از آن خبر نداشت. تولدي كه به خاطر ناخوش احوالياش با تاخير برگزار ميشد. او گفت كه نخستين شبي است كه بعد از مرگ كيارستمي از خانه بيرون آمده است. تقوايي تجربه درگذشت كيارستمي را اين گونه توصيف كرد: «در اين مدت انگار در خلأ زندگي ميكردم، از روز درگذشت كيارستمي، يك لحظه هم تصوير او از مقابل چشمانم دور نشده است.»
او همچنين از تاثير كيارستمي بر سينماگران سخن گفت: «كيارستمي نسل جديدي براي سينماي ايران تربيت كرد كه هنوز در دوران جواني به سر ميبرد. موج فيلمسازان نوجوان و جواني داريم كه در آينده مسير كيارستمي را دنبال ميكنند. سينماي ما ديگر مقلد نيست. همچنانكه بسياري از فيلمسازان در جهان مقلد كارگرداني همچون عباس كيارستمي هستند.»
تقوايي در ادامه حرفهايش با اشاره به ورود سينما به ايران و رشد سريع اين هنر در ايران گفت: «سينما با زندگياي كه در خود دارد و شبيه به زندگي واقعي مردم است، به سرعت جايش را در ميان جامعه باز كرد. سينما توانست بر ادبيات با سابقه چند هزار ساله غالب شود. تفاوت ميان هنرهاي مختلف، در يك نقطه تلاقي پيدا ميكند و آن سينماست. سينما هنري است كه از تمام هنرهاي ديگر براي رشد خود استفاده كرده و آن هنرها را از آن خود ميكند.» او همچنين تاكيد كرد كه سينما در ايران جاي شعر را گرفته است و از اين نظر شايسته اهميت و توجه بيشتري است: « سينماي ايران ديگر يك سينماي جوان نيست. عجيب است كه در ميان هنرهاي مدرن، سينما خيلي زود به ايران وارد شد و به سرعت نيز با موفقيت روبهرو شد. امروز سينماي ايران توانسته در جامعه جاي شعر را بگيرد. شعر در طول ۸ قرن مهمترين هنر ايران بود و سينما در عرض ۵۰ سال جاي آن را گرفت و اين يك تحول عظيم در جامعه ايران است.»
تقوايي كه جزو كارگردانان موج نوي سينماي ايران محسوب ميشود در حرفهايش به اهميت تماشاگر در سينما نيز پرداخت: «در همين سالنهاست كه سينما شكل ميگيرد. يك تماشاچي خوب قادر است با درك لحظهاي خود، تمام يك سالن را به هوشياري برساند. چنين تماشاگري به طور ناگهاني و غريزي، عكسالعملي نشان داده كه به سرعت به بقيه حاضران در سالن منتقل ميشود و چنين اتفاقي هيچگاه با ديدن فيلم در خانه رخ نميدهد. لازم است پيش از شناخت سينما، شناخت خود از تماشاگران را بالا ببريم. در غير اين صورت مورد استقبال اجتماعي قرار نخواهيم گرفت. هنرمنداني كه از زبان هنر به خوبي بهره گرفته و حرف خود را به شكلي روشن و شفاف بيان ميكنند، تعداد بيشتري از افراد جامعه را به سوي خود جذب ميكنند. اين گونه است كه سينما گردش اقتصادي عظيمي پيدا كرده و تبديل به حرفهاي بزرگ و مرتبط با ديگر مشاغل ميشود. فراموش نكنيم كه براي رونق بخشيدن به ديگر كسب و كارها، راهي جز رشد هنر نداريم»
ناصر تقوايي جزو كارگردانان كمكار سينماي ايران محسوب ميشود. با اين همه در سالهاي اخير او به شكل مستمر به تدريس فيلمنامهنويسي پرداخته است. در نشست روز يكشنبه تقوايي بار ديگر فقر سينماي ايران در بخش نويسندگي را يادآوري كرد و گفت كه سينما بايد روي پا خود ايستاده و براي خود بنويسد و توليد كند. او اظهار تاسف كرد كه در اين زمينه چندان پيش نرفتهايم. «كارگردان فراوان داريم اما نويسنده مورد نياز سينما اندك است. سينما هنر بومي ما نبود، اما به سرعت در جامعه ما جا افتاد و تبديل به برترين هنر ما شد. سينماي ايران توانسته پا از مرزها فراتر نهاده و در فرهنگهاي ديگر نمود پيدا كند. اين سينما است كه راه را براي ديگر هنرها مانند نقاشي و موسيقي باز كرده است. اميدوارم علاقهمندان به سينما در هر شغل و مقامي كه هستند، كار كنند تا سينما مانند نفت به دنيا صادر شود.»
اين كارگردان برجسته سينما در پايان صحبتهايش از اهميت حضور زنان در عرصه فيلمسازي سخن گفت: « در عالم هنر تنها يك نگاه داريم و آن نگاه انساني است. اما زنان مسائلي دارند كه ممكن است در فيلمهايي كه مردان ميسازند، ديده نشود بنابراين خود آنها بايد دست به كار شوند. آنها در زندگي خود چيزهايي ميبينند كه مردان قادر به ديدن آنها نيستند. فيلمي كه توسط زنان جامعه ساخته شود، براي زنان باورپذيرتر هم خواهد بود. همان استعدادي كه در مردان وجود دارد، در زنان نيز وجود دارد اما فرصتي كه در جامعه نصيب زنان شده كمتر بوده و به همين دليل تعداد فيلمسازان مرد بيشتر بوده است. زنان در طول قرنها كمتر مسائل خود را بيان كردهاند، پس ضرورت دارد براي بيان جهانبينيهاي خود سريعتر اقدام كنند. اميدوارم در آينده شاهد فيلمهاي بيشتري از زنان فيلمساز ايران باشيم.»
