تحليل جلاييپور از انتخابات 96
روحاني ميدان را خالي نميكند
گروه احزاب
نشستي كه با عنوان «پوياييها و ضرورت تداوم ائتلاف اصلاحطلبان، اعتدالگرايان و اصولگرايان ميانهرو از سال 92 تا 96» از سوي سازمان جوانان و دانشجويان حزب اعتدال و توسعه در سالن انديشگاه فرهنگي كتابخانه ملي برگزار شد و حميدرضا جلاييپور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي براي جوانان حزب اعتدال و توسعه سخنراني كرد. در اين نشست جلاييپور با تاكيد بر اينكه مهمترين كار، كار حزبي است كه براي كار سياسي در كشور كادر ميسازد، اظهار كرد: خوشبختانه كار حزبي در دولت روحاني رونق پيدا كرده است ولي هنوز به مرحله حزبيابي نرسيدهايم. اين عضو هيات علمي دانشگاه تهران با بيان اينكه «ائتلاف ميانه قبل از 92 شروع شد و در انتخابات رياستجمهوري 92 خودش را نشان داد»، اظهار كرد: انتخابات رياستجمهوري 92 رخداد مهمي بود كه شايد چنانكه بايد ديده نشد؛ عدم تاييد صلاحيت هاشميرفسنجاني يا همان شناسنامه انقلاب، حادثه عجيبي براي فعالان سياسي بهشمار ميآمد. آن موقع كسي فكر نميكرد روحاني راي بياورد اما اين موضوع با ائتلاف تحقق يافت.
تداوم يك مشكل بيش از يك قرن
جلاييپور با طرح اين پرسش كه چرا بايد ائتلاف حفظ شود، خاطرنشان كرد: از قبل از مشروطه ما با يك مساله مواجه هستيم كه يكي از چالشهاي تاريخ معاصر ما است. آن زمان هم در مشروطه، جامعه ايران دچار فقر، بيماري و اقتصاد بههم ريخته بود. مشروطهخواهان دنبال ساماندادن به اين شرايط بودند. در ايراني كه 11 درصد با سواد داشت مجلس تشكيل شد، اما ركود اقتصادي براي يك دوره 15 ساله كشور را در برگرفت. بعد از دوره تلخ 15 ساله، به راهحل داشتن دولت منظم نوگرا و متمركز رسيدند كه رضا شاه با وجود آنكه حاصل كودتا بود اما به پشتوانه اين خواست و اين تفكر به قدرت رسيد. كشور به نظم سياسي مشاركتي قانوني مشروع مردمي نياز داشت كه در زمان رضا شاه به آن نرسيد. جلاييپور در ادامه اظهار كرد: آن نياز ادامه پيدا كرد و بههر صورت تاكنون اين مشكل در كشور وجود دارد. اين مشكل را به دو شكل سعي داشتند حل كنند. يكي آمرانه و از حاكميت به مردم و راه دوم به صورت مردمي و مشاركتي و قانونمند، اولي جواب نداد و نياز به دومي، شدت يافت. استاديار گروه جامعهشناسي دانشگاه تهران گفت: توسعه دستگاه اداري دولت، توسعه اقتصادي و توسعه ارتش از اتفاقات دوره رضاشاه بود. با اين وجود مردم از حكومت او رضايت نداشتند و اين به دليل عدم حاكميت قانون و مشاركت مردمي در جامعه ايران بود. به دليل همين نارضايتيها بود كه انقلاب اسلامي اتفاق افتاد و مطالبات مردم استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بود كه بر پايه اخلاقيات و انصاف استوار باشد.
بدون امام خميني
انقلاب نجات پيدا نميكرد
جلاييپور در تشريح شرايط سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي گفت: مردم انقلاب كردند ولي شدت بينظمي در آن شرايط ابتداي انقلاب باعث شد مردم به جان هم افتادند و كار به جايي رسيد كه مجاهدين خلق به اسلحه دست بردند و سال 60 را ميتوان خشونتآميزترين سال جامعه ايران دانست. اگر امام خميني نبود و شخصيت كاريزما و نفوذ وي بر دل مردم وجود نداشت انقلاب نجات پيدا نميكرد. وي افزود: بعد از مشروطه و نهضت ملي و انقلاب اسلامي و سپس جنگ، دولت هاشمي به توسعه و سازندگي پرداخت كه لازمه آن روزها بود، به اين اميد كه توسعه سياسي به دنبال توسعه اقتصادي حادث شود. بعد از دولت خاتمي كسي توجه نكرده بود كه 10 ميليون فقير در كشور وجود دارد. تمام كانديداها به فكر خود بودند و اشتباه بزرگي رخ داد. دوره احمدينژاد كه به توسعه سياسي و اقتصادي اعتقادي نداشت و بنابراين دوره او دوره ضد توسعه و ضد شايستهسالاري بود. توسعه را غربي شدن و پول مردم را دور ريختن ميدانستند. همه متفكران در دولت احمدينژاد يك سوال داشتند كه چگونه كشور ميتواند از اين وضعيت خارج شود؟ ائتلاف پاسخ اين سوال بود و توانست شرايط را به نفع مردم تغيير دهد.
برجام ملي
وي ادامه داد: چرا ما دو دهه است چالشهاي گذار را داريم؟ زماني مشكل حل ميشود كه طرفداران حاكميت قانون، قدرتمند شوند. با حمايتهاي مردمي، قدرت اجتماعي كساني كه طرفدار قانون هستند بايد افزوده شود. در انتخابات سال 92 دموكراسي جان تازهاي پيدا كرد. بايد برجام ملي اتفاق بيفتد. وي در خصوص دولت فعلي و مخالفانش گفت: روحاني اهل تفرق نيست و اهل توسعه است. اما مخالفان روحاني سه كار ميكنند؛ نخست، در افكار عمومي طوري كار ميكنند كه وضع معيشت را بد جلوه دهند و دولت را تخريب كنند، دوم، اطرافيان روحاني را تحت فشار ميگذارند، سوم، تلاش ميكنند كه روحاني را مرعوب كنند تا كانديدا نشود؛ غافل از اينكه روحاني شخصيت مبارزي است و با اينگونه حركتها ميدان را خالي نخواهد كرد.