• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3610 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۶ شهريور

حقيقتا يك ساقي سرمست بود

رضا بابك كارگردان و بازيگر

 

 

تو را مي‌شناسم در انبوه آدمك‌ها
تو را مي‌شناسم
   شكل و شمايلت را
رنگ و بويت را
 خلق و خويت را
سلام ساقي سرمست!
داوود رشيدي حقيقتا يك ساقي سرمست بود وقتي كار هنري مي‌كرد و زماني كه قدمي براي كسي برمي‌داشت. داوود به خاطر حركت‌هاي خيرش سرمست مي‌شد و اين سرمستي در چشم‌هاي مهربانش، در چهره‌اش و در همه‌ وجودش موج مي‌زد. دريايي بود كه هميشه خير و خوبي و مهرباني در آن موج مي‌زد. روياهاي زيبايي داشت. روح داوود رشيدي تداوم زيبايي بود. نور آفتاب و روشنايي بود كه شب و سياهي را هميشه كنار مي‌زد. حضور مهربانش در ميان دوستان و مردم اميدبخش و شادي‌آور بود. داوود رشيدي رنگين كماني بود كه در آفتاب حسن و باران رحمت متولد شده بود. جاي هنرمندي چون او در اين سرزمين خالي است. احترام برومند، همسر مهربانش هميشه با او بود، همراه و همدل. چه در زندگي خانوادگي چه در زندگي هنري داوود كه شانه به شانه با او گام برمي‌داشت. دست مريزاد بانوي بزرگوار. مردم عاشقانه او را دوست داشتند و ايشان هم به مردم عشق مي‌ورزيد. افتخار بزرگي است كه هنرمندان اينگونه در دل مردم جاي دارند. يكي از ويژگي‌هاي شخصيت ايشان طنز زيبايش بود كه بي‌بهانه جاري مي‌شد و شادي‌بخش مهماني‌ها بود. من اين ضايعه بزرگ را به مردم عزيز ايران و خانواده نازنين داوود رشيدي تسليت مي‌گويم. غم بزرگي است فقدان داوود. ياد و خاطراتش زنده باد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون