وقت جدايي تركيه از داعش فرا رسيده است
جعفر حقپناه
استاد مطالعات منطقهاي دانشگاه تهران
در واپسين ساعات روز شنبه، غازي آنتب، شهري در جنوبشرقي تركيه به عزا نشست و تروريستها با انجام يك عمليات تروريستي در يك مراسم عروسي منجر به كشته شدن حدود 50 نفر و زخمي شدن 100 نفر شدند. تركيه برخلاف ايران، از جمله كشورهايي است كه امنيت داخلياش بهشدت از محيط پيراموني و منطقهاي و سياست خارجياش تاثير ميپذيرد و به عبارت ديگر، درهم تنيدگي مسائل محيط داخلي اين كشور با مسائل خارجي برجسته است. از اين جهت، ميتوان تركيه را با مصر قابل مقايسه دانست. موقعيت ژئوپولتيك، فرهنگ سياسي، بافت جمعيتي و همينطور ويژگيهاي ساختار اجتماعي و اقتصادي اين كشور، تركيه را كشوري بينالمللگرا تعريف كرده و بالطبع، اين مساله ميتواند فرصتها و تهديدهايي را براي تركيه ايجاد كند. فرصتهاي پيشروي تركيه در چنين موقعيتي، آن است كه تركيه با وجود فقر منابع توانسته است به عنوان كشوري نسبتا توسعهيافته تبديل شود اما تهديدي كه اين موقعيت ميتواند براي تركيه ايجاد كند، آن است كه ناآراميها و ناامنيهاي محيط پيراموني ميتواند بر وضعيت امنيتي تركيه هم تاثير بگذارد و آن محيط را متلاطم سازد. نكته قابل توجه در اين رابطه آن است كه نخبگان و مسوولان ترك در دهههاي گذشته نسبت به همبستگي ميان وضعيت امنيتي تركيه با وضعيت امنيتي محيط پيراموني واقف بودهاند و به همين خاطر، آنها در تمام اين سالها تلاش كردهاند تا تركيه را نسبت به بحرانها و ناآراميهاي منطقهاي دور نگه دارند كه البته كم و بيش در اين امر به توفيقاتي نيز دست يافته بودند. تنها نقطه ضعف آنها در خصوص ايجاد يك توازن امنيتي در تركيه طي دهههاي گذشته، مسائل مربوط به كردها بود كه به تدريج تحولات كردي تركيه با تحولات كردي سوريه و عراق پيوند خورد و بر امنيت داخلي اين كشور تاثير عموما منفي گذاشت. هماينك نيز اين وضعيت در جامعه امروز تركيه ادامه پيدا كرده و مشاهده ميكنيم تركها از تحولات كردها نگران هستند. همچنين يك نوع رابطه همبستگي ميان آنچه كه در سوريه و مناطق كردنشين عراق رخ ميدهد با تحولات تركيه وجود دارد. به عبارت ديگر، با توجه پ.ك.ك و شعبات آن در سوريه، شعاع عملياتي پ.ك.ك در تركيه نيز افزايش يافته است و هر اندازه كه تركها در سوريه عليه كردها مداخله كردهاند، در اينسو نيز تبعات منفياش را در مناطق كردنشين خود احساس كردهاند. در اين باره ميتوان مشكلات دولت تركيه با ساير اقوام و گروهها از جمله علويان تركيه كه پيوندهايي را با علويان سوريه دارند، اضافه كرد. با اين حال، از حدود پنج سال پيش، تركيه براي نخستينبار در سياست خارجي خود، روال متعارف دورگزيني از بحرانهاي خاورميانه را كنار گذاشت و سياست مداخلهگرايي و بهرهگيري از اهرم جنگهاي نيابتي را در پيش گرفت و به شكل جاهطلبانهاي وارد عرصه حمايت از گروههاي تندرو در برابر دولت سوريه شد. البته آنها در آن زمان فرض نميكردند كه بحران سوريه، حالت فرسايشي به خود بگيرد و جنبه راديكال و خارج از كنترل همگان را به خود بگيرد. در اين مقطع، تعمد آن بود كه گروههاي تندرو مخالف دولت سوريه، بيش از هر مكان ديگري، از سوي تركيه تردد كنند و از سوي تركها مورد آموزش قرار بگيرند و حمايت شوند زيرا مرزهاي اردن، با امنيت اسراييل گره خورده است و به همين خاطر، تركيه جايگاه ويژهاي در بحران سوريه يافت و عملا به كريدور و گذرگاهي براي ورود گروههاي راديكال سلفي از كشورهاي مختلف به سوريه تبديل شد. طبيعتا اين مساله موجب شد تا آن گروههاي راديكال سلفي جاي پاي محكمي در داخل تركيه پيدا كنند. البته سياستهاي تندروانه وقت رجب طيب اردوغان نيز به اين مساله دامن زد و سبب شد تا يك نوع سلفيگري تركيهاي در اين كشور ريشه بدواند و از قابليتهاي عملياتي شدن برخوردار باشد. در چنين فضايي، داعش تلاش كرده و خواهد كرد تا تركيه را گروگان خود بكند و ما شاهد هستيم به موازات برخي تحركات ضدداعشي از سوي آنكارا در سوريه، اقدامات تروريستي داعش در تركيه هم افزايش مييابد. تركيه در پاسخ به آن اقدامات، رويكردهاي مختلفي را دنبال كرده است و از جمله آنها، اين است كه تلاش كرد به جاي حمايت از داعش به سمت گروههايي مانند احرارالشام و گروههاي تركماني روي بياورد و از گروههاي راديكالي چون داعش كه موجب بدنامي و مورد اتهام قرار گرفتن شوند، دوري كند. ولي اكنون به نظر ميآيد، كه زمان لازم براي اين فاصله گرفتن از دست رفته و وضعيت به سمتي پيش برود كه داعش قابليت عملياتي بالايي در تركيه پيدا كند. داعش از تركيه شناخت خوبي دارد و از نقاط ضعف و قوت تركها آگاه است. بنابراين از سويي، تداوم شرايط كنوني براي تركيه هزينهدار است و از سوي ديگر، دوري از گروههايي چون داعش نيازمند اهتمام و رويكردهاي تازهتري است و به همين دليل، بهترين راه براي كوتاه كردن دست داعش براي آنكارا آن باشد كه به همكاريهاي منطقهاي روي بياورند و ابتكارعملهاي منطقهاي را دنبال كنند؛ همانند آن ابتكارعملي كه محمدجواد ظريف در سال 2014 در قالب طرحي چهار مادهاي براي حل و فصل بحران سوريه ارايه داد. در آن زمان، تركيه از اين طرح استقبال چنداني نكرد اما اينك در پرتو تعديلگرايي تركيه در قبال قدرتهايي چون سوريه و ايران، به نظر ميرسد استفاده از آن طرح مناسب باشد. همچنين افزايش تهديدات در تركيه، دولت اين كشور را بيش از هر زمان ديگري به همكاريهاي جديدي با محوريت مبارزه با تروريسم سوق ميدهد. تركها ميدانند كه ايران در اين راستا، توانمندي بسياري دارد و سفر وزير امور خارجه به آنكارا و سفر متقابل همتاي او به تهران و سفر احتمالي اردوغان به تهران نيز ميتواند تمهيدات اوليه را براي همكاريها ميان دو كشور فراهم سازد.