• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3647 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲۴ مهر

قاسم محبعلي، مديركل اسبق خاورميانه وزارت خارجه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

بايد با تمامي بازيگران در سوريه گفت‌وگو كنيم

براي حل بحران سوريه، بايد در معادلات سياسي حاضر باشيم

محمدابراهيم ترقي‌نژاد|  تحولات در سوريه روزبه‌روز شتاب بيشتري مي‌گيرد. پس توافق روسيه و امريكا درباره برقراري آتش‌بس در سوريه و افزايش تنش‌ها ميان مسكو و واشنگتن كه به تعليق همكاري‌هاي آنها انجاميد، بسياري گمان مي‌كردند كه راه‌حل سياسي نيز از دستوركار قدرت‌ها خارج خواهد شد. با اين وجود، نشست لوزان امروز در سوريه با موضوع سوريه برگزار خواهد شد . ايران دقيقه نود موافقت خود را با حضور در اين نشست اعلام كرد. درباره نشست لوزان و هزينه‌و فايده‌هاي حضور ايران در آن گفت‌وگويي با قاسم محبعلي، مديركل اسبق خاورميانه وزارت امور خارجه داشته‌ايم كه مشروح آن در ادامه مي‌آيد.

‌ كمتر از سه هفته پيش بود كه امريكا و روسيه در ژنو به توافقي در خصوص آتش‌بس دست يافتند اما اين توافق، 10 روز هم دوام نياورد. در چنين شرايطي كه به نظر مي‌رسد راهكارهاي سياسي به جايي نمي‌رسد تشكيل نشست لوزان چه اهميتي دارد؟
در برابر اينكه راهكارهاي سياسي به نتيجه‌اي نمي‌رسد، معلوم هم نيست كه راهكارهاي نظامي نتيجه‌بخش باشند. هم‌اكنون شرايط در سوريه به گونه‌اي است كه هيچ بازيگري چشم‌انداز مشخصي از آينده خود ندارد. در چنين شرايطي، به نظر مي‌رسد تنها راه‌حل، انجام گفت‌وگو باشد. اين نشست با ابتكار روس‌ها است. روس‌ها پس از اينكه آتش‌بس به شكست انجاميد و روابط‌شان با امريكا و كشورهاي اروپايي دچار تشنج شد، به اين نتيجه رسيدند كه اگر جنگ در سوريه تشديد يابد و درگيري‌ها به سطحي ديگر ارتقا يابد، اين مساله به سودشان نيست. به همين خاطر، آنها تلاش‌هايي را انجام دادند. پوتين با چند تن از سران كشورهاي اروپايي گفت‌وگوي تلفني انجام داد و با برخي نامه‌نگاري. از سويي، طرف امريكايي در برابر پيشنهاد روس‌ها براي انجام مذاكره به اين نتيجه رسيدند كه هزينه گفت‌وگو كمتر از ديگر گزينه‌هاست و به اين دليل، به برگزاري نشست لوزان رضايت دادند. اينكه نشست لوزان نتيجه‌بخش است يا خير، قابل پيش‌بيني نيست ولي مي‌تواند فصل جديدي از گفت‌وگوها ميان قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي درباره سوريه باشد.
‌ برخي نشست لوزان درباره سوريه را به كنفرانس يالتا و تقسيم مناطق نفوذ ميان طرفين تشبيه مي‌كنند. فكر مي‌كنيد با حجم اختلافات بسيار ميان روسيه و ايران با امريكا و كشورهاي اروپايي و عربي اين كار امكان‌پذير است؟
سوريه هم‌اينك شرايط بسيار پيچيده‌اي دارد. بحران سوريه داراي سه سطح است: نخست، سطح ملي و داخلي است كه ميان دولت بشاراسد و مخالفان است كه به دليل حضور گروه‌هاي مختلف و متعدد در ميان مخالفان، وضعيت بسيار غامض است. دومين سطح درگيري، منطقه‌اي و ميان ايران، عربستان و تركيه است و سومين سطح نيز بين‌المللي است كه روسيه و امريكا در اين سطح هستند. بايد توجه داشت هر چقدر مناقشه به سطح بين‌المللي ارتقا يابد، نقش قدرت‌هاي بزرگ بيشتر مي‌شود ولي اين نقش‌آفريني به معناي آن نيست كه سطوح ديگر از قدرتي برخوردار نيستند. هيچ توافقي به نتيجه نخواهد رسيد مگر آنكه قدرت‌هاي منطقه‌اي نيز به آن تن بدهند. اينكه در اين كنفرانس طرفين بتوانند به تفاهمي برسند، مشخص نيست و بعيد است با توجه به حجم اختلافات به نتيجه‌اي برسند ولي مي‌تواند پله‌اي براي دستيابي به توافقات براي آينده باشد.
