مرتضي جوادي آملي:
برجام، فتح الفتوح فرهنگي است
گروه سياسي | چندي پيش فرزند آيتالله جوادي آملي نامهاي به وزير امور خارجه نوشته بود، نامهاي كه در آن گفته بود «برجام با همه گفت و شنودها در شمار يكى از بهترين صورت هاى ممكن انعقاد پيمان صلح است». مرتضي جوادي آملي اين نامه را به مناسبت ايام انعقاد صلح حديبيه خطاب به محمدجواد ظريف نوشته بود. اكنون در گفتوگو با جماران به دلايل نگاشتن آن نامه اشاره ميكند و ميگويد: اگر بخواهيم در بعد فكري و فرهنگي جامعه خودمان و جامعه جهاني سخن بگوييم برجام به نوبه خود يك فتحالفتوح بوده است. او در مورد نامه اخير خود به وزير امور خارجه در خصوص برجام اظهار كرد: هدف از نگارش نامه اين بود كه روح برجام يك امري است و جسم برجام امر ديگري؛ روح برجام اين است كه انديشه اسلامي در ابتدا به وحدت انساني مينگرد و اينكه بتواند همه افراد بشر را در يك سطح باور اعتقادي به ميدان بياورد و چون انديشه بزرگ انقلاب اسلامي كه بر مبناي اسلام شكل گرفته است متاسفانه در شرايط فعلي نتوانسته در عرصههاي جهاني راه پيدا كند و بر اساس جنگ و ستيزي كه در طي اين دوران بوده فرصت حضور و بروز خود را نداشته و لذا جهان به اين انديشه نرسيده است؛ بنابراين، ما نيازمند به يك فرصت هستيم كه اين انديشه شناخته شود و آن روحي كه به عنوان روح ايمان و روح معرفت است از جايگاه وحي به جامعه بشري داده شود.
در مذاكراتي كه با جنگ و ستيز باشد، هيچ فرقي بين هورالهويزه و وين نخواهد بود
وي افزود: آنچه در اين نامه مدنظر بود اين نكته است كه ما از فرصت برجام استفاده كنيم تا ضمن اينكه به منافع جامعه اسلامي و نظام اسلامي ميانديشيم ما به آن روح و باطن از جايگاه مناسبات ديگري كه در جوامع ايجاد ميكنيم برسيم، لذا سعي شد برجام بهانهاي باشد براي اينكه ما بتوانيم به قضيه «صلح حديبيه» بينديشيم و از آن جايگاه همه مناسبات اجتماعيمان را در سطح ديگري ببينيم. جواديآملي با اشاره به اينكه كشور مدتي در حالت جنگي بود كه چندين كشور همسايه و قدرتهاي جهاني در آن حضور داشتند، يادآور شد: در فضاي مذاكرات هم ما يك مذاكرات ستيزگرانهاي داشتيم و قطعا همانطور كه در آن نامه آمده است در مذاكراتي كه با جنگ و ستيز باشد هيچ فرقي بين هورالهويزه و وين نخواهد بود. براي اينكه همانگونه كه جنگ خسارتهايي را به همراه دارد و منافع فراواني هم به دنبال دارد، اين مذاكرات هم خساراتي را به همراه دارد، اما آنچه براي آن تلاش شد اين بود كه ما از فرصت برجام استفاده كنيم و صلح حديبيه را به عنوان يك جريان اصيل اسلامي معرفي كنيم؛ در جريان اصيل الهي پيامبر گرامي اسلام(ص) با وجود آنكه حدود بيست سال از رسالت و نبوتشان گذشته بود، همچنان به عنوان يك جريان و گروه شورشي شناخته ميشدند، اما بعد از اينكه جريان صلح حديبيه پيش آمد فضا براي اسلام باز شد؛ بدون اينكه كمترين امتيازي را به معناي واقعي بخواهند بدهند. وي ادامه داد: البته در همان صلح حديبيه احيانا نام شريف خداي عالم به عنوان «بسمالله الرحمن الرحيم» ثبت نشد يا نام پيامبر به عنوان «رسولالله» ثبت نشد يا موارد امثال آن. اما آنچه براي جامعه اسلامي به دست آمد اين بود كه 10 سال اسلام و جريان شرك از تنازعات و منازعات نجات پيدا كنند. بر اساس اين الگو، به هرحال اقتضاي نامه بنده و هدف از آن اين بود كه به روح برجام توجه داشته باشيم؛ ضمن اينكه جسم برجام هم كم از روحش نيست.
جواديآملي در ادامه، در مورد تاثير انتقادات بر آثار مثبت برجام گفت: ما در اين نامه قصدمان اين بود كه قبل از شروع اقدامات، فضاي ذهني، فكري و فرهنگي به وجود آيد و به تبعاتي كه برجام در ميدان عمل دارد، در آن نامه خيلي پرداخته نشده است. اما نظر اين بود كه اصل اين تفكر و جريان فكري كه حوزه مناسبات ما را در عرصه جهاني تغيير ميدهد، مهم است. در آنجا ما به هيچ نقطه ريز برجام اشاره نكرديم چون داراي نكات فني است و همواره بايد به مردم توضيح داده شود. اين استاد حوزه ادامه داد: به هر حال من اگر ميخواستم بگويم پيامدهاي عملي آن چه خواهد بود، بايد بحث فني ميكردم. اما آنجا بحث فكري – فرهنگي بوده است كه ما مناسبات صلحمان را بر اساس صلح حديبيه ميتوانيم حاكم كنيم و اين مناسبات اگر در جامعه و نظام شكل پيدا كند و چنين باوري به جامعه داده شود منافع آن كمتر از جنگ نيست. وي با اشاره به پروژه «ايرانهراسي» و «شيعههراسي» عليه كشورمان، تصريح كرد: در چنين فضايي، برجام فاتح فكر و فرهنگ صلح از جايگاه ايران است. بنابراين ما اگر بخواهيم در بعد فكري و فرهنگي جامعه خودمان و جامعه جهاني سخن بگوييم برجام به نوبه خود يك فتح الفتوح بوده است. اين استاد حوزه و دانشگاه، در پاسخ به سوالي در اين خصوص كه منتقدان برجام، با منطق خويش حتي پذيرش قطعنامه 598 از سوي امام خميني را زير سوال ميبرند، اظهار كرد: برخي افراد شايد به مساله معرفت چندان اهتمام نورزند؛ بلكه با خصلتهاي روحي خودشان زندگي ميكنند. چون در خصلتهاي روحي آنها قضيه قهر و غلبه مهم است. اما همانگونه كه جنگ، مصالحي را با خودش دارد صلح هم مصالحي با خود دارد؛ ما هم جنگ و هم صلح را به عنوان ابزار نگاه ميكنيم. جنگ، هدف نيست؛ منازعات سياسي و امثال آن هدف نيستند؛ لذا به همان ميزان جنگ براي ما اهميت دارد كه صلح مهم است. چون ما بايد به سوي مصالح جامعه اسلامي حركت كنيم. اگر امام بر 8 سال جنگ اصرار داشتند مصالح اسلام را در آن ميديدند؛ آن وقتي هم كه جام زهر را سر كشيدند باز هم مصالح اسلام و جامعه اسلامي و نظام اسلامي را در نظر ميگرفتند. دكتر جوادي آملي گفت: شايد دوستاني كه اين طور فكر ميكنند با نگرش مصلحتآميز به نظام و جامعه نگاه نميكنند و بيشتر رويكردي قهرآلود به اين امر دارند.