به بهانه اكران فيلم «مردي با دوربين فيلمبرداري» ساخته ژيگا ورتوف در گروه هنر و تجربه
من سينما - چشـم هستم
در سالي كه گذشت، فيلم مستند مردي با دوربين فيلمبرداري، ساخته ژيگا ورتوف، مستندساز و نظريهپرداز سينما، در نظرسنجي نشريه سينمايي سايتاند ساوند از بيش از ۳۰۰ منتقد فيلم، پژوهشگر سينمايي و فيلمساز به عنوان برترين فيلم مستند تاريخ سينما انتخاب شد. اين فيلم كه هماكنون در گروه سينمايي هنر و تجربه اكران ميشود، فيلم صامت يك ساعتهيي است كه در سال ۱۹۲۹ ساخته شد. «مردي با دوربين فيلمبرداري»، يكي از نخستين نمونههاي فيلمهاي مستند تجربي است؛ فيلمي آوانگارد كه نشان از تاثيرپذيري ورتوف از جنبش فوتوريسم روسيه در اوايل قرن بيستم دارد. «مردي با دوربين فيلمبرداري» نخستين بار در ژانويه ۱۹۲۹ در شهر كييف به نمايش درآمد و پس از آن در آوريل همان سال در تئاتر هرميتاژ اكران شد. ورتوف در سفر خود به اروپا، فيلم را در جولاي ۱۹۲۹ در برلين و پاريس به نمايش گذاشت. فيلم در بهار ۱۹۳۰ در نيويورك هم به روي پرده رفت و مورد استقبال منتقدان سينمايي امريكايي قرار گرفت. «مردي با دوربين فيلمبرداري»، مجموعهيي از سكانسهاست كه در شهرهاي مسكو، ك يف، ادسا و يالتا فيلمبرداري شده. انِت ميكلسون، منتقد امريكايي، با ترجمه مقاله سينما- چشم ورتوف، او را «تروتسكي سينما» ناميد. كريس ماركر، مستندساز انقلابي فرانسوي هم تحت تاثير ايدئولوژي و سبك ورتوف بود. وقتي كه ورتوف به عنوان دانشجو مشغول تحصيل بود، به عنوان نخستين شاعر فوتوريست شناخته شد و تجربههايي در زمينه ضبط صدا و تركيب اصوات انجام داد. در 20 سالگي با كميته انقلابي سينما همكاري كرد و از سال 1918 به عنوان تدوينگر در سلسله فيلمهاي خبري تحت عنوان «فيلمهاي هفتگي» مشغول به كار شد، هر چند بعدها ورتوف مغضوب سردمداران نظام توتاليتر و سوسياليستي شوروي شد، در زمان جنگ، ورتوف به اتفاق لف كولشوف يك گروه فيلمبرداري تشكيل دادند، كه فيلمبرداران اين گروه به سراسر كشور سفر ميكردند و از جبههها فيلم ميگرفتند. فيلمبردارهاي گروه ورتوف از جبهه لهستان گرفته تا كريمه، مرزهاي چكسلواكي و حاشيه جنوبي شوروي، در سواحل درياي خزر، حضور داشتند و مثل يك سرباز در عمليات نظامي شركت ميكردند. در سال 1919 ورتوف با تدوين فيلمهاي خبري مربوط به انقلاب و جنگ داخلي، يك فيلم سه ساعته ساخت كه «بزرگداشت انقلاب» نام داشت و از جنبههاي نوآورانه و تجربي جالبي برخوردار بود. انديشه اساسي و اصلي كه در آثار مستند و خبري ورتوف كه چندي بعد با بيانيههايي تحت عنوان «سينما – چشم» تجلي يافت از همان ابتدا در فيلم «بزرگداشت انقلاب» آشكار شد. ورتوف در مقاله «سينما- چشم» كه براي نخستينبار در ماه ژوئن ۱۹۲۳ در نشريه لف به سردبيري ولاديمير ماياكوفسكي منتشر شد، به تبيين نظريه سينمايي انقلابي خود پرداخت. او در بخشي از اين مقاله، در تشريح مفهوم «سينما-چشم» مينويسد: «بهكارگيري دوربين به مثابه سينما-چشم كاملتر از چشم انسان براي يافتن بينظميهاي بصري است كه جهان را انباشتهاند. من سينما-چشم هستم، من يك چشم مكانيكيام، دنيايي را به شما نشان ميدهم كه فقط خود ميتوانم آن را ببينم، رها از چارچوب فضا و زمان، من خود را با تمامي نقاط عالم هماهنگ ميكنم و در عين حال ميتوانم آنها را ضبط كنم. ماموريت من خلق تصور جديدي از جهان است، از اين رو ميتوانم به شيوهيي نو، دنياي ناشناخته را كشف كنم.»
در ادامه در دو مقاله كوتاه نگاهي داريم به زندگي اين سينماگر بزرگ و ميراثي كه با برترين مستند تاريخ سينما به جا گذاشت.