در طول اين سالها شاهد برخوردهاي دوگانهاي با موسيقي بودهايم
داريوش پيرنياكان نوازنده تار و سهتار
به شخصه با صحبتهاي آقاي نوربخش كه كاملا درست و مستدل بود، موافقم. اين حرفهايي بود كه بايد گفته ميشد. به نظرم بايد از سوي تكتك موسيقيدانها نسبت به اين مساله اعتراض شود تا جلوي اتفاقي كه قرار است بيفتد، گرفته شود. اين درست نيست كه در موسيقي يك بخش از كشور را جدا كنيم و بگوييم در آنجا نميتوانيم كنسرت موسيقي برگزار كنيم. اگر قرار است موسيقي به هر دليلي در جايي از ايران اجرا نشود همان بهتر كه اين موسيقي را در هيچ جايي از كشورمان اجرا نكنيم. آقاي جنتي، وزير ارشاد نبايد در مورد اين مساله كوتاه ميآمدند و اعلام ميكردند كه ديگر كنسرتي در شهر مشهد برگزار نخواهد شد. همين موضوع باعث شد تا ديگر ائمه جمعه هم اعلام كنند دوست ندارند شاهد برگزاري كنسرتهاي موسيقي در شهرشان باشند. آقاي جنتي به عنوان يكي از نمايندگان هنرمندان و جامعه موسيقي در دولت نميتوانند از طرف خودشان چيزي را ببخشند. ما از وزير ارشاد انتظار داريم كه در اين مورد طرفدار جامعه موسيقي باشد. من اين موضوع را به نمايندگان مجلس هم تعميم ميدهم. براي آنها هم بايد مسائل فرهنگي در كنار ديگر مسائلي كه روزانه در مجلس در مورد آن اظهارنظر ميكنند و نسبت به آنها واكنش نشان ميدهند در اولويت باشد. اتفاقي كه بهتازگي افتاده هيچ وجهه قانوني ندارد و بنابراين انتظار ميرود نسبت به آن واكنش درستي صورت بگيرد. در طول اين سالها همواره شاهد بودهايم كه با موسيقي برخوردهاي دوگانهاي صورت گرفته است. هر جايي كه در طول اين سالها به موسيقي احتياج داشتهايم اين موسيقي خوب تلقي شده و سفارشهايي هم در اين زمينه داشتهايم. ما در طول اين سالها شاهد پيشنهاد و ساخته شدن سمفوني امام رضا (ع) و همچنين اپراي عاشورا بودهايم. سوال اينجاست كه چرا در مورد اتفاقات و موسيقيهاي اينچنيني هيچوقت اين برخورد و اينكه گفته شود موسيقي بد است، صورت نگرفته است. اين شكل برخوردها باعث ميشود به اين نتيجه برسيم در طول اين سالها با موسيقي يك برخورد ابزاري شده و هرجا كه مواضع سياسي اجازه ميداده از آن هم استقبال شده است. بخش ديگري از واكنشهايي كه در طول هفتههاي اخير نسبت به موسيقي شاهديم به خاطر تحت فشار قرار دادن دولت است. همه ما شاهد بوديم كه در زمان رياستجمهوري آقاي احمدينژاد كنسرتهاي زيادي در شهر مشهد برگزار ميشد. اين كنسرتها در آن زمان هيچ واكنشي در پي نداشت و جلوي آنها گرفته نميشد. اين موضوع باعث ميشود تنها نتيجهاي كه از اتفاقات اخير در زمينه كنسرتهاي موسيقي و ممنوعيت آنها به دست ميآيد اين باشد كه اين صحبتها بيشتر جنبه سياسي داشته است و در اين بين نخستين قرباني، جامعه موسيقي است.