نگاهي به عملكرد مديريتي محمود گودرزي در وزارت ورزش و جوانان
مخاطب در دسترس نيست
از مخالفت با كيروش تا حمايت از سرمربي پرتغالي
وحيد جعفري
درباره «محمود گودرزي» ميتوان بارها نوشت. استاد دانشگاه سابق تربيتبدني، حالا وزير ورزش ايران است. نخستين وزير ورزشي در ايران كه اهالي ورزش را به حضور يك ورزشي دلگرم كرد. وزيري كه در روزهاي ابتدايي از «اخلاق» گفت و به خبرنگاران، صندلياش را نشان داد و اعتراف كرد: «من مثل خيليها نيستم براي حفظ اين صندلي هركاري كنم. يك استعفا مينويسم و خداحافظ.» وزيري كه بر اصولش تاكيد داشت؛ اينكه هيچگاه از اصولش عقب
نخواهد نشست. آخرينبار مساله حضور حسين رضازاده در انتخابات فدراسيون وزنهبرداري بود كه پاي اصولش ايستاد و رييس سابق نتوانست در انتخابات تازه حضور پيدا كند. اما چه بر سر وزيري آمده در عملكرد مديريتي اش تناقض دارد و در اصول و تصميم هايش نميايستد.چه بر سر وزير ورزشي آمده كه روزگاري جنگش با كيروش عيان بود و علنا اعلام كرد: «بيگانهاي كه قرار بود كارمند ما باشد، كارفرما شده» اما آخرين مصاحبهاش در كنار معاون رييسجمهور اين شد: «كيروش همهچيز را به خوبي مديريت ميكند.» اين چرخشها بابت چيست؟ در مورد محمود گودرزي دو نظر بيشتر وجود ندارد. نظر اول مربوط به حاميانش است. اينكه او وزير خوبي بوده، حتي خيليها پا را فراتر از اين نيز گذاشته و او را بهترين مسوول ورزش بعد از انقلاب دانستهاند و نظر دوم اينكه او به هيچوجه وزير خوبي براي ورزش ايران نبود و اين موضوع حد وسط هم ندارد، او نزد موافقان و مخالفانش يا سپيد است يا سياه. از همين رو او را بايد پديدهاي جالب در وزارتخانه نوپاي ورزش و جوانان دانست كه هيچ چيز و هيچ كارش قابل پيشبيني نيست. ميخواهد همهچيز از كانال او عبور كند و خودش از كانال كسي نگذرد. در بحث خصوصيسازي با قدرت ورود ميكند، با ضعف خارج ميشود. در انتخابات فدراسيونها به يكباره قانونمدار شده و مانع حضور خيليها در انتخابات ميشود و به يكباره براي خيليها كه شرايط حضور در انتخابات را ندارند چكش ميزند. وزارتخانهاش يك بار صندوقچه اسرار ميشود لام تا كام حرف نميزند، يك بار هم طي اقدامي جالب افشاگري و كرانچار را دايم الخمر معرفي ميكند. در ادامه نگاهي كردهايم به عملكرد مديريتي محمود گودرزي، وزير ورزش و وزارتخانهاش.
داستان خادم، هاشمي و گودرزي
محمود گودرزي را مديري تصوير ميكنند كه به حرف خود بيش از هر نكته ديگري اهميت ميدهد. در اين تصويرسازي گويا مطلوب ذهن مديريتي او، رابطه استاد- شاگردي است. اما آيا عرصه ورزش هم شبيه كلاسِ درس دانشگاه است؟ همهچيز در ظاهر آرام بود كه درگيري وزارت ورزش و كميته ملي المپيك بر سر اصلاح اساسنامه فدراسيونها بالا گرفت، آن هم در فاصله چند ماه مانده به المپيك! تصميم وزارت ورزش مبني بر اصلاح اساسنامه كه با پيشنهاد وزير به هيات دولت رفت، با واكنش و اعتراض تند كميته ملي المپيك، مواجه شد. واقعا چرا بايد در سال المپيك، وزارت به اين موضوع ورود كند؟ «به خاطر فوتبال؟!» و كميته ملي المپيك هم شجاعت به خرج داده و اعتراض خود را در قالب نامهاي به اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور رساند. حالا همه ما خوب ميدانيم جنگ وزارت و كميته دو متولي ورزش كشور علني شروع شده است و احتمالا بايد منتظر اتفاقات تازهاي باشيم.