تهديد اجتماعي يا
تهديد خارجي
توجه كنيم كه مقصودمان از اين مقايسه كماهميت جلوه دادن تهديد خارجي نيست كه بسيار هم مهم است و بهطور طبيعي هم هزينههاي زيادي بايد صرف آن شود، بلكه هدف از اين مقايسه شكاف عظيمي است كه ميان توجه به اين دو تهديد وجود دارد، در حالي كه اهميت تهديد اجتماعي كمتر از تهديد خارجي نيست اگر بيشتر نباشد. اكنون ميتوان پرسيد كه پس چه بايد كرد؟ در درجه اول بايد امكان طرح مسائل اجتماعي فراهم شود. طرح مسائل اجتماعي به صورت شفاف در رسانهها، فيلم و دانشگاهها بايد طرح شوند. چند سال پيش در دولت قبلي برگزاري سمينار مسائل اجتماعي ايران را در آخرين لحظات مانع شدند ولي تا دلتان بخواهد درباره انرژي هستهاي حرف زدند. در مرحله دوم بايد نهادهاي مدني و مردم در شناخت و ارايه راهحلها و نيز اجراي آن راهحلها فعال شوند. چون مساله اجتماعي با مردم و انسان سروكار دارد. در حالي كه تهديد خارجي با يك كشور ديگر در ارتباط است و افراد درگير در تهديد خارجي به صفت حقوقي با يكديگر گفتوگو ميكنند. در حالي كه اينجا افراد به صفت حقيقي هستند، يك معتاد، يك دزد، كسي كه خانوادهاش دچار ازهمگسيختگي شده، همه اينها يك انسان حقيقي هستند و برخورد با آنها فرق ميكند با وقتي كه دو ديپلمات از دو كشور گوناگون با يكديگر گفتوگو ميكنند. همچنين هرقدر در ارايه آمار و اطلاعات اجتماعي محدوديت ايجاد كنيم به همان ميزان نشان دادهايم كه دنبال حل مسائل اجتماعي نيستيم. شفافيت ركن اصلي مبارزه با مسائل اجتماعي است. نمونه آن فساد است. تا وقتي شفافيت را به عنوان يك اصل نپذيريم ممكن نيست قدمي موثر در مبارزه با فساد برداشته شود. چرا بسياري از مسوولان با ديدن فيلم ناهنجاريهاي اجتماعي متاثر ميشوند؟ براي اينكه در گذشته امكان توليد و انتشار آنها نبوده و چون منتشر نميشد، آنان مطلع نميشدند و چون مطلع نميشدند گمان ميكردند كه مشكلي نيست، فقط وقتي كه مساله خيلي گسترده شد و امكان پوشاندن يا انكار آن نبوده، به يكباره از واقعيت مطلع ميشوند. اميدواريم موضع اخير وزير كشور و ساير مسوولان موجب تحرك بيشتري براي حل مسائل اجتماعي شود.