فخرالدين دانش و مديريت راهبردي آموزش و پرورش
عبدالرسول عمادي
عضو شوراي معاونان وزارت آموزش و پرورش
آموزش و پرورش ايران از مشكلاتي ساختاري و مزمن رنج ميبرد كه ناشي از عدم توجه به ارتقاي بهره وري منابع آن و حاصل روزمرّگي و اتخاذ تدابير موضعي و متناقض است. نگاه راهبردي به آموزش و پرورش و آسيبشناسي اين مجموعه بزرگ و اثرگذار كه موتور محرك هر گونه توسعه اقتصادي اجتماعي و فرهنگي است گام اول در اصلاح اين مجموعه بزرگ است. مصرف بيش از 30 هزار ميليارد تومان از منابع عمومي و دريافت و هزينهكرد مبالغ هنگفتي از محل مشاركتهاي مردمي در تامين هزينههاي ساخت نوسازي تجهيز و اداره كرد مدارس و باقي ماندن بسياري از نارساييهاي مزمن ضرورت بازنگري در ساختار آموزشي و تربيتي از ستاد تا مدرسه را مورد تاكيد قرار ميدهد. وقتي آموزش و پرورش يك منطقه كوچك در كشور با كمتر از هفت هزار دانشآموز بيش از 11 هزار نيروي انساني دارد و همچنان از كمبود معلم رنج ميبرد اين امر حاكي از نبود برنامه معين براي استفاده بهينه از منابع اين وزارتخانه است. امروزه بهرهگيري از فناوريهاي نوين ارتباطي نياز به كوچكسازي ستاد را هر روز بيش از پيش آشكار ميسازد و اتخاذ تدابير درست در اين راستا نيازمند وجود مديري شجاع و تحول خواه است. آنها كه آقاي دكتر احمدي دانشآشتياني را ميشناسند ميدانند كه او مديري كاردان، متعهد و بيحاشيه است و كارنامه ايشان حاكي از دوري از سياستبازي و حاشيه پردازي و اجتناب از تشريفات و تعارفات است. آقاي دكتر دانش واجد نگاهي راهبردي است و فرصت حضور در آموزش و پرورش را صرف جهت دهي منابع به سمت مدارس خواهد كرد. او در صحبتي كه عصر روز دوشنبه سوم آبان در جمع تشكلهاي فرهنگيان داشتند به نياز مدارس به نشاط تاكيد كردند و همه ميدانيم كه نشاط مدرسه مستلزم محوريت يافتن مدرسه و حذف پيرايههاي پيراموني از اطراف مدرسه است. پيرايههايي غير ضروري كه راه تنفس مدرسه در فضاي باز علمي آموزشي و تربيتي را تنگ كرده است. ساختار ستادي اين وزارتخانه در ذيل پست وزير كه مستقيما تحتنظر وزير آموزش و پرورش فعاليت ميكنند بيش از 70 معاون و مدير كل را شامل ميشود و وزير آموزشو پرورش كه بايد اين تعداد مدير را مستقيما توليت و تر و خشك كند عملا امكان ارتباط و مديريت اين لشكر بزرگ را ندارد. مشكل ديگري كه در اين ساختار وجود دارد اين است كه امكان شفاف سازي ماموريت و شرح وظايف بخشها و شرح شغلهاي شاغلان وجود ندارد چون هر گونه شفاف سازي بايد به حذف موازيكاريها و كاهش همپوشاني مسووليتها منجر شود و هيچ كس به چنين كاري علاقهمند نيست. اين ساختار باعث شده است كه پستهاي اداري از وضعيت يكساني از جهت سختي كار برخوردار نباشند اگر شما كارشناس خوششانسي باشيد و در يك واحد اداري گل و بلبل به كار گمارده شويد ممكن است احتمالا از فرط بيكاري كلافه شويد و ممكن است بدشانسي شما را به كاري بگمارد كه فرصت سر خاراندن هم نداشته باشيد و جالبتر اين است كه هر دو هم به يك ميزان حقوق و حق الزحمه اضافه كار دريافت ميكنيد. از ديگر موارد فاسد اين ساختار بلعيدن نيروي انساني آموزش و پرورش و فرار معلمان از مدارس و جاخوش كردن در ساختارهاي اداري است. همين ساختار باعث شده است تا بيش از يك ميليون نيروي انساني كفاف تعليم و تربيت 12 ميليون دانشآموز را نداشته باشد. بهعلاوه منابع درآمدي آموزش و پرورش به جاي اينكه صرف تامين معيشت معلم شاغل در كلاس شود و صرف كيفيتبخشي به فضا و تجهيزات مدارس شود عملا به بنزين ماشينهاي پرسنل اداري بدل شده و صرف انواع و اقسام هزينههاي حاشيهاي و غير ضروري در ادارات ميشود. توجه به اين ساختار و شناسايي و رفع نقاط آسيبزاي آن تنها راه برونرفت آموزش و پرورش از انواع چرخههاي ناكارآمدي است. آقاي دكتر دانش در جمع فرهنگيان با تشخيص دقيق مسائل و آسيبهاي نظام آموزشي بر عزم جدي خود بر اصلاح ساختاري نظام آموزشي تاكيد كردند كه اين امر حاكي از مسالهشناسي و اراده ايشان براي اصلاح در آموزش و پرورش كشور است.