كنسرت نه، حاكميت قانون گفتمان اصلي است
عقل چنين اقتضا نميكند. جالب اينكه يكي از نظريهپردازان اصولگرا اخيرا اعلام كرد كه «ما درباره حجاب اشتباه كرديم... برخي به خاطر مخالفت با نظام حجاب را رعايت نميكنند.» در واقع وقتي كه موضوعات ديني مستمسك بازيهاي سياسي قرار گيرد، نتيجهاي جز اين عايد نميشود. اكنون ميتوانيم از منظر ديگري نيز به اين ماجرا نگاه كنيم. درباره حرمت موسيقي و كنسرت اختلاف نظر هست و از آنجا كه بسياري آن را مجاز ميدانند، در صداوسيما پخش و در كشور اجرا ميشود. ولي درباره مشروبات الكلي هيچ ترديدي نيست، سهل است كه خريد و فروش و مصرف آن جرم است و مجازات سنگيني نيز دارد. ضمن اينكه تا حدود زيادي عرف عمومي هم مصرف آن را ناپسند ميدانند. با همه اين حرفها آيا آقايان مخالف كنسرت تاكنون به اين پرسش پاسخ دادهاند كه چرا با اين همه قوانين سخت، نه تنها مصرف آن نادر نيست، بلكه هزاران نفر به شكل بدي معتاد هستند و درمانگاههايي براي رفع اعتياد آنان درست شده است؟ اعتياد به مواد مخدر هم همين وضع را بلكه بدتر دارد. كافي است در همان مشهد يا هر شهر ديگر بگرديد و ببينيد كه در كنار خيابان معتادان با چه وضعي اتراق كردهاند؟ اينها به جاي خود، فساد مالي كه در شهر مشهد هست در كمتر جايي سابقه داشته است. سود بانكي كه سر به فلك ميزند و ربا ميدانيد را چه ميگوييد؟ آيا همه اينها فراموش شده؟ اينهايي كه حرمت آنها در شرع قطعي و مسلم است، به صورت عملي به رسميت شناخته ميشود، ولي اجراي موسيقي و كنسرت كه جزو فعاليتهاي قانوني است، مورد مخالفت قرار ميگيرد.
اگر نميتوانيد خريد و فروش مشروب و مواد مخدر را كه كالا هستند و مجازات دارند، كنترل كنيد، چگونه ميتوان نقل و انتقال صوت را كه مثل آب خوردن است مانع شد؟ كافي است كه يك مطالعهاي كنيد كه ببينيد چه درصد بالايي از جوانان به موسيقي علاقهمند هستند؟ آيا با اين وضع تضاد ايجاد كردن ميان موسيقي و دينداري به نفع جامعه است؟ آيا اين كار سوق دادن جوانان به سوي موسيقيهاي مبتذل و فرامرزي و غيرايراني نيست؟ چگونه است كه در مواقع مناسب مثل سالگرد انقلاب و انتخابات، صداوسيما پياپي آهنگهاي اين افراد را پخش ميكند، ولي وقتي نوبت كنسرت كه ميرسد بايد از كارشان جلوگيري كرد؟ متاسفانه اين رفتارها موجب قرار دادن مردم روبهروي يكديگر شده است و اين به نفع جامعه ايران نيست. بايد فصلالخطابهاي جامعه نظر نهايي را بدهند و مانع از اين بيقانونيها شوند. جالب اينكه يكي از مخالفان گفته كه چرا بايد كنسرت گفتمان اصلي كشور شود. در حالي كه توجه ندارند جلوگيري از كنسرتها آن را تبديل به يك مساله مهم كرده، در حالي كه مردم زندگي خود را ميكردند و كسي هم از وجود كنسرتها اطلاعي نداشت، مگر كساني كه ميرفتند. كنسرت نيست كه گفتمان اصلي كشور است، بلكه حاكميت قانون است.