سريعالقلم و وضعيت قبيله اي
ديسكورس استبداد يا جامعهشناسي تاريخي عقبماندگي كه فكر ميكنم به شكل متعين از دهه 1340 شكل ميگيرد، اين وجه از تاريخ ما را به طور كامل به گونه ديگري نامگذاري ميكند و در نتيجه آن را رويت ناپذير و گزارهناپذير ميكند. در حالي كه اگر بخواهيم نظريه انتقادي دولت را به عنوان يك تراكميافتگي وضعيت اجتماعي تدوين كنيم، بايد بتوانيم پس پشت اين نگاه نيروهاي متكثري را كه از پايين حركت ميكنند، به بازيگيريم و صحنه را از نو بياراييم و ببينيم چه نيروهايي در حال عمل كردن هستند و اين نيروها چگونه پس زده و به زير برده شدهاند و چگونه سوژهسازي شدهاند تا كسي مثل آقاي سريعالقلم بگويد ما همچنان در وضعيت قبيلهاي هستيم.