دردسر روحيه دمدميمزاجي تركيه براي منطقه
اكبر قاسمي
سفير پيشين ايران در اوكراين
به روشني بر همگان مبرهن است كه بدون بهرهگيري موثر و سازنده دو قدرت كليدي و اساسي در منطقه يعني ايران و تركيه، بعيد است كه چشماندازي را براي حل بحرانها، به ويژه در رخدادهاي حلب و موصل در كوتاه و ميانمدت بتوان مشاهده كرد. در اين ميان معادله رويكرد خارجي تركيه و اردوغان در تعامل با مسائل بينالمللي و منطقهاي به ويژه در حوزه همسايگان از سياليت و انعطافپذيري تاكتيكي متاثر از منفعتطلبي زودگذر و توام با مانورهاي متعدد و متنوع آغشته ميشود؛ به گونهاي كه موجب گيجكنندگي و تحير ناظران مستقل ميشود. بهطور مثال در بررسي رويكردهاي سه ماه گذشته اردوغان در كودتا و تحولات حلب و موصل، با وجود اينكه موضع ايران در حمايت از اردوغان و مقابله با كودتاگران و حاميان آنكه جنبه حياتي و راهبردي براي شخص اردوغان را داشت سريع و منحصربهفرد بود اما بعد از پادرمياني محمد بن نايف و سفر متوالي مقامات عربستان و تركيه، موضع تركها به گونهاي سريع و بيمحابا به سمت كسب منافع حاصله از اين رايزنيها، چرخش پيدا كرد تا جايي كه از خلال اينگونه رويكرد، مناسبات كارد و پنيري اردوغان و شيخ عبدالله اماراتي نيز تحت تاثير اين مساله قرار گرفت و تركها با چرخشي فوقالعاده سريع در اين ميان، حاضرميشوند نه تنها نمك را خورده بلكه نمكدان را نيز با گستاخي تمام به طرف جمهوري اسلامي ايران پرتاب كنند. (منظور بيانيه عجيب تركها در حمايت از امارت در رابطه با جزاير سه گانه ايراني است. در همين مقطع، اولويت تركيه به سمت جذب بيشتر عربستان و امارات و سرد كردن فضاي رايزنيهاي سياسي فيمابين سطوح مقامات عالي ايران و تركيه از جمله اين رخدادهاي منفعتجويانه اردوغان است كه متاسفانه مشام جاهطلبانه مقامات تركيه را براي استشمام آن، بيشتر متمايل و پويا ميسازد.
در چارچوب آگاهي و درك اين واقعيت است كه بدون توجه به نقش كليدي ايران و تركيه، بحرانهاي جاري در سوريه و عراق لاينحل باقي خواهد ماند. امريكاييها و عربستان با جذب مجدد آنكارا عملا هر گونه راهحل موثري درخصوص بحرانهاي حلب و موصل را در پرتو بازتعريف و تنظيم روابط خود با آنكارا مديريت ميكنند و در اين ميان درصدد بودند با سفر اشتون كارتر با اختيار دادن هر چه بيشتر به تركها، قبل از سفر به بغداد، به نقش تركيه در موصل رسميت ببخشند كه با مقاومت دولت عراق مواجه شدند. تاكنون به كرات مشاهده شده كه رويكرد اردوغان قبل از هرچيز در تعامل با مولفههاي خارجي با منفعتزدگي و تغييرات ناگهاني با روحيههاي دمدمي مزاجي شديد روبهرو بوده است و اين امر مورد تاييد ناظريني است كه روند سياست خارجي تركيه را رصد ميكنند.
در مناسبات روسيه و تركيه نيز ضمن اينكه رويكرد مزاجيگونه اردوغان در برخورد با جنگنده سوخو آزمايش شد ولي به دلايل متعدد و منافع چندگانهاي كه پيوندهاي مسكو و آنكارا را انكارناپذير ساخته است، اردوغان مجبور شد سريعا با معذرتخواهي درصدد اصلاح امور برآيد. واكاوي مناسبات جاري آنكارا و مسكو نشان ميدهد كه تركها نوع تعاملات خود را با روسيه، با احتياطهاي بيشتري و با در نظر گرفتن بحث توازنهاي منطقهاي مربوط به پرونده سوريه پيش ميبرند.
تركها به سادگي نميتوانند ويژگيهاي وزن نظامي روسها كه شرايط خاصي را براي مسكو در نگرش به آنكارا به وجود آورده است و همچنين پيوستگي شديد متقابل روابط اقتصادي كه بهطور جبري مناسبات عادي را تحتالشعاع قرار داده است، فراموش كنند. در حال حاضر نيز پروژههاي خط گازي جريان تركي و اجراي پروژه ساخت نيروگاه اتمي و طبيعيسازي مراودات توريستي و بازرگاني دو كشور در كنار راهاندازي تبادل اطلاعات جاسوسي و نظامي بين مسكو و آنكارا در اولويت قرار داده شده است و مقامات دو كشور بهطور چشمگيري منافع ناشي از اين امور را بر حساسيت نشان دادن نسبت به تحولات جاري موصل و حلب ترجيح ميدهند. روسها در حال حاضر در عرصه جهاني و رسمي درصدد آرامسازي فضا ناشي از عوارض منفي بمباران هوايي خود در عرصههاي انساني و سياسي در چارچوب تحولات حلب و با هدف برداشتن گامهاي نهايي براي زمان گرفتن در راستاي اتمام دستاوردهاي نظامي ارتش سوريه در حلب هستند كه اين امر نيز به علت پيچيدگيهاي عرصه ميداني، چشمانداز سخت و زمانبري دارد و بهطور طبيعي ايجاب ميكند تا زمينه و فضا براي تحرك ديپلماسي ايران در عرصههاي بينالمللي فعالتر شود و ملزومات آن براي خلق فرصتهاي جديد دوچندان شود.
روسها با برجستهسازي آثار منفي انساني مجموعه تحولات موصل و يمن و برگزاري اجلاس سهجانبه وزراي خارجه ايران، روسيه و سوريه در هفتم آبان ماه در مسكو درصدد بودند تا درخصوص چگونگي پيشبرد تحولات حلب و آثار آن، تدابير جديدي را اتخاذ كنند؛ به همين شكل، به صورت همزمان ائتلاف غرب نيز با برگزاري اجلاسي وزراي دفاع اتئلاف بينالمللي براي چگونگي عمليات آزادسازي موصل از دست داعش، نشست خود را در پاريس برگزار كرد. پر واضح است تحولات موصل و در كنار آن تحولات ميداني در حلب براي اوباما و دموكراتها در آستانه انتخابات امريكا بسيار مهم و پراهميت است. در چارچوب اين حساسيتها است كه دستوركار هر دو اتئلاف بينالمللي در خصوص گامهاي بعدي خود ظرف دو هفته آينده بسيار پر تراكم و فشرده ادامه مييابد و طرفين درصدد بوده با انديشيدن راهكارهاي جديد، موفقيت خويش را در گامهاي بعدي بررسي و نتايج و پيامدهاي آن را به دقت چارهانديشي كنند. عملا ماراتن دو ائتلاف موثر بينالمللي در دو ايستگاه موصل و حلب با مشاركت بازيگران منطقهاي ايران، تركيه و عربستان در مقطع زماني پاياني انتخابات امريكا دور فعالي گرفته و طرفهاي ذيربط در انتظار شكلگيري مكانيزمهاي ذينفع خود بوده تا آن را در قبل و بعد از انتخابات امريكا، در چشمانداز راهحل بحرانهاي مزمن سوريه، عراق، اوكراين و يمن وارد سازند.