جواد طوسي: تقوايي بهتر از هاوارد هاوكس قصه همينگوي را تعريف كرد
جواد طوسي نيز ضمن ابراز خوشحالي از مرور آثار ناصر تقوايي به بررسي وجوهي از فيلم «ناخدا خورشيد» اثر تحسينشده تقوايي و يكي از بهترين فيلمهاي تاريخي سينماي ايران پرداخت. «ناخدا خورشيد» اقتباسي از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همينگوي، نويسنده شهير امريكايي و برنده جايزه نوبل است. طوسي، تقوايي را در اقتباس از همينگوي برتر از هاوارد هاوكس فيلمساز مطرح سينماي هاليوود دانست. «نقطه مركزي هويتمندي تقوايي زبان بصري او است كه خودش را به درستي به متن ساعدي الحاق كرده و از آن فراتر ميرود. در واقع در فيلم شاهد چيزهايي هستيم كه در داستان ساعدي موضوعيت ندارد. از اهميت ميزانسن، فضاسازي و پرداختن به جزييات در سينماي تقوايي نيز نبايد غافل شد برخلاف كساني كه چهرهاي قديسگونه از هاوارد هاكس ارايه ميدهند، فكر ميكنم تقوايي در «ناخدا خورشيد» توانسته قصه همينگوي را بهتر تعريف كند.»
سيروس الوند: از تقوايي آموختم داستان كوتاه نسبت به داستان بلند سينماييتر است
سيروس الوند در اين نشست صحبتهايش را با گراميداشت ياد عباس كيارستمي آغاز كرد و از آموختههايش از تقوايي گفت و او را مهندس سينما خواند. الوند با اشاره به دانش و تجربه تقوايي در حوزه ادبيات داستاني تاكيد كرد. «دو عنصر مهم در سينماي تقوايي وجود دارد كه عبارتند از ادبيات و عكس كه عنصر اوليه تصوير است. از تقوايي آموختم كه قصه كوتاه نسبت به داستان بلند، سينماييتر است و فيلمساز بهتر ميتواند بر اساس خط قصه دنياي خود را ساخته و فيلم بسازد. موفقيت تقوايي در ساخت داستان بلند «دايي جان ناپلئون» نيز به هوشمندي او باز ميگردد كه آن را به سريال تبديل كرد كه مديوم مناسبي براي رمان به شمار ميرود. ضمن اينكه تقوايي خود دست بلندي در قصهنويسي دارد. تقوايي مهندس سينما است.»
فريدون جيراني: تقوايي به ادبيات وصل است و همين تفاوت اوست
فريدون جيراني نيز مانند هميشه با تسلطي كه بر تاريخ سينماي ايران دارد، جايگاه و ريشههاي تاريخي سينماي تقوايي را بررسي كرد. جيراني در صحبتهايش تقوايي را جزو نسل پس از كودتاي 28 مرداد خواند. « تقوايي جزو نسل بعد از كودتاي ۲۸ مرداد است. بخشي از اين نسل در دهه ۳۰ در خانه شاهين سركيسيان به دنبال زباني جديد براي تئاتر است. همزمان در آبادان همنسلان تقوايي به دنبال ترجمههاي جديد هستند و رهبري آنها را صفدر تقيزاده بر عهده دارد. مترجمان خوبي از اين نسل بيرون ميآيند كه از حزب توده گذر كرده و قصد بنا كردن چپ نو را دارند.» فريدون جيراني ضمن اذعان به جايگاه تقوايي در موج نوي سينماي ايران مسير فيلمسازي او را به دليل همين تاريخچه و نگاه از مهرجويي، كيميايي و حاتمي متفاوت دانست: «تقوايي از دل اين فضا بيرون آمده و همين جا است كه با مهرجويي، كيميايي و حاتمي تفاوت پيدا ميكند. او به ادبيات وصل است و هشت قصه كارگري بينظير نوشته است. اما در ادامه به دليل درگير شدن با فيلمسازي، از نوشتن بازماند. از سوي ديگر در فضاي آن زمان كانون پرورش فكري كودكان، تلويزيون ملي و وزارت فرهنگ و هنر را داريم كه تقوايي، مهرجويي و حاتمي هر يك به طريقي با اين فضاها در ارتباط هستند و از آنها تاثير ميپذيرند.»
در بخش پاياني اين برنامه، مراسم جشنتولد ۷۵ سالگي ناصر تقوايي برگزار شد؛ جشن تولدي كه ناصر تقوايي انتظارش را نداشت. سهيل محمودي نيز شعري از عمران صلاحي را به تقوايي تقديم كرد. هارون يشايايي و كيوان كثيريان و امير پوريا منتقد سينما نيز از ديگر حاضران در اين مراسم بودند.