‌ ايران يكي از بازيگران مهم بحران سوريه است كه از نشست وين در آبان ماه سال گذشته در مذاكرات بين‌المللي درباره سوريه حضور فعالي داشته است. با اين‌همه و با وجود تماس‌هاي فراوان از سوي روسيه، ايران ابتدا اعلام كرده بود كه در اين نشست شركت نمي‌كند. به نظر شما آيا ما شاهد شكل‌گيري اختلاف‌هايي ميان مسكو و تهران هستيم؟
علت عدم حضور ايران در نشست لوزان مشخص نيست. اينكه اختلافات ميان تهران و مسكو منجر به عدم حضور در اين نشست شده يا از ايران دعوت رسمي نشده است، بار معنايي متفاوتي دارند. با اين حال، بايد توجه داشت كه روس‌ها در سوريه بازي خودشان را دارند و از نقش و توان ايران در سوريه براي دستيابي به اهداف و مناسبات مهم‌تري چون مناسبات با امريكا و اروپا بهره‌برداري مي‌كنند. ايران در سوريه مي‌توانست نقش مهم‌تري داشته باشد ولي با ورود روسيه در سوريه، نقش ايران در سايه حضور روس‌ها قرار گرفت ‌و روس‌ها نيز از كارت ايران استفاده مي‌كنند. اگر ايران بخواهد نقش و نفوذ بيشتري در سوريه داشته باشد، بايد خود مستقلا با طرف‌هاي ديگر وارد گفت‌وگو شود. به نظر مي‌رسد وزارت خارجه فعلا تمايل و مجوزي براي انجام اين مهم را نداشته باشد. همين مساله موجب مي‌شود تا نقش ايران مبتكرانه نباشد. از عدم حضور ايران نيز طرف‌هاي ديگر بهره مي‌برند و موجب مي‌شود تا كار را آنها ببندند.
‌ ايران بارها گفته است كه بدون حضور ايران هيچ راه‌حلي در سوريه ممكن نيست. هزينه‌هاي نبود ايران در چنين‌مذاكراتي چيست؟
اگرچه ممكن است در شرايط فعلي توافقي ميان طرفين درباره سوريه صورت نگيرد ولي اين مساله هميشگي نيست. فرض كنيد روزي امريكا، روسيه به همراه عربستان و تركيه درباره سوريه به توافقي نرسند، در آن صورت شرايط عوض خواهد شد و ممكن است وضعيت بوسني براي ما تكرار شود. در ماجراي بوسني نيز وقتي طرفين درگير به توافق رسيدند، آنها از ايران خواستند مفاد توافق را رعايت كند. عدم حضور در تحولات موجب نمي‌شود تا نقش و توان يك كشور ثابت بماند. نقش‌ها و توانمندي‌ها روزبه‌روز در حال تغيير يافتن هستند. ايران بايد در تمامي معادلات سياسي نيز حاضر باشد و نه آنكه در تحولات ميداني حاضر باشد و هزينه بدهد و روس‌ها عرصه سياسي را مديريت كنند و توافقي را انجام بدهند و بعد به ايران بگويند نتيجه اين است و آن را رعايت كن. روس‌ها به اين نتيجه رسيدند كه تداوم منازعه در سوريه باتلاق است و هرچه درگيري افزايش يابد، هزينه‌ها نيز براي‌شان بيشتر مي‌شود. ايران نيز بايد تلاشش براي حل بحران سوريه باشد چراكه تداوم و فرسايشي شدن آن به ضرر امنيت ملي ما است و از سويي، منجر به افزايش اختلافات در جهان اسلام مي‌شود.
‌ در حالي كه تنش‌هاي روسيه و امريكا به اوج خود رسيده است و به نظر مي‌رسد كه تا اين تنش فروكش نكند اتفاقي در صحنه ميداني سوريه رخ نمي‌دهد، چرا در اين نشست قدرت‌هاي منطقه‌اي حضور دارند؟
يكي از دلايل شكست آتش‌بس مسكو و واشنگتن، اين بود كه در توافق آنها منافع قدرت‌هاي منطقه‌اي ديده نشده بود و همين مساله موجب عدم رعايت آتش‌بس از سوي گروه‌هاي وابسته به آن شد و شكست آتش‌بس نيز موجب نگران‌كننده‌تر شدن شرايط شد. با توجه به برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري در امريكا در يك ماه آينده، امريكايي‌ها مي‌خواهند شرايط در دوران گذار را مديريت كنند. روس‌ها نيز تمايل به كنترل وضعيت موجود دارند. در شرايطي نيز كه از نقش مسكو و واشنگتن در سوريه كاسته شده، نقش قدرت‌هاي منطقه‌اي افزايش مي‌يابد و به همين خاطر، آنها در مذاكرات دعوت شده‌اند ولي اينكه از اين گفت‌وگو راه‌حلي به دست‌ آيد، من فكر مي‌كنم شرايط آن هنوز پديدار نيست.
