نماينده مردم تهران در مجلس:
خاستگاه روحاني اصولگرايي است
محمود صادقي، عضو هيات رييسه فراكسيون اميد مجلس شوراي اسلامي پس از گذشت دو ماه از آغاز به كار بهارستان دهم عملكرد جريان متبوعش را مثبت ارزيابي ميكند و البته ميگويد: با تجربه و درسگيري از ملاحظاتي كه در بسته شدن ليستها وجود داشت اصلاحطلبان در انتخابات بعدي بايد با دقت بيشتري پيش بروند. او همچنين معتقد است كه جنس رابطه اصلاحطلبان با دولت، ائتلافي است نه اتحادي و يكي شدن و اين ائتلاف هم يك ائتلاف نانوشته است كه به اقتضاي شرايط رقم خورده است.
در مورد انتخابات هنوز در مقدمات مباحث هستيم البته به صورت رسمي هنوز موضعگيري خاصي صورت نگرفته و تنها گمانهزنيها با رويكردهاي كلي افراد بيان ميشود. در حوزه انتخابات شوراي شهر عزم براين است تا با همان تواني كه در انتخابات سرمايهگذاري شد ضمن آسيبشناسي عملكردها، با اصلاح بعضي از رويهها به اين عرصه ورود پيدا كنيم به ويژه ملاحظاتي كه در بسته شدن ليستها انجام شد يا برخي اتفاقاتي كه افتاد تجربهاي شد تا با درسگيري از آنها با دقت بيشتري كار انجام شود، هر چند معتقد هستم آنچه اتفاق افتاد با لحاظ همه جنبهها و محدوديتهايي كه وجود داشت در مجموع بسيار موفق بود.
تا حدودي تصورم اين است كه انتظارات را بيش از حد واقعي با فضاي رواني كه به وجود آمد افزايش داديم، به خصوص به اين نكته كه فهرست اميد ماهيتي ائتلافي دارد بايد بيشتر توجه ميشد.
در مورد انتخابات هيات رييسه مجلس، از جهت آماري 141 نفر افرادي بودند كه در ليست قرار داشتند، از همان موقع گفته شد كه اگر تفكيك كنيم حدود 35، 36 نفر خارج از جرگه اصلاحطلبان خواهند بود. در واقع باتوجه به اينكه رايگيري مخفي است شناسايي رايدهندگان در مجلس امكان پذير نيست. ممكن است حدسهايي زده شود اما نميتوانيم بگوييم چه كسي به كي راي داد يا به چه كسي راي نداد، احتمالا ممكن است حرفهايي زده شود البته هيچ چيز در عالم سياست آن هم سياست ايراني بعيد نيست.
آقاي عارف از ابتدا بر اين باور بود كه بايد به انتظارات رايدهندگان جواب داد؛ بنابراين با توجه به راي مردم كه نشان ميداد خواهان تغييرند، ايشان وارد اين عرصه شد، وي حتي آن موقع تصريح ميكرد كه اگر راي كمي هم بياورم اما اين تعهد را احساس ميكنم كه بايد در اين عرصه ورود كنم. نگاه ايشان شايد بتوان گفت بيشتر نگاه فضيلت گرايانه و تكليفگرايانه بود تا نتيجهگرايانه. سوال اين است وقتي ايشان راي نياورد انتظار ميرفت كه ديگر چه كاري كند؟ يك گزينه بحث مركز پژوهشها بود كه به وي پيشنهاد نشد.
عارف در مورد كميسيون آموزش هم تحليلي كه داشت اين بود كه اگر به عنوان رييس كميسيون بخواهم به شوراي عالي انقلاب فرهنگي بروم كه در آنجا وزني داشته باشم، درحال حاضر هم اين وزن را دارم و عضو شورا هستم البته ايشان دوست نداشت كه در كميسيون وارد رقابت با ديگران شود و نظرشان اين بود كه بايد در كميسيون، يك اجماعي روي ايشان حاصل شد تا قبول مسووليت كنند. البته هم اكنون ايشان به عنوان رييس فراكسيون بسيار جدي و بسيار منظم و فشرده كار ميكنند.
هم اكنون در تصميمگيريهاي مجلس آيا آقاي عارف از سوي هياترييسه و شخص آقاي لاريجاني مورد مشورت قرار ميگيرند؟ آيا چنين جايگاهي براي ايشان متصور هستند؟
متاسفانه با آقاي عارف مشورتي صورت نميگيرد! من اخيرا در يك جلسه خصوصي با دكتر لاريجاني از ايشان خواستم درمديريت مجلس، صرف نظر از رويكردها و برچسبهاي سياسي ازتوان تخصصي و تجارب همه ما استفاده كنند.
در انتخابات تهران وقتي ارزيابي انجام شد فكر ميكرديم در بهترين حالت 15 نفر از ليست ما راي ميآورد. اما يكدفعه مواجه شديم با اين اتفاق عجيب كه 30 نفر در مقابل ژنرالهايي كه آن طرف بودند راي آوردند، در نتيجه سطح انتظارات به صورت ناخواسته بالا آمد و بعد از آن بحث تهرانيزه كردن شهرستانها مطرح شد.
به نظرم روحاني اين موقعيت را دارد و ميتواند با نگرشي اعتدالي طيفهاي مختلف را دور يك ميز و در كابينه قرار دهد ولي از جهت اينكه مديريت لازم صورت ميگيرد يا خير را نميدانم. در دولت ائتلافي سهم نيروها بايد متناسب با آن وزني باشد كه در بيرون وجود دارد.
در حال حاضر وزن كابينه متناسب نيست و وزن نيروي اثرگذار از جانب اصلاحات بايد خيلي بيش از اين باشد؛ لذا اگر هم بخواهيم اسمش را سهم بگذاريم، يعني اگر ايشان بتواند هم، مقدورات كامل نيست. اگر بخواهيم از نقطه نظر اصلاحطلبي نگاه كنيم ايدهآل نيست و ضعف محسوب ميشود، اگر هم با واقعيتها بخواهيم برخورد كنيم همان ماهيت ائتلافي دارد.
البته بايد اين نكته را در نظر داشت كه اصولگرايان در شرايطي نيستند كه بتوانند يك انسجام داشته يا اثرگذاري تعيينكنندهاي داشته باشند. بنابراين اگر در اين دوره سهمي بيش از وزن واقعي خودشان به آنها داده شود از نگاه اصلاحطلبي منفي است ضمن اينكه نبايد فراموش كرد خاستگاه اصلي روحاني، اصولگرايي بوده است، اما گاهي اوقات رويكرد اصلاحاتي او بسيارپررنگ است.
بحثي كه اخيرا با رييس محترم سازمان بازرسي در مورد بورسيهها هم داشتم اين بود كه چرا سازمان بازرسي كه بازرسيهاي خود را انجام داده و من مطلع هستم كه قبل از استيضاح آقاي فرجيدانا، گزارش سازمان بازرسي كامل شده بود گزارشي را اعلام نميكرد اما به سمت مصلحتانديشي رفت، ايشان ضمن اينكه تاييد ميكرد تخلفات گسترده صورت گرفته و سازمان هم با هزينههاي بسيار بازرسيها را انجام داده اما معتقد بود ارايه گزارش ممكن است مورد سوءاستفاده بيگانگان قرار گيرد.