سينمايي كه مديران فرهنگي سالها به آن باليدند
شاخصترين فيلمهاي دفاع مقدس
در سه دهه اخير
الهام نداف
فيلمهاي «نفس»، «باديگارد» و «ايستاده در غبار» بعد از گذشت سه دهه از جنگ تحميلي، نماينده فيلمهاي سينماي ايران در ژانر دفاع مقدس هستند. چهاردهمين جشنواره فيلم مقاومت هم بيشترين جوايز خود را به اين سه فيلم اهدا كرد و نكته قابل توجه اينجاست كه محمدحسين مهدويان، سينماگري از نسل سوم با ساخت نخستين فيلم خود توانست عنوان بهترين فيلم جشنواره مقاومت را به دست آورد.
جشنواره فيلم مقاومت تا امروز 14 دوره برگزار شده و در اين سالها مقايسه برگزيدگان اين جشنواره از تحول فيلمها و موضوعات در سينماي دفاع مقدس خبر ميدهد. در همه اين سالها توليدات سينماي ايران در حوزه دفاع مقدس عرصه خودنمايي مديران فرهنگي بوده است. اگر تاريخ ايران هشت سال جنگ تحميلي را نداشت، بيترديد برگي از افتخارات مديران فرهنگي كم ميشد اما مسالهاي كه در دهه اخير بيشتر به آن توجه شده، پرداختن به كيفيت آثار توليد شده است و نه كميت آنها.
با اين همه، بيشترين توليدات سينماي ايران با موضوع دفاع مقدس در فاصله ميان سالهاي 62 تا 72 ساخته شد. آن روزها به دليل درگيري جامعه ايران با مساله جنگ، سينما به رسانهاي براي بيان عقايد و رنجهاي وارد شده بر مردم تبديل شده بود و كارگردانهايي چون ابراهيم حاتميكيا، احمدرضا درويش، عزيزالله حميدنژاد و رسول ملاقلي پور نتيجه همين دوران هستند. حاتميكيا در اين 10 سال شش فيلم سينمايي با موضوع جنگ تحميلي كارگرداني كرد و آثارش 10 سيمرغ بلورين را در رشتههاي مختلف به دست آوردند. در كنار اين دو كارگردان، كمال تبريزي با فيلم «در مسلخ عشق»، سيفالله داد با «كانيمانگا»، ساموئل خاچيكيان با «عقابها»، مجتبي راعي با فيلم «انسان و اسلحه» و محسن مخملباف با «عروسي خوبان» به دفاع مقدس اداي دين كردند. آن روزها سينماي جنگ در اوج بود و فيلمهاي دفاع مقدس بيش از ديگر آثار گيشه سينماها را تسخير كرده بود. با فروش قابل توجه فيلمهايي چون «عقابها»، كارگردانهاي ديگر نيز ترغيب شدند در همين راه قدم بردارند و كساني چون حاتميكيا و ملاقليپور هم بر تصميم خود براي ساخت فيلمهاي دفاع مقدس استوار ماندند.
در 10 سال ابتدايي سينماي جنگ، كارگردانهايي چون مسعود كيميايي و بهرام بيضايي نيز با ادبيات خود در مذمت جنگ فيلمهايي چون «دندان مار» و «باشو غريبهاي كوچك» ساختند تا به جرگه فيلمسازان دفاع مقدس وارد شوند و البته كه نگاهشان با كارگردانهاي ارزشي متفاوت بود. سالهاي 62 تا 72 فخرالدين انوار بر مسند مديريت سينماي كشور نشسته بود و بيشترين توليدات در دوران مديريت او به طور ميانگين سالانه 10 فيلم با موضوع دفاع مقدس بود.
اما در سالهاي اخير و در دوران مديريت حجتالله ايوبي، رييس سازمان سينمايي، يكي از بيشترين انتقادات كه وارد ميشود كاهش توليدات سينمايي با موضوع دفاع مقدس است. مروري بر مديريت او در اين سه سال نشان ميدهد، اين كاهش بر اساس سياستهاي دولت يازدهم در شريك كردن بخش خصوصي و ديگر نهادها در توليد آثار سينمايي است. در اين دولت بر خصوصيسازي تاكيد شده و ايوبي بارها عنوان كرده سازمان سينمايي و فارابي بودجهاي به ساخت فيلمهاي پر هزينه اختصاص نميدهند و اساسا هيچ فيلمي با بودجه هنگفت دولتي در اين دوران تهيه و توليد نشده است. اين وظيفه برعهده سازمانها و نهادهاي متولي دفاع مقدس گذاشته شده و حالا فيلمنامه خوب ميتواند تهيهكنندگان را مجاب به سرمايهگذاري در اين حوزه كند. اين اتفاقي است كه براي فيلم «ايستاده در غبار» محمدحسين مهدويان و «اروند» به كارگرداني پوريا آذربايجاني افتاد. در حال حاضر سازمان فرهنگي و رسانهاي اوج، پيشقراول سازمانهاي خصوصي دغدغهمند در حوزه جنگ و دفاع مقدس است و سال 95 دو فيلم پر فروش را روي پرده سينماها روانه كرد. علاوه بر اينها حالا ديگر مخاطب سينما به روايت صرف از هشت سال دفاع مقدس قانع نيست و انتظار شفافسازيهاي بيشتري دارد. فيلمساز جنگ بايد حرف تازهاي براي گفتن داشته باشد و اين مساله به همراه پرداختن به عواقب جنگ تحميلي ميتواند سينماي جنگ را با سينماي اجتماعي گره بزند.