‌ باراك اوباما و مشاوران ارشد سياست خارجي او روز جمعه با هدف بررسي گزينه نظامي عليه سوريه، با يكديگر ملاقات كردند. آيا اوباما در حالي كه تا كمتر از 90 روز ديگر بر سركار است، حمله نظامي به سوريه خواهد داشت؟ محتمل‌ترين تصميمي كه امريكا درباره سوريه در اين روزها خواهد گرفت، چه گزينه‌اي خواهد بود؟
اين كار بيشتر مانوري براي اعمال فشار بيشتر بر روسيه است تا مسكو مجبور به گفت‌وگو با واشنگتن شود تا آنها از اين طريق بتوانند وضعيت را در سوريه مديريت كنند. البته امريكايي‌ها از ابتدا گفته بودند اگر مذاكرات سياسي به نتيجه‌اي نرسد طرح جايگزين (پلان B) را اجرا مي‌كنند. آنها به صورت واضح درباره اين طرح حرف نزده‌اند و ممكن است بخشي از اين طرح، فعاليت‌هاي نظامي باشد. با اين وجود، اينكه آنها وارد يك جنگ بزرگ شوند، من فكر نمي‌كنم. نيازي هم به ورود نظامي نيست بلكه آنها مي‌توانند با افزايش حمايت از قدرت‌هاي منطقه‌اي و حتي داخلي در سوريه، وضعيت را براي روسيه، ايران و سوريه دشوار كنند. شايد امريكايي‌ها بخواهند يك جنگ درازمدت مانند افغانستان مديريت كنند. طرح جايگزين مي‌تواند مديريت و فرسايشي كردن جنگ باشد كه اين به نفع ايران و روسيه نيست.
‌ نشريه فارين پاليسي از دولت امريكا خواسته است تا درباره بحران سوريه بدون واسطه با ايران مذاكره كند. ايران بارها گفته است كه در خصوص مسائل منطقه‌اي با امريكا مذاكره‌اي نخواهد كرد. فكر مي‌كنيد با پيچيده‌تر شدن بحران سوريه، طرفين به سمت و سوي مذاكره فعال‌تر با يكديگر در قالب مذاكرات چندجانبه گام برخواهند داشت؟
عدم انجام گفت‌وگو با بازيگران مختلف فرصت را براي بازيگران رقيب فراهم مي‌كند. ايران براي حل بحران سوريه بايد با تمامي طرف‌ها در سوريه مذاكره كند؛ اين طرف‌ها لزوما طرف‌هاي مثبت هم نيستند. ما بايد با اروپا، تركيه، سعودي، امريكا و حتي طرف‌هاي داخلي نيز گفت‌وگو كنيم و از اين گفت‌وگوها، منافع خود را تضمين كنيم. درست است كه امريكا و روسيه هم‌اينك اختلافات‌شان افزايش يافته ولي اگر روزي به توافق برسند، آنگاه شرايط براي ما دشوار خواهد شد؛ لذا ايران بايد از فرصت به دست آمده كنوني استفاده كرده و آن را غنيمت بشمرد.
‌ بشار اسد در تازه‌ترين مصاحبه خود تاكيد كرده است كه اميدوار است نزديكي تركيه و روسيه به تغيير مشي آنكارا در برابر دمشق منتهي شود. آيا با توجه به نشانه‌هايي كه در چند روز اخير از نزديكي رابطه رياض و آنكارا به دست آمده، مي‌توان چنين انتظاري داشت؟
روسيه و تركيه اختلافات دوجانبه‌شان را حل كرده‌اند و اين عادي‌سازي روابط به معناي اين نيست كه تركيه بخواهد مواضع خود را درباره سوريه تغيير دهد. تركيه در سوريه منافع و سياست خاص خود را دارد و روسيه نيز همين‌طور. اين منافع و سياست الزاما يكي نيست ولي با يكديگر گفت‌وگو  و سعي مي‌كنند منافع مشترك خود را پيش ببرند. در ماجراي كردها شاهد اين همكاري هستيم؛ حوزه‌اي كه ترك‌ها اختلافات كمتري با روس‌ها به اندازه امريكايي‌ها دارند. با اين وجود، من فكر نمي‌كنم گفت‌وگوهاي تركيه و روسيه به تغيير ماهوي در تمامي سياست‌هاي آنكارا منجر